مقالات
خلاصه
گفتگویی است با حضرت حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد رکنی حسینی که طی آن سالها در نجف زندگی کرده و در باره آنچه از آغاز طلبگی تا بازگشت به ایران بر ایشان گذشته و دیده اند، صحبت کرده اند.
خلاصه
امامزاده قاسم در تجریش، یکی از امامزادههای شناخته شده و کهن این منطقه است که در باره آن در کتابها و همین طور برخی از وبسایتها مقالاتی نوشته شده است. مقاله مستقلی هم در مجله فرهنگ مردم درباره امامزاده قاسم هست که در سال ۱۳۹۲ منتشر شده است. گفتنی است که مقاله مزبور، از رساله حاضر استفاده نکرده است. و اما رساله کوچکی حاوی چهار صفحه، شامل یک ستایشنامه منظوم از امامزاده قاسم است که گویا برای نوشتن روی دیوارهای اطراف بوده است. علاوه بر آن شامل کتیبههای آن امامزاده است.
خلاصه
جُنگی را مرور می کردم که اشعاری از شاعران صفوی و قاجاری داشت. چهار صفحه آن شامل یک مثنوی، این عنوان را داشت: «مِن کلام مرحوم بابا قاسم خادم باشی مسجد جامع عباسی». این که مسجد جامع عباسی [واقع در میدان نقش جهان] که زمانی مسجد شاه می گفتند و حالا مسجد امام می خوانند، خادم باشی داشته و ملقب به این لقب بوده، توجهم را جلب کرد.
خلاصه
ایجاد تغییر در دنیای تفکر اسلامی، همواره امری دشوار بوده است، نه در برابر آنچه که یکسره باطل است، که این حسن است، بلکه حتی در مقابل افکار و اندیشه هایی که می توانسته زمینه مساعدی برای رشد فکری و فرهنگی ما باشد.
خلاصه
به تازگی تصحیح جدیدی از کتاب نصیحة المشاور و تعزیة المجاور از عبدالله بن محمد بن فرحون یعمری (693 ـ 769) منتشر شده که بسیار چشمنواز و زیباست. این کتاب درباره تاریخ مدینه، در قالب اخبار مجاوران حرم نبوی(ص) در مدینه و در واقع، مشتمل بر اخبار اشخاصی از قاضیان و امامان مسجد و نیز امرای این شهر است که در این دوره زمانی در حوزه مناصب دینی یا سیاسی تأثیری داشته اند.
خلاصه
سال ۱۱۰۵ قمری، در آستانه سلطنت شاه سلطان حسین، کتابهای کتابخانه شاهی مورد وارسی مجدد قرار گرفت، و با مهر «داخل عرض شد» کنترل گردید. اسناد مربوطه نشان میدهد که شماری از امرا، بابت بدهیشان، کتابخانه خود یا برخی از آثار نفیس آن را به کتابخانه سلطنتی واگذار میکردند.
خلاصه
مرثیه ای که خواهید دید، در زمان درگذشت وی نوشته شده است. تاریخ درگذشت، 27 رمضان سال 1110 هجری است. نویسنده ادیبی شایسته بوده، و این متن را در باره وی، در همان حال و هوا عزاداری و سوگواری نوشته است. متنی بسیار زیبا، متناسب با نثر ادبی آن روزگار
خلاصه
بخشی است از کتاب تاریخ عالم، از حسن بن حسین طایشی زاده که در دوران سلیم اول، به خاطر آشفتگی های سیاسی در عجم، راهی سرزمین عثمانی شده و با حمایت سلاطین وقت عثمانی، به گردش در شهرها پرداخته است. این بخش، در وصف چند شهر عثمانی از جمله قسطنطنیه یا همان استانبول، بورسا، و چند مورد دیگر است.
خلاصه
اگر دست به نشر این کارنامک زدم، بر این بود تا اگر کسانی به هر دلیل قصد مراجعه به آثار بنده را داشتند، از زبان خودم آنها و تغییراتشان را در چاپهای مختلف بخوانند تا بعدها در این مورد، کمتر خطا روی دهد.
خلاصه
ما دو گونه تاریخ داریم: تاریخی که محورش متن های همان دوره و افکار حاکم بر آنهاست، تاریخی که ما با فهم امروزین خود، با انتخاب و گزینش و چینش برخی ازمتون قدیم برای خود و در چارچوب افکار روز می سازیم. یافتن هر گونه متن متعلق به دوره مورد بررسی، بسیار با ارزش است، چرا که این متن ها می توانند تاریخ نوع اول را در اختیار ما بگذارند تا از شرّ نوع دوم، یعنی برساخته های دل خود، رهایی یابیم. متن حاضر، یکی از آن متن هاست که گرچه عالمی درجه سوم نوشته و در همین حد ارزش دارد، اما به هر حال، حاوی نکات تازه ای است.
