استاد بزرگوار ما علامه روضاتي ( مد ظله )
ولادت استاد به روز سيزدهم رجب المرجب سال 1348 ق در اصفهان بوده است. (در مناهج المعارف مطبوع - ص دويست و هفتاد و يک مقدّمه - ، «14رجب» ياد شده؛ و منشأ اين اختلاف آن است کهولادت استاد، بنابر محاسبه شرعي ـ که رؤيت ماه را مبناي آغاز ماه ميداند ـ در «سيزدهم»، و بنا بر تقويم نجومي در«چهاردهم» واقع است ؛ و در اين معنا شبههاي نيست ؛ چه به خط والد و جد مادري ايشان در چند جا ثبت گرديده).
والد ماجدشان، مرحوم آية اللّه آقا ميرزا محمّد هاشم روضاتي چهار سوقي (1319ـ 1356ق) مردي دانشور و فقيه وشناساي فنون معقول بود و با آنکه در همان جواني در شطّ کوفه غريق شد و در نجف أشرف به خاک رفت، نام او بهعنوان يکي از فضلا و فقهاي هوشمندروزگار در کتب تراجم ثبت افتاد.
مرحوم آقا ميرزا محمّد هاشم فرزند مرحوم آقا سيّد جلال الدّين، و مرحوم آقا سيّد جلال الدّين فرزند آقا ميرزا مسيح چهار سوقي، فرزند نامدار علاّمه صاحب روضات الجنّات، ـ رضوان اللّه عليهم أجمعين ـ است و بدين ترتيب استادما، علاّمه روضاتي، از نوادگان صاحب روضات، به شمار ميآيد.
مام استاد، يگانه دختر مرحوم آية اللّه حاج ميرزا سيّد حسن چهار سوقي، فرزند ديگر مرحوم آقا ميرزا مسيح است و درواقع دختر عموي پدر ايشان.
استاد، بويژه: از فوت پدر به بعد، در کنار نياي مادري خويش و تحت سرپرستي آن فقيه فقيد زيسته و باليدهاند و از اينرو خود را سخت وامدار آن مرحوم ميدانند. آية اللّه چهار سوقي ـ رضوان اللّه عليه ـ نيز بدين سبط ارجمند دلبستگي خاصّي داشته و هيچ در مهرورزي و دلسوزي براي او کوتاهي نميکرده است.
علاّمه روضاتي تحصيلات جديد آن روز را تا أواخر دوره دبيرستان در اصفهان به پايان بردند و سپس وارد مدرسه صدر بازار شدند که تاکنون از رونقمندترين مدارس علوم ديني در حوزه اصفهان بوده و هست ـ صينت عن الحدثان.#
در حوزه اصفهان در درس معالم الاصول آقا شيخ محمّد حسين مشکي (مقدّس) و شرح لمعهي آقا شيخ محمّد حسن نجفآبادي ـ که در مدرس جدّه بزرگ برقرار ميشد ـ و شرح لمعهي شيخ هبة اللّه هرندي، و مکاسب شيخ محمّد رضا جرقويهاي(صلصالي) و... شرکت کردند.
پس از طي دوره مقدمات و پارهاي از سطوح به قم رفتند و آنجا در دروس بعضي أعلام چون شرح لمعهي شهيد صدوقي، ـ که به تعبير استاد «لهجه شيرين يزدي و کلام فصيح و بليغ داشت» - و مکاسب مرحوم آيةاللّه سلطاني طباطبائيـ که بهقول استاد «سلطان المدّرسين وقت بود» ـ، و رسائل و مکاسب مرحوم حاج ميرزا أبوالفضل زاهدي قمي، و کفايهي مرحوم مجاهدي، و نيز کفايهي مرحوم آيةاللّه حاج شيخ مرتضي حائري يزدي ـ که در منزل القاء ميفرموده و در آنالتفات ويژهاي به اين تلميذ جوان و مستعد داشته ـ، شرکت کردند. عمده درس خارج فقه را هم ـ که عاليترين دروسحوزوي در اين شاخه است ـ به محضر فقيه بزرگ دوران و فراياد آورنده ژرفاروي پيشينيان ، آيةاللّه العظمي َسيّد حسين طباطبائي بروجرديـ أعلي اللّه مقامه الشريف ـ حاضر آمدند و آن فقيد نير به اين طالب علم جوان التفات وعنايتي خاص داشتند.
