ظفرنامه (2 ج)
پدیدآور: شرف الدین علی یزدی
مصحح: عبدالحسین نوایی - سعید میرمحمد صادق
خلاصه
به دستور تيمور ـ مقرر شد تا نظامالدين شامي و صفيالدين ختلاني ـ مطالب را طوري بنويسند كه جنبه مداهنه و مبالغه پيدا نكند.معرفی کتاب
یادداشت مصحح بر این کتاب:شرفالدين علي يزدي از شاعران، منشيان، مورخان و علماي مشهور نيمه دوم قرن هشتم و نيمه اول قرن نهم هجري است؛ از سال تولّد و شهري كه او در آن تولّد يافته، اطّلاع مكتوبي در دست نيست، اما بههرحال مولد او يزد و ظاهرں شهر تفت است؛ پدرش از عالمان بزرگ و از شعراي اديب درگاه آلمظفر بود.
شرفالدين علي در جواني به كسب علوم مختلف پرداخت و گفته شده است كه در جواني به همراه پير تاج تولمي گيلاني، شاه نعمتالله ولي، خواجه صائنالدين علي تركه، در ساحل رود نيل با سيد حسين اخلاطي ملاقات كرده است. ظهور او در عالم شعر و ادب، مصادف با دوران حكومت شاه يحيي مظفّري است و با تسلط كامل تيمور بر سراسر ايران، شرفالدين علي يزدي به خدمت تيموريان درآمد و از مقربان و ندماي خاص ابراهيم سلطان نوه تيمور شد و در موكب او در جنگي كه شاهرخ با اسكندر بيگ تركمان پسر قرايوسف در سال 832ه.ق انجام داد، حضور داشت.
شرفالدين علي يزدي تا پايان زندگي ابراهيم سلطان (838ه.ق) با او بود و پس از مدتي خدمت به پسر او سلطان عبدالله (درگذشته 855ه.ق)، به يزد بازگشت و پس از چندي در خانقاه تفت گوشه اعتزال برگزيد.
در سال 846ه.ق، شاهرخ تربيت و نگهداري يونسخان، خانزاده مغولي را كه پسرش الغبيگ به اسارت گرفته بود به او محول كرد و شرفالدين علي يزدي نيز تا آخر عمر يونسخان را نزد خود نگاهداشت.
او پس از مدتي گوشهگيري، بنا به دعوت ميرزا سلطان محمد پسر ميرزا بايسنقر كه در سال 846ه.ق، به فرمانروايي عراق عجم منصوب شده بود، در شهر قم به او پيوست و مورد استقبال ميرزا سلطان محمد و علما و قاضيان شهر قم، قرار گرفت.
شرفالدين علي يزدي پس از قرارگرفتن در دستگاه ميرزا سلطان محمد، يكي از مشوقان او در تصرف اصفهان و محاصره شيراز در سال 849ه.ق بود. اما، پس از آنكه شاهرخ جلوي تركتازي نوهاش را گرفت و موفق به بازپسگيري نواحي متصرفي سلطان محمد جوكي شد، محركان و مشوقان نوهاش را به زندان افكندند؛ از جمله اين زندانيان شرفالدين علي يزدي بود؛ اما شاهرخ به وساطت نوه ديگرش ميرزا عبداللطيف پسر الغ بيگ، شرفالدين علي يزدي را در اختيار او گذاشت، به همين خاطر او به سوي هرات رهسپار شد.
او در هرات ملازم ميرزا الغبيگ بود. نخستين ملاقات عبدالرّحمن جامي با او در همين شهر در كنار رود انجيل بود. شرفالدين علي يزدي پس از تفوق ميرزا سلطان محمد بر برادرش ابوالقاسم بابر، دوباره با او در هرات ملاقات كرد و پس از اين ديدار، شاهزاده تيموري وسايل سفر او را براي مراجعت به يزد فراهم كرد و مبلغ 15 هزار دينار از وجوهات يزد را براي او در نظر گرفت؛ شرفالدين علي يزدي در سال 853ه.ق به يزد بازگشت و پس از يك ماه در قريه تفت به درخواست علما شروع به تدريس كرد.