خلاصه
یک شاعر صفوی در چارباغ اصفهان، جایی که درختان چنار و بید فراوان بوده، و بر اثر برگ ریزان، سطح زمین پوشیده از نمایی خوشرنگ، در اشعاری وصف کرده است.
خلاصه
مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری در اواخر زمستان سال 1300 هجری شمسی (22 رجب 1340ق) وارد قم شد و این نقطه آغازین تأسیس حوزه قم است. بدین ترتیب ما پنج سالی تا صد ساله شدن حوزه قم فرصت داریم و به همین دلیل از هم اکنون باید برنامه هایی برای بررسی وضعیت قم در این صد سال داشته باشیم.
خلاصه
اسم توران میرهادی که بیاید، به دنبالش چند نام در ذهن مخاطب تداعی میشود: مدرسهی فرهاد، شورای کتاب کودک، فرهنگنامه کودک و نوجوان و ... . نهادهایی که پیش از این، افراد بسیاری از نقش و تأثیرگذاری آن نه تنها در حوزه کودک و نوجوان که در حوزه فرهنگ ایرانزمین گفته و نوشتهاند.
خلاصه
مقاله حاضر معرفی کتابی است قدیمی که مشارکتی تازه در بحث راجع به خاستگاههای اسلام دارد. در این بحث کلاً نزاع بر سر دو پرسش مجزا، ولی در عین حال مرتبط است. پرسش نخست این است که تا چه حد میتوانیم انبوه منابع اسلامی را در بحث راجع به خاستگاههای اسلام جدی بگیریم، پرسش دوم این است که تا چه میزان میتوانیم به معدود منابع متقدّم غیراسلامی اتکا کنیم. نویسنده کتاب منابع غیراسلامی را ترجیح داده است.
خلاصه
رساله ای از ملامحمد طاهر قمی، امام جمعه قم و متوفای 1098 یافتم که سعی کرده بود تعریف و تفسیری بسته از تشیع ارائه دهد، تفسیری که با روند اخباری گری در شیعه سازگار بوده و شیعه جامعه صفوی را که باید اخباری تر تر و تندتر موضع بگیرد، تعریف کند. به نظرم مرحله مهمی در صورت بندی شیعه است. ضمن آن که مولفه های اصلی همان اصول و مواد قبلی است، اما صورت جدید، ویژگی هایی دارد که نیازمند تامل بیشتر است.
خلاصه
گاهی در بازدید بناهای تاریخی غمی درون انسان مینشیند که روزی در این بنا چه غوغاهایی بود و امروز چگونه غبار غربت بر آن نشسته است. آنجا است که آرزویی بر جان انسان چنگ میاندازد که کاش میتوانستیم پشت صحنۀ آن همه شکوه و رفعت را از ورای حجاب زمان میدیدیم و این بنای تاریخی زنده با ما سخن میگفت. احساس نگارنده در مواجهه با هر یک از مواریث کهن فرهنگی و دینی - بهویژه مجموعههایی که واژههای نور را از خاندان نور برگرفته و به دست ما رساندهاند - همین است. یکی از این منابع کهن کتاب ارجمند بصائر الدرجات است؛ کاخی استوار و بلند که «از باد و باران نبیند گزند».
خلاصه
از کهنترین سازمانهای فرهنگیِ که میراثدار دستاوردهای فکری و معنوی جوامع انسانی،کتابخانهها، آرشیوها و موزهها هستند. جامعه بشری از چند هزار سال قبل این نهادها را برای گردآوری، سازماندهی، حفاظت و نگهداری و نیز فراهمکردن دسترسی به اشیای حامل دانش، ایجاد و آنها را حفظ نموده است. بدین لحاظ آرشیوها، کتابخانهها و موزهها همواره سه ضلع مثلثی بودهاند که نه تنها نگاهبانی از میراث گرانبهای آدمیان را بر عهده داشته، بلکه دسترسی به این منابع بیبدیل را تسهیل نمودهاند.
خلاصه
قطب الدین لاری (م بعد از 1032)، منجم و صوفی، شارح کتاب اعتقادات نوربخش، به نام سراج السالکین، از منجمان دستگاه صفوی و شخص امام قلی خان، از مردمان لار و خاندانی بنام بود. وی در سراج السالکین که همین شرح است، اطلاعات جالبی در باره خودش، لار، باورهای صوفیانه ومنازعات فکری در اطراف آن، بدست داده است. وی این کتاب را به شاه عباس و امام قلی خان اهداء کرده، اثری که حاوی اطلاعات جالبی از او و زمانه اوست. این مقاله ناچیز را به دوست عزیزم جناب آقای دکتر وثوقی که سالهاست در دانشگاه در خدمتشان هستم، و برای تاریخ لار زحمات زیادی کشیده اند، تقدیم می کنم.