در أيّام تحصيل در قم، همچنين، با برخي از بزرگان حوزه چون آية اللّه العظميَ مرعشي نجفي و... روابط ومراودات صميمانهاي يافتند که پس از بازگشت به اصفهان نيز ا دامه يافت.
استاد در اصفهان در کنار کارهاي قلمي و علمي خود ـ که از آغاز طلبگي ايشان شروع شده بود ـ، ياور و دستراست نياي مادري خويش به حساب ميآمدند که از مجتهدان شهر و محل رجوع عموم أصناف متدينّان بود.
پس از وفات مرحوم آية اللّه چهار سوقي نيز، خود استاد، هم به مقتضاي کسوت و هم بنا بر چشمداشتي که مردم متديّن از اين بيت علم و پرهيز داشتند، به خدمات شرعي ادامه دادند، و از جمله مدّتها با همکاري دوست و هم مباحثه قديم وصميمشان، مرحوم شيخ محمّد مهدي نوّاب لاهيجاني، به تنظيم و تهيّه أسناد شرعي مورد حاجت مردم ميپرداختند که تا آغاز انقلاب اين کار ادامه داشت.
استاد چندي نيز در مسجد مرحوم آقا ميرزا محمّد هاشم (واقع در خيابان طالقاني) به امامت جماعت و پيشوائي مراسم و آداب آئيني و وعظ و ارشاد مشغول بودهاند که سالهاست (:تقريباً: ده سال) از اين اشتغال نيز کناره جسته و دربيت شريف خلوت انزوا و تأمّل و تحقيق گزيدهاند.
استاد والامقام ما از برخي از أعلام شيعه و سنّي اجازه روايت حديث دارند که شماري از مشايخ شيعي ايشان در اينجا مذکور ميافتند: #
1ـ مرحوم حاج شيخ آقا بزرگ طهراني.
2ـ مرحوم آقا سيّد محمّد مهدي موسوي اصفهاني.
3ـ مرحوم آيةاللّه حاج سيّد صدرالدّين صدر.
4ـ مرحوم آقا ميرزا محمّد طهراني.
5ـ علاّمه فقيد سيّد عبدالحسين شرف الدّين موسوي.
6ـ مرحوم علاّمه سيّد محسن أمين عاملي.
7ـ مرحوم علاّمه سيّد هبة الدّين شهرستاني.
8ـ مرحوم آية اللّه شيخ محمّد حسين آل کاشف الغطاء.
9ـ مرحوم آية اللّه حاج سيّد محمّد هادي ميلاني.
10ـ مرحوم آقاي حاج ميرزا سيّد حسن چهار سوقي ـ نياي مادري استاد.
11ـ مرحوم آيةاللّه سيّد جمال الدّين گلپايگاني.
12ـ مرحوم آقاي ميرزا آقا سيّد ابراهيم حسيني اصطهباناتي.
13ـ مرحوم آيةاللّه حاج سيّد محسن طباطبائي حکيم.
(رضوان اللّه عليهم أجمعين).
بفرموده حضرت استادي، ايشان از سي تن از علما اجازه مکتوب در اختيار دارند که برخي از اين اجازات جستهگريخته در مجلّدات مکارم الاَثار چاپ شده است.
حضرت استاد خود نيز از مشايخ اجازه اين روزگارند و برخي از فضلاي معاصر از ايشان اجازه روايت حديث دارند.
