۶۱۱۸
۰
۱۴۰۰/۰۴/۲۴

ادبیات «راهنمای حج» در دوره پهلوی

پدیدآور: رسول جعفریان

خلاصه

این مقاله شرحی است درباره کتابهایی که به عنوان راهنمای حج یا حجاج در طول دوران پهلوی نوشته و منتشر شده است.

مقدمه

نوشتن کتاب‌هایی با عنوان راهنمای حجّاج یا عناوینی مشابه آن، در ادبیّات حج دوره معاصر، سابقه‌ای بیش از صد سال دارد. ادبیات «راهنما» نوشتن، پس از آنی است که تصوری خاص درباره‌ توجه به پدیده‌‌های تاریخی ایجاد می‌شود، این تصور، البته در شهرهای مذهبی، همراه با زیارت و عبادت هست و تفکیک آنها به ویژه در نخستین مراحل، از شهرهای تاریخی مشکل است. در حقیقت، از زمانی به بعد، کسانی که به این قبیل شهرها می‌روند، علاوه بر عبادت و زیارت، یک حس جستجوگری و گردشگری هم دارند. البته، در قدیم، مورخان این حس را داشتند، و برای همین کسانی امثال، سمهودی آن اثر بزرگ وفاء الوفاء را درباره‌ مدینه نوشته است، اما در عصر جدید، این توجه از ناحیه عموم مردم، امر تازه‌ای است. این حس، با نوشتن راهنمای سفر، خود را نشان داده است.

البته ممکن است درباره‌ شهرهای مذهبی، این‌گونه نگارش‌ها، تنها برای برای راهنمایی بسوی زیارت نقاط مختلف متبرک باشد. به هر روی، شهر مکّه و مدینه که از قدیم، تواریخ فراوانی داشته، این بار از این زاویه، مورد توجه قرار گرفته است. در ایران، این نوع ادبیات، از دوره رضاشاه بالا گرفت. ما چندین نمونه از آنها را برای شهرهایی مانند مشهد و قم در اختیار داریم. مفهوم راهنمایی در این آثار، یعنی ارائه نوعی پیش شناخت برای کسی که قصد مسافرت به این شهرها را دارد. کتاب راهنما به او کمک می‌کند تا در گردش یا زیارت، سرگردان نباشد و بداند دنبال چه نقاطی باید برود. به علاوه، مشکلات سفر هم برای او نوشته می‌شود، راه‌حل‌ها ارائه می‌گردد و به این طریق او آسایش بیشتری خواهد داشت. این مورد، به خصوص در سفر حج که قدری پیچیده بوده، امر بسیار لازمی به نظر می‌آمده است.

آثار مربوط به راهنمای حج، عموما شامل مشکلات سفر، بخش مناسک، تاریخ مکّه و مدینه، و معرفی آثار تاریخی می‌شوند. طبعاً آگاهیم که از قدیم، به دلیل اهمیتی که مکّه و مدینه برای زائران داشته، هم به عنوان مناسک و هم زیارت مدینه، آثاری وجود داشته و شاید در میان آثار قدیمی، فتوح الحرمین محیی لاری، به رغم آن که منظوم است، نزدیک‌ترین اثر به این ادبیات، یعنی ادبیات «راهنمای حج» می‌باشد. در قرن یازدهم و دوازدهم، کتاب فتوح الحرمین، به صورت دستنویس در مدینه تکثیر شده و به زائران فروخته می‌شد، و این صرفاً به دلیل، چارچوب این کتاب در معرفی آثار شهر بود. اکنون بیش از یک صد نسخه از این کتاب در شهرهای مختلف دنیا وجود دارد که غالبا از مدینه آن وقت تهیه شده است.

تصمیم داریم که شماری از این آثار و ویژگی‌ها و اهمیت آنها را در اینجا معرفی کنیم. طبیعی است که شمار این قبیل راهنماها، بیش از آنی است که در اینجا ملاحظه خواهید کرد، اما اینها مواردی است که اصل نسخه آنها در دسترس بود و توانستم با مرور بر آنها تحول و ارزش آنها را بازنمایی کنم. طبعاً همه آثار از دوره پهلوی است و از دوره بعد از آن، موردی بحث نشده است.

