معرفی کتاب

این کتاب مجموعه ای است از مقالاتی که دکتر حداد عادل در اهداء به اساتید نوشته است. راستش آقای حداد در بزرگداشت اساتید برجسته چه آنان که حق استادی بر او دارند و چه آنان که حق استادی بر جامعه علمی کشور را دارند خدمات شایانی کرده و در این راه از پیشگامان است. در مقدمه این کتاب هم حکایتی از محیط طباطبائی آورده که استادی ضمن درس، گهگاه بر می خاست و می نشست. از او علت را پرسیدند. گفت:‌ هر از چندی می دیدم که بچه استاد مرحومم وارد درگاه مسجد می شود و بر می گردد. هر بار که که در حال بازی وارد می شد از جای برمی خاستم و می نشستم. ای کاش اخلاق همه ما هم برای استادان چنین بود.
اما آنچه نوشته شده مجموعه از مقالات متنوع است که رنگ ادبی و تربیتی و تاریخی و اجتنماعی و به خصوص فلسفی دارد. به همین دلیل در پنج بخش تقسیم شده است: زبان و ادبیات. تعلیم و تربیت، تاریخ و تاریخ علم، سیاست و مباحث اجتماعی و فلسفه.
از امتیازات کتاب این که برای هر شخصیت یک تصویر سیاه قلم هم کشیده شده و در پیشانی هر مقاله درج شده است. مقاله ای که برای دکتر سرکاراتی نوشته شده عنوانش جالب است: می خواهد منو بفروشه.
این جمله ای است که پشت یک سواری نوشته شده بوده و شماره تلفنی هم ذیل آن درج شده بوده است. اما این که چرا آقای حداد این عنوان را برای این مقاله انتخاب کرده باید کتاب را خواند.
این کتاب مجموعه ای قابل ملاحظه و خواندنی است با قلمی چون قلم آقای حداد که هم جدی است و هم ادبی و هم شیرین و هم طنز. ایشان قول داده اند که اگر این مجموعه مقالاتی است که به مناسبت بزرگداشت یا در جشن نامه های اساتید نوشته اند دیگر مقالاتشان را در مقدمه برخی کتابها و نقدها نیز در مجموعه ای جدا منتشر کنند.