پس از چندي الغبيگ از شرفالدين علي يزدي درخواست كرد به سمرقند بيايد، ولي او دعوت شاهزاده تيموري را نپذيرفت. شرفالدين علي يزدي در سال 856ه.ق به همراه بزرگان و علماي يزد به ديدن شاهزاده ابوالقاسم بابر ـ كه به قريه حوض جعفر يزد آمده بود ـ رفت و پس از آن شاهزاده در طي 18 روزي كه در يزد بود، هر روز به ديدن او ميرفت و قريه تفت را مجددآ به عنوان سيورغال به او داد.
شرفالدين علي يزدي به گفته اكثر مورخان در سال 858ه.ق فوت كرده است و در مزار شرفيه ـ كه باني آن پدرش بود و او نيز مدرسهاي به همين نام در آنجا ساخته بود ـ دفن شد. اما مير نظامالدين عليشير نوايي و خواندمير محل دفن او را در خانقاهش در شهر تفت ذكر كردهاند. شرفالدّين علي يزدي از علماي نامي زمان خود بود و آثار متعدّدي در موضوعات معمّا، رياضيات و... از او باقي مانده است. در سرودن شعر نيز ماهر بود و اشعار او به چاپ رسيده است.
مشهورترين اثر شرفالدين علي يزدي كتاب ظفرنامه است كه به روزگار پيري به دستور ابراهيم ميرزا در سال 828ه.ق، در شيراز شروع به نوشتن آن كرد و چهار سال به نگارش مقاله اول آن ـ كه اختصاص به زندگي تيمور دارد ـ مشغول بود.
آنچه از فحواي متن كتاب بر ميآيد، شرفالدين علي يزدي، درصدد بوده طي سه مقاله، كتابي تاريخي درباره تيمور، پسرش شاهرخ و نوهاش ابراهيم ميرزا تأليف كند. او در چند جا به اين موضوع اشاره كرده است، به نحوي كه علاوه بر خطبه آغازين ظفرنامه، در برخي از صفحات، بنا به موضوع تأكيد ميكند كه سرگذشت تيمور گوركاني، مقاله اول كتابش را تشكيل ميدهد. نويسنده ضمن وقايع سال 779 ه.ق و تولد شاهرخ اشاره به مقاله دوم كتابش ميكند كه :
«... و چون محل تفاصيل مواقف و مآثر آن حضرت مقاله دوم است و مقصود در اينجا ذكر مولد همايون، اين حديث در اول آن مقاله اعاده خواهد يافت...».
و يا هنگامي كه نوشتن وقايع تاريخي تيمور به اتمام ميرسد، شرفالدين علي يزدي، نگارش وقايع دوره شاهرخ را به خوانندهاش بشارت ميدهد. و درباره ابراهيم ميرزا نيز خوانده را ارجاع به مقاله سوم كتابش ميدهد.
با توجه به مطالب فوق سه پرسش به ذهن متبادر ميشود:
ـ آيا شرفالدين علي يزدي به دليل كهولت سن و مرگ از نوشتن اين دو مقاله بازمانده است؟
ـ با توجه به اينكه او در دوره حكمروايي شاهرخ ميزيسته و مقاله اول را در آن دوره نوشته است، آيا پس از نگارش مقاله اول، شروع به نگارش مقاله دوم كرده است؟
ـ اگر او شروع به نوشتن مقاله دوم كرده است به چه دليلي از ادامه نوشتن آن منصرف شده است؟
در پاسخ به پرسش اول بايد گفت شرفالدين علي يزدي مقدمه را طي هفت سال از 822 تا 828ه.ق. و مقاله نخست را طي سالهاي 828 تا 831ه.ق، به اتمام رسانده است و با توجه به فوت او كه در سال 858ه.ق. ذكر شده است، او حداقل فرصتي بيست ساله براي اتمام مابقي مقالات داشته است.