ازدواج استاد ـ آنگونه که خود مرقوم فرمودهاند (نگر: دو گفتار، ص 123) ـ به ماه شعبان المعظّم 1373 ق (. فروردين1333 ش.) رخ داده است. همسر ايشان، «صبيّه کريمه بزرگتر مرحوم آقاي حاج سيّد محمّد هاشم موسوي الغروي» بهچهارده سالگي به حباله نکاح ايشان در آمد و چهل و دو سال بانوي سراي ايشان بود و عاقبت پس از تحمّل بيماري مهلک و پرمشقّت در واپسين سالهاي عمر، در پگاه روز آدينه سيزدهم محرّم الحرام 1417ق. (11 خرداد ماه1375ش.) درگذشت و در حرم امام زاده أبوالعبّاس، واقع در ناحيه خوراسگان، به خاک رفت. حاصل اين زندگي مشترکافزون بر أنس و ايثاري که استاد جميع خدمات علمي و ديني و فرهنگي خويش را گروگان آن ميدانند، پرورش پنج فرزند برومند است که از آن جمله تنها فرزند ذکور استاد، آقاي دکتر أمير سيّد حسن روضاتيان، مدّرس فيزيک دردانشگاه اصفهان ميباشد و نسخه برگردان تجارب السلف هندوشاه نخجواني و نيز تصوير کشف المراد طبع قديم اصفهان، بهاهتمام همين فرزند استاد طبع و تکثير گرديده است.
استاد، بنابر خوي و پسند خويش، کمتر در مجالس و گردهمائيها حاضر ميشوند ليک در سالهاي پيش در برخيمحافل علمي و گردهمائيها شرکت کردهاند و از جمله در کنگره هزاره شيخ طوسي (در مشهد مقدّس) سخن راندهاند که متن آن در مجموعه هزاره شيخ طوسي طبع گرديده است. در مواردي هم خود در مجالس علمي و فرهنگي ـ أعمّ ازداخلي و خارجي ـ شرکت نکردهاند ليک مقالهاي فرستادهاند که قرائت شده و يا به هر روي مورد استفاده قرار گرفتهاست.#
همچنين چه در سفرهائي که براي زيارت به عتبات عاليات مشرّف شدهاند و چه در سفرهاي چندگانهشان بهسرزمينحجاز، از براي حج گزاردن و زيارت مدينه منوّره، با علما و فضلاي بلاد اسلامي مفاوضاتي داشتهاند. از جمله در يکي از سفرهاي حج مباحثهـ بل: مناظره -ي مفصّلي با شيخ محمّد العربي التباني کردهاند که بجاي خويش نوشتني وحاوي فوائد فراوان است.
از سنين جواني تاکنون ـ با همه سختگيري علمي و گزيده نويسي و زبدهگوئي که عادت مألوف ايشان است. مقالاتمتعدّدي ـ به عربي و فارسي ـ در مجلاّت و يادنامهها و يادگارنامهها مرقوم فرمودهاند که فهرست کامل آنها ـ باذکر مشخّصات کتابشناختي ـ خود مقالتي است. ان شاءاللّه ـ متن کامل مجموعه مقالات استاد به زودي تدوين و منتشرخواهد شد. در اينجا پارهاي از آثار مطبوع استاد را ـ غير از مقالات ـ که به تأليف يا تصحيح و تحقيق و يا تقديم وتذييل ايشان به چاپ رسيده است، خاطر نشان ميکنيم:
1ـ روضات الجنّات في تراجم العلماء و السّادات که به تصحيح و تحشيه و با فهارس مهيّا ساخته ايشان در سال 1327 ش. درقطع رحلي به چاپ سنگي رسيده و در حقيقت دومين چاپ اين کتاب مستطاب به شمار ميرود.
اين متن محقق و مصحح، أصح چاپهاي روضات الجنّات محسوبست که بر چاپ نخست آن و نيز چاپ حروفي متداول مؤسّسه اسماعيليان ـ که مع الاسف محرف نيز هست ـ و همچنين حروفچيني جديد بيروت، رجحان ترديدناپذير دارد.
ناشر کتاب مرحوم حاج سيّد سعيد طباطبائي کتابفروش بوده که در آغاز اشتغال استاد به تحصيلات طلبگي تصحيح اين أثر (و در واقع انجام دادن کاري را که والد فقيدشان پيش از هجرت به نجف آغاز کرده بود) از ايشان ميخواهد و ايشان در عنفوان شباب به تصحيح روضات ميپردازند.