حسین عمادزاده (1287 ـ 1369)

یکی از معروف‌ترین اشخاصی که نوشته‌‌هایی در زمینه معرفی مکّه و مدینه داشت، حسین عمادزاده اصفهانی است. وی متولد 1325ق/1287ش در اصفهان بوده، و همانجا برای سالیانی به تحصیل در علوم دینی پرداخته است. پدرش از منبری‌‌های اصفهان و ملقب به عماد الواعظین بود و به همین سبب، فامیل آنها نیز عماد زاده شد وی از حوالی سال 1319ش در تهران اقامت گزید و در آنجا نیز یکسره به کار تحصیل و تحقیق پرداخت. عماد در تمام دوران عمر خویش، آثار متنوعی در تاریخ امامان و نیز در شرح حال علما نوشت. این مطالب گاه در مطبوعات و نشریات مذهبی و مواردی هم به صورت کتاب انتشار می‌یافت. به تقریب توان گفت که وی زندگینامه همه معصومین را نوشته و منتشر کرده است. نخستین کتابش را در سال 1317 با عنوان «عاشورا چه روزی است» درباره‌ امام حسین ع نوشته است. در سال 1322 کتاب زندگی نامه قمر بنی هاشم را نوشت و به همین ترتیب در سالهای بعد، به نگارش این قبیل آثار ادامه داد. عمادزاده در 5 ماه رمضان سال 1410 (12 فروردین 1369) درگذشت. وی در تمام عمر مشغول تدوین دایرةالمعارف مشاهیر و اعلام جهان اسلام بود‌. یادداشت‌ها و آنچه روی اوراق آورده بود، در زونکن‌‌های مفصلی از وی برجای مانده و البته برای بیش از 20 سال مفقود بود تا آن که این بنده خدا در یکی از کهنه‌فروشی‌‌های تهران آن را خریداری کرده و در قالب یک دوره 15 جلدی، با همان صورت و شکل و تصاویر، منتشر کردم.

xCNfO1626373204.png

از جمله کتاب‌های او که شاید بخشی از طرح کلی او درباره‌ جغرافیای جهان اسلام بود، کتابی است با عنوان «تاریخ جغرافیایی مکّه معظّمه و مدینه طیّبه» در قریب 450 صفحه است. این باره تحریر جدید کتاب باشد که از سال 1354 است، سالی که در منی آتش‌سوزی شده و او در صفحه 416 نوشته است: «در این سال حریق رخ داد که هزاران نفر سوختند».

در میان آثار وی کتابی با عنوان «جهان اسلام و اسلام در جهان» وجود دارد که همان موسوعه جغرافیای جهان است که او با ادبیات و سبک و سیاق دیگر آثارش آن را نوشته است. در همان فهرست، کتابی هم با عنوان «تاریخ جغرافیایی مکّه و مناسک حج و راهنمای حاج» و نیز اثری با عنوان «تاریخ جغرافیای کربلا و عتبات مقدسه در عراق» وجود دارد. به نظر می‌رسد، تحریر اولیه کتاب تاریخ جغرافیایی مکّه و مناسک حج او در سال 1324ش منتشر شده است.

کتاب مکّه معظّمه و مدینه طیّبه، منتشره در 1354ش، همه دستنویس با خط خوش و به رنگ آبی منتشر شده و تصاویری هم از اماکن مقدسه در آن آمده که برخی زیباست. مؤلف تصویری هم از خودش در حالت احرام گذاشته اما تاریخ آن را ننوشته است. با این حال، مقدمه چاپ اول که در این چاپ هم آمده، تاریخ 1324ش دارد. به علاوه، مقدمه چاپ ششم را هم گذاشته که نشان می‌دهد بین سالهای 1324 تا 1354 شش بار منتشر شده است. این کتاب، مورد استفاده حجّاج بوده و حسین ذوالقدر شجاعی که خودش کتابی در راهنمایی حجّاج دارد، و سال 1334 منتشر شده، از آن یاد و استفاده کرده است.

عمادزاده، در آغازین صفحات اشعاری بلند در مناسک حج از الهی قمشه‌ای آورده (صص 21 ـ 48)، سپس از ابراهیم شروع کرده، شرح حالی از شماری از انبیاء می‌آورد تا به تاریخ مکّه و ساختن آن و از آنجا تا زمان رسول رسیده و بیان معراج آن حضرت می‌پردازد. شهر مکّه را از نظر جغرافیای، بویژه جغرافیای دینی بحث می‌کند. در این زمینه از ابن بطوطه، فرهاد میرزا، رحلة الحجازیه، تاریخ مکّه احمد السباعی و مآخذ دیگر مطالبی نقل می‌کند. طبعاً مآخذ آن فراوان است. وی پس از معرفی مکّه و مسجد الحرام، مختصری از تاریخ اسلام می‌گوید. سپس به حج می‌پردازد. در اینجا، شرحی از مناسک و لابه‌لای آن، اماکن متبرکه مکّه می‌گوید. تمامی ادعیه زیارتی را همراه با مناسک آورده و چنان که اشاره شد، عکس‌های خوبی متناسب با همان زمان، از اماکن مختلف در کتاب آمده است. در این کتاب، از جمله تصاویری از بناهای آن وقت که در منا بوده چاپ شده است. این بناها، با فتوای بن باز، همه تخریب شدند. همچنین شماری از عکس‌ها از مسجد نبوی و اماکن رنگی و زیباست. نیمه دوم کتاب شرح جغرافیای مدینه و اماکن زیارتی آن است. طبعاً در لابه‌لای این مباحث، غالبا درباره‌ فلسفه حج، و همین طور ادعیه و زیارات هم آمده است.