در پاسخ به پرسش دوم، گفته كمالالدين عبدالرزاق سمرقندي، مشخص ميكند كه شرفالدين علي يزدي وقايع دوره شاهرخ را نيز گردآوري كرده است.
در پاسخ به پرسش سوم، نويسنده اين سطور بر اين باور است كه شرفالدين علي يزدي به دليل فوت ابراهيم ميرزا كه در چهارم شوال سال 838ه.ق، روي داد، انگيزهاش را در تكميل كتابي ـ كه وعده آن را در سه مقاله داده بود ـ از دست داد. به هر حال ابراهيم ميرزا حامي وي بود و اين كار را هم به سفارش او انجام ميداد. هر چند كه فوت ابراهيم ميرزا و بيتوجهي سلطان عبداللّه فرزند خردسال او به اين موضوع علت اصلي نيمهتمام ماندن ظفرنامه است، اما قتل عام بزرگان شيعه در شهر ري به جرم طرفداري از سلطان محمد جوكي در سال 850ه.ق كه تنها از آن ميان شرفالدين علي يزدي جان سالم به در برد، شايد يكي ديگر از دلايل نيمه تمام ماندن كتاب ظفرنامه به توان بهشمار آورد.
درباره منابع كتاب، بايد گفت كه شرفالدين علي يزدي بدون ذكر نامي از كتابها و نويسندگان، به كتابهايي كه قبل از او درباره تيمور نوشته شده است، اشاره كرده است. او در خلال نوشتهاش يك بار به كتب عربي و فارسي و بار ديگر به منظومه تركي و مؤلفي فارسي اشاره ميكند. از كتاب عربي اطلاعي حاصل نشد، اما كتاب فارسي مورد اشاره مؤلف بايد كتاب ظفرنامه علي بن نظام تبريزي معروف به نظامالدين شامي باشد، همو كه شرفالدين علي يزدي يك بار به كنايه از او با عنوان اهل بغداد ياد كرده است. منظور شرفالدين علي يزدي از منظومه تركي نيز بايد مجموعه اشعار صفيالدين ختلاني باشد كه برخي از رويدادهاي عصر تيمور را به تركي سروده است. و كتاب فارسي ديگري كه شرفالدين علي يزدي بدان اشاره كرده است، بايد كتاب شمس الحسن ـ كه تاج سلماني به دستور شاهرخ آن را نوشت ـ باشد. اين كتاب وقايع سالهاي 807ه.ق تا 813ه.ق را ـ كه درباره احوال شاهرخ و الغبيگ ميرزا است ـ شامل ميشود.
شرفالدين علي يزدي شيوه گردآوري اخبار و وقايع و نحوه نگارش آنان را بيان كرده است و در اين باره مينويسد به دستور تيمور ـ مقرر شد تا نظامالدين شامي و صفيالدين ختلاني ـ مطالب را طوري بنويسند كه جنبه مداهنه و مبالغه پيدا نكند. با توجه به مطالب فوق مشخص ميشود كه او به نوشتههاي پيشين كه همه اين كتابها به دستور ابراهيم ميرزا براي نگارش كارش فراهم شده است، توجه داشته است.
اما مهمترين كتاب مورد استفاده شرفالدين علي يزدي، كتاب مورخ سلفش نظامالدين شامي است، طوري كه ظفرنامه شرفالدين علي يزدي صورتي است مشروح و مفصل از ظفرنامه نظامالدين شامي؛ شيوه اقتباس در همه جاي يكسان نيست، گاهي عبارات كلمات و حتي امثال و اشعار و آيات و احاديث را نقل به عبارت كرده و زماني هم دخل و تصرفهاي فرعي در آنها نموده است.
شرفالدين علي يزدي براي نوشتن اين كتاب، خلاصه بسياري از فرمانها، نامهها و پيمانها و حتي سخنان تيمور را در مطالب كتاب گنجانده است. او به گزارشها و نقشههاي نظامي نيز دسترسي داشته است، به نحوي كه درباره آرايش نظامي و جايگيري افراد در سپاه و شيوه حمله به دشمن توضيحاتي ارائه كرده است كه نمونه كاملي از گزارش او در باب فتح قلعه تكريت حاكي از اين موضوع است.