2ـ سماء المقال في علم الرجال نوشته مرحوم آيةاللّه حاج ميرزا أبوالهديَ کلباسي که جلد يکم آن به سال 1332 ش. به تصحيح ايشان در قم منتشر شد و جلد دوم را فرزند مؤلّف آماده سازي و طبع کرد.
اين نسخه را استاد با دقّت و مبالات معهود خويش از روي دستخط مؤلّف تصحيح و آماده سازي کرده بودند.
أخيراً هر دو جلد کتاب با تحقيقي جديد (به کوشش سيّد محمّد حسيني قزويني، قم: 1419 ق.) به چاپ رسيده که خالي از بي دقّتي نيست. جاي افسوس است که مجموع متن به تصحيح و اهتمام استاد منتشر نگرديد.
3ـ زندگاني آيةاللّه چهار سوقي و رجال ديگر که به تأليف استاد و با تصاوير فراوان به سال 1332 ش. در اصفهان طبع شده است. #
متن اين کتاب شرح حال نياي مادري استاد است که از مجتهدان و عالمان اصفهان آن روز بوده و اين شرح حال درزمان حيات وي قلمي شده است.
در کنار اين زندگينامه، به تناسب، شرح حال جمع کثيري (بيش از يکصد تن) از رجال علمي و أدبي، با ضمائمي ارزشمند، قرار داده شده است که بر ارزش اين أثر بسيار افزوده و آن را يکي از منابع و مآخذ مورد حاجت ومراجعت بسياري از تراجم پژوهان معاصر ساخته است.
4ـ جامع الانساب که دفتر نخست آن به تأليف استاد به سال 1335 ش. در مطابع اصفهان و طهران به چاپ رسيد و به واسطه دقّت و موي بيني مؤلّف و سختگيري علمي وي، مراحل طبع و نشر رنج فراواني را بر نامبرده تحميل کرد.
اين دفتر به خاندانهاي سادات موسوي ميپردازد و همين بخش از أنساب سادات (يعني: موسويان) در دو سه جلدديگرادامه دارد که مع الاسف آن دو سه جلد به صورت مسوّده باقي مانده.
هر چند از اين کتاب تنها دفتر نخست آن به چاپ رسيده است، دقّتهاي فراوان و مويبينيهاي فوق العاده وفراخدامنگي منابع و مصادر مؤلّف سبب شده اين أثر به عنوان يکي از مراجع مهم و متقن نسب شناسي سادات، مرغوب و مطلوب نسب پژوهان و تاريخنگاران باشد.
اميد ميرود دفتر نخست آن بزودي با تجديد نظر و افزايش يادداشتهاي فراواني که استاد به آن الحاق فرمودهاند، بارديگر چاپ و منتشر گردد.
5ـ مکارم الاَثاراز مؤلفات شادروان شيخ محمّد علي معلم حبيب آبادي ـ طاب ثراه - که به تحقيق و تحشيه و با فهارس مهيّاساخته استاد به چاپ ميرسد.
موضوع اين کتاب، تراجم أحوال رجال سدههاي سيزدهم و چهاردهم هجري است که تاکنون هشت جلد آن به چاپ رسيده. اين هشت جلد تا 1290 ق. را شامل ميشود.
از حيث ترتيب سنواتي، اين أثر هنوز به نيمه نيز نرسيده و با اين همه يکي از مآخذ أصلي مورد نياز تراجم نگاران و تاريخپژوهان است.
طبع اين أثر را استاد از زمان حيات مرحوم معلّم حبيب آبادي ـ رضوان اللّه عليه ـ آغاز کرده بودند و دفتر نخست آن به سال 1337 ش. منتشر شد. استاد اميدوارند دست کم يکي دو جلد ديگر از اين أثر را به نحوي که تا رأس مائه برسدادامه دهند.