کتاب در مجموع، به تناسب آنچه از عمادزاده می‌شناسیم، کار درخوری است، اثری دینی ـ تاریخی که گهگاه آگاهی‌‌هایی از وضع روز و نیز نکاتی از مسائل غیر دینی هم دارد. برای مثال بخشی درباره‌ کتابخانه‌‌های مدینه دارد و ضمن یادکرد از تک تک آنها، شمار کتاب‌های موجود در آنها را نیز آورده است.

عمادزاده، علاوه بر این کتاب، کتاب دیگری به عنوان ضمیمه آن، با عنوان «ضمیمه تاریخ مکّه و مدینه، دعاها و اذکار مناسک حج، زیارات اعتاب مقدسه مکّه و مدینه» منتشر کرد. این ضمیمه به طور کامل شامل‌ها دعاها و زیارت چهارده معصوم می‌شود. در آنجا گفته شده است که اصل کتاب و این ضمیمه همه به خط خلیل بهزاد پور است. تاریخ امضای او 1396ق است.

muxQY1626373254.png

 

ابوالقاسم سحاب (1266 ـ 1335)

ابوالقاسم سحاب، نویسنده آثار فراوان در حوزه‌‌های مختلف، از جمله تاریخ مذهبی است که آثار فراوانی در شرح زندگی امامان هم دارد. مفتاح الاعلام او همین اواخر، به صورت عکسی و با همت نواده‌اش مرحوم غلامرضا سحاب منتشر شد که نشانگر وسعت کارهای او بود. متن زیر را خودش درباره‌ آغاز دوره تحصیل و رشدش نوشته است: من ابوالقاسم سحاب در ۲۰ فروردین سال ۱۲۶۶ شمسی درفم تفرش به دنیا آمدم. مادرم حوا خانم زنی کامله، بافراست، بذله گو و لطیف پرداز، که هنوز مرا لطافت گفتار وافسانه وضرب المثل‌‌های آن مهربان مادر سرمشق کاراست. پدر، محمّد زمان، شخصی صداقت پیشه و پرهیزکار بود و با این که خود، به دلیل از دست دادن پدر در طفولیت، از لذت علم بی‌نصیب ماند، زیاده دوستدار علم و معرفت بود، و در تعلیم وتربیت این بنده وبرادرانم ابداً فروگذاری ننمود. در اوایل هفت سالگی مرا به مکتب خانه سپردند. من درمیان شاگردان مکتب ازحیث خط و سواد شاگرد اول بودم، به طوری که شاگردان درس‌نخوان به من سپرده می‌شدند تا استاد آنها باشم. حتی اوقاتی را که برای برداشتن محصول وخرمن با والده به سر زراعت خود می‌رفتیم، من کتاب‌‌های خود را برده با نور ماه و روشنایی مهتاب مطالعه می‌کردم. در پانزده سالگی در جمع آوری و استنساخ اشعار و ادبیات، سرودن شعر و خوشنویسی و یادگیری زبان عربی وفرانسه، ریاضیات و طبیعیات حریص بودم. در شانزده سالگی اولین دبستان دخترانه را به سبک قدیم وجدید در تفرش راه انداختم، وعشق به معلمی از همان زمان درمن شکل گرفت، به طوری که درسال۱۲۸۷ شمسی به ازای سالیانه دوخروار گندم ومبلغ سی تومان نقد شروع به تعلیم فرزندان یکی از بزرگان منطقه نموده، و از آن به بعد طی سالیان، کار تدریس را در مدارس معتبری چون ایران، تدین ومدرسۀ آلیانس ادامه دادم تا به مقام ریاست معارف ثلاث، معاونت کتابخانۀ ملّی و مدیریت دانشسرای تهران نایل آمدم. تشنگی من به کسب دانش و فعالیت فرهنگی پایان‌ناپذیر بود، و ثمر آن نگارش مقالات در روزنامه‌‌های وقت، تهیۀ خبر از رادیو‌‌های خارجی، روزنامه