او علاوه بر اسناد و مدارك مكتوب از شنيدههاي خود نيز مطالبي را نقل كرده است، شرفالدين علي يزدي در نوشتن مقاله اول ظفرنامه علاوه بر شنيدههايش ديدههايش را نيز نقل كرده است.
شرفالدين علي يزدي همچنين برخي رويدادهايي را كه تا زمان حياتش پيوستگي داشته، بدان اشاره كرده است.
شرفالدين علي يزدي بنابه درخواست ابراهيم ميرزا ـ كه از او خواسته بود تا تمامي جزئيات سفرهاي تيمور همچون تعيين راهها، بيان مقادير و مسافات و شهرها را شرح دهد ـ مطالب گوناگوني را درباره اوضاع شهرها و جغرافياي سرزمينهاي متصرّفي و وضعيت قلعهها و مسافات ميان شهرهاي مختلف و آباداني آن شهرها در زمان خودش ارائه كرده است، لذا اين كتاب علاوه بر آگاهيهاي تاريخي، منبع خوبي براي تحقيقات جغرافياي تاريخي نيز بشمار ميرود.
نثر شرفالدين علي يزدي، تقليدي است از كتاب جهانگشا، امّا به زيبايي و دلربايي اثر ماندگار عطاملك جويني نيست. تاريخ ادبيات نويسان معاصر شرفالدين علي يزدي را زنده كننده نثر فني در قرن نهم معرفي كردهاند.
نثر شرفالدين علي يزدي تا مدتها مورد تقليد منشيان و مترسلان، و سرمشق اهل فضل بوده است، كه نمونهاي از اين تقليد را ميتوان در نامه آصفخان از بزرگان دربار تيموريان هند ـ معاصر اكبر گوركاني ـ به حكيم ركناي معروف، مشاهده كرد.
ظفرنامه شرفالدين علي يزدي همواره يكي از منابع نويسندگان و مورخان تاريخها عمومي بوده است، كه كتابهاي روضهالصفا، حبيبالسير، مطلع سعدين و مجمع بحرين، تاريخ غياثي و خلد برين از آن جملهاند. برخي ديگر از نويسندگان، همچون دولتشاه سمرقندي در نقل استنادات تاريخي عصر تيمور، به اين كتاب توجه داشتهاند.
در تصحيح جديد ظفرنامه تيموري نسخ خطي و چاپي زير مورد استفاده قرار گرفته است:
نسخه اساس كتاب حاضر، متعلّق به كتابخانه مجلس شوراي اسلامي است كه به شماره 4989 در اين كتابخانه نگهداري ميشود. خط اين نسخه نستعليق، كاتب آن محمد بن حاجي حسن بن سلغرشاه، تاريخ پايان كتابت 26 شوّال 867ه.ق؛ و تعداد 478 برگ است.
نسخه فاكسيميله ظفرنامه كه در سال 1972م توسط اورنبايف به چاپ رسيده است.
چاپ ظفرنامه تصحيح محمد لوي عباسي.
همچنين وقايع سال 801ه.ق و رويدادهاي مربوط به حمله تيمور به هند با كتاب سعادتنامه تصحيح استاد ايرج افشار مقابله شده است.
نظر شما
۰ نظر
پربازدید ها بیشتر ...
دانشنامه ی هزاره (جلد اول)
زیر نظر شورای علمیدانشنامه یا دایرة المعارف، به کتابی گفته می شود که به ترتیب الفبایی یا موضوعی، درباره ی رشته یا رشته
منابع مشابه بیشتر ...
اندیشه و سیاست در ایران باستان (مجموعۀ چهارجلدی)
جمعی از نویسندگانمجموعۀ اندیشه و سیاست در ایران باستان، حاصل همت ومساعی پرشمار محققان ایران دوست برای ستردن غبار ابها
نظری یافت نشد.