6ـ کتاب الاوائل نوشته مرحوم حاج سيّد محمّد مقدّس، از أئمّه جماعات اصفهان، که به دست استاد تحقيق و تحشيه، بلجمع آوري و تنظيم گرديده و صورت کتاب مدون يافته و به سال 1340 ش. در يک مجلد کلان در اصفهان منتشر شدهاست.
اين کتاب در قالب يادداشتهاي پراکنده نوشته شده بوده و نويسنده در حالي که خود فرصت تدوين و تنظيم نهائي آنها رانيافته بوده است، درگذشته. استاد به خواهش برادر نويسنده، مرحوم حاج سيّد حبيب مقدّس، اين کتاب را تدوين و احياء ميکنند.
7ـ عبقات الانوار مير حامد حسين ـ رضوان اللّه عليه ـ که شش جزء حديث ثقلين و سفينه و مجلد حديث منزلت آن، طي سالهاي 1338 تا 1364 ه¨ ش. با مقدّمه و فهارس پرداخته استاد در اصفهان تجديد طبع گرديده.
9ـ شرح روضات الجنّات في تراجم العلماء و السّادات که شرح تأليف منيف نياي نامي ايشان است. دفتر يکم آن که به سال 1341 ش. در غايت پاکيزگي در اصفهان به طبع رسيده، خود به تنهائي نمونه و سرمشق يک پژوهش باريک بينانه ونگارش محققانه است.#
انتشار اين کتاب ميبايد در بيست مجلّد يا بيشتر ادامه مييافته ولي به عللي پس از همان مجلد نخست متوقّف ميشود.
تحقيق و تعليق متن روضات، و در حقيقت نگارش اين شرح، کامه بنيادين و خواست هميشگي استاد بوده و هست و بهتعبير خودشان همواره مد نظر بوده و براي آن جمع مواد شده؛ به نحوي که اکنون يادداشتها و موادّ و منابع بسياربرايمجلّدات مختلف آن فراهم گرديده و همان دفتر يکم مطبوع نيز با اضافات و الحاقات اين ساليان حجمي دوچندان يافته.
10ـ فهرست کتب خطّي کتابخانه هاياصفهان که دفتر نخست آن به سال 1341ش. در اصفهان منتشر شد و معرّفي هشتاد دستنوشت مهم از کتابخانه شخصي استاد را شامل است.
اين فهرست، فقط سياهه نام و نشان کتابها نيست؛ بلکه شامل معرّفي مبسوط متن و ماتن و بسياري فوائد علمي و دينياست که آن را اگر نه بي نظير، کم نظير، ميسازد.
متأسّفانه ما بقي اين فهرست نيزـ که خود پارهاي از يک کتابشناسي سترگ توصيفي و تحليلي اسلامي به شمار ميرود ـ انتشار نيافت.
در ستودگي فهرست مزبور همين بس که پيشواي کتابشناسان، علاّمه آيةاللّه حاج شيخ آقا بزرگ طهراني ـ قدّس سرّه ـ،درباره آن بنويسد:
«... کتاب جليل عديم المثيل فهرست کتب خطّي کتابخانههاي اصفهان... يکنوع ازتصنيف بي نياز از توصيف است، که از ابتکارات ذهن وقّاد و خاطرات قريحه نقّاد، واز رشحات قلم وحيد زمانه و فاضل يگانه، دانشمند ارجمند و سيّد بزرگوارسعادتمند، سميّ دو نور نبوّت و ولايت و راهنماي طريق هدايتست... چه قدرسزاوار ميباشد که ساير فضلاي اين عصر... تأسي به اين وجود محترم نمايند...»(فهرست... کتابخانهها...،ص 1).
11ـ جبر و تفويض که همان رساله خلق الاعمال صدر المتألّهين ـ قدس اللّه روحه ـ است و به تحقيق و تقديم استاد بهسال1340 ش. در اصفهان و به مناسبت برپائي کنگره بزرگداشت ملاّ صدرا (در تهران) به چاپ رسيده. مرحوم استادعلاّمه جلال الدّين همائي ـ طاب ثراه ـ نيز بر آن مقدّمهاي نوشته است.
12ـ نسخه برگردان تجارب السلف هندوشاه نخجواني که به سال 1361 ش. با پيشگفتار و پيوستهاي فراهم آورده استاد دراصفهان منتشر شد.
نسخه مصور در اين نسخه برگردان همانا أقدمِِ نسخِ شناخته تجارِب السلف و نگارنده اين سطور متن آن را تصحيح وتحشيه کرده که ـ ان شاء اللّه الرّحمَن ـ بزودي از سوي «انتشارات أساطير» (در تهران) منتشر ميگردد.
13ـ دو گفتار ـ که حاوي دو مقاله محققانه استاد و پارهاي ضمائم نفيس است ـ و «کتابخانه تخصّصي تاريخ اسلام و ايران»(در قم) به سال 1378 ش. آن را منتشر ساخت.
14ـ مناهج المعارف تأليف جد أعلاي استاد، مير سيّد أبوالقاسم جعفر موسوي خوانساري (معروف به مير کبير) ـ رضواناللّه عليه ـ، که جزوه نخست آن به تحقيق و تحشيه استاد طبع گرديد و به سبب عوائق زمان و طوارق حدثان پي گرفته نشد. #
چندي بعد(1392 ق/1351 ش.) متن کامل کتاب به اهتمام عموزاده ايشان، مرحوم آيةاللّه مير سيّد أحمد روضاتي،در تهران با روش و سليقهاي ديگر طبع گرديد.
هنوز جاي طبع محقق مناهج المعارف به طريقه مرضيّه استاد خالي است.
15ـ کشف المراد علاّمه حلّي ـ که متن آن به تصحيح و تعليق والد ماجدشان، مرحوم آيةاللّه علاّمه سيّد ميرزا محمّد هاشم موسوي اصفهاني (روضاتي)، به سال 1352 ق /1312 ه¨ ش. در اصفهان طبع شده بود و به مناسبت هفتادمينسال چاپ سنگي کتاب در اصفهان، با نظارت و به همراه پيوستهاي استاد در نوروز 1381 ش. در شمارگان محدودانتشار يافت. در پايان اين نسخه، تعليقات مصحح فقيد ـ رفع اللّه درجته ـ به اهتمام دوست گرامي، آقاي مجيد هاديزاده،تنظيم و حروفنگاري شده است ـ شکراللّه سعيه.
16 ـ رساله در شرح أحوال ملاّ محمّد علي بن محمّد رضا توني ـ که بر آگاهيهاي نفيس تاريخي، بويژه در باب سقوط اصفهان،اشتمال دارد و به سال 1381 ش. در شمارگان محدود در اصفهان منتشر شد.
17ـ حواشي بر زندگي نامه علاّمه مجلسي ـ قدس سره ـ تأليف شادروان استاد سيّد مصلح الدّين مهدوي ـ طاب ثراه.
اين حواشي در طبع جديد اين کتاب (به مناسبت همايش بزرگداشت علاّمه مجلسي) که به سال 1378ش. در تهران منتشر شد، توسّط حجّة الاسلام و المسلمين علي أکبر مهديپور در متن و حواشي کتاب شادروان مهدوي الحاقگرديده.
طبع جداگانه اين حواشي ـ خاصّه براي بهرهوري دارندگان چاپ قديم کتاب مهدوي و همچنين کساني که طالب مطالعهآن بطور مستقل هستند ـ باياست.
و اينهمه جز موادّ و يادداشتهاي فراواني است که استاد در باب خاندان مجلسي فراهم آوردهاند و در صورت تدوين ونشر به چند دفتر بالغ ميآيد.
18 و 19 ـ حاشيه ملاّ عبداللّه و شرح نظام ـ از درسنامه هاي مدرسي طلبگي قديم ـ که به تصحيح استاد در أوايل أيّام تحصيلايشان از سوي کتابخانه شفيعي در اصفهان چاپ (.چاپ سنگي) شد.
در اينجا جاي دارد از برخي آثار چاپ نشده استاد نيز ياد کنيم:
1ـ رياض الابرار (مستدرک الجزء 27 من البحار، في اجازات علمائنا الا¤خيار) که دو جلد آن تاکنون تدوين شده.#
2ـ عترت طاهره که در باب فضائل و حيات چهارده معصوم ـ عليهم السّلام ـ از دويست کتاب عامّه و خاصّه گرد آوريشده.
3ـ تعليقات الذّريعة.
4ـ تعليقات طبقات أعلام الشّيعة.
5ـ شرح حال سيّد رضي (ره).
6ـ تحقيقمتن نهج البلاغه.
7ـ تحقيق و تصحيح المجدي.
8ـ کواکب منتشره در أحوال أعيان شجره.
9ـ ديوان الاکابر (جامع آثار منظوم و منشور نياکان).
10ـ فيض الباري في ترجمة الامام الانصاري (شرح حال شيخ مرتضي أنصاري ـ قدّس سره ـ).
استاد کتابخانهاي نفيس ـ مشتمل بر کتب خطّي و چاپي ـ دارند که هر چند براي استفاده شخصي از طرق موروث ومکتسب گردآوري شده است، تا کنون به کثيري از محقّقان نيز فيض رسانيده و نسخ گاه منحصر و مطبوعات نادر آنبراي طبع و تحقيق و استفاده در اختيار برخي از أرباب قلم و قدم قرار گرفته است. نيم نگاهي به پيشگفتارهاي بسيارياز متون مصحح چاپ شده در قم و تهران، نشان ميدهد که استاد و کتابخانهشان چه حق بزرگي بر گردن متنشناسياسلامي دارند.
هم اکنون علاّمه روضاتي بيشترينه أوقات را به مطالعه و تحقيق و تحشيه و تعليقو تأمّل و تدبّر ميگذرانند و جمعي از ارادتمندان خود را در بامداد آدينه هر هفته به حضور ميپذيرند که در آن مجلس،پس از قرائت بخشي از نهج البلاغهي شريف، «از رفتگان تازي و بگذشتگان پارس. رانند داستان و حکايات نادره».
يکي از ارادتمندان استاد که در ده پانزده سال أخير آمد و شد و فيضيابي از اين محضر گرامي داشته، همانا استاد معظّم ودوست مکرم، حجّةالاسلام و المسلمين شيخ رسول جعفريان ـ وفقه اللّه تعالي - است که استاد بارها در خلوت وجلوت بر وي ثناي وافر خواندهاند، و اينک نيز، اين قلم انداز پرشتاب، در ضيق وقت و ضعف حال و تشتت بال، بهأمراو رقم زده شد.
خداوند آن استاد بي بديل و اين صديق نبيل ما را کاميابي دو جهاني ارزاني کناد و از جميع تقصيرها و زلاّت صاحب اينقلم در گذراد ـ بحق النبي محمّد و آله الامجاد (عليه و عليهم السّلام).
اصفهان ـ ارديبهشت 1382 ش.
پربازدید ها بیشتر ...
رساله در ردّ بر تناسخ از ملا علی نوری (م 1246)
به کوشش رسول جعفریانیکی از شاگردان ملاعلی نوری (م 1246ق) با نام میرزا رفیع نوری (م 1250ق) که به هند رفته است، پرسشی در
مکتب درفرایند تکامل: نقد و پاسخ آن
آنچه در ذیل خواهد آمد ابتدا نقد دوست عزیز جناب آقای مهندس طارمی بر کتاب مکتب در فرایند تکامل و سپس پ
منابع مشابه بیشتر ...
مروری بر افکار ابوالفتوح رازی در کتاب رَوح الاحباب و رُوح الالباب
رسول جعفریانکتاب روح الاحباب و روح الالباب اثر ابوالفتوح رازی ـ صاحب تفسیر روض الجنان «480 ـ 552» ـ به تازگی در
برهان المسلمین در توحید و فلسفه احکام و قوانین اسلام
رسول جعفریاننویسنده کتاب برهان المسلمین که در سال 1307 خورشیدی نوشته و منتشر شده است، می کوشد تصویری از اسلام ار
نظری یافت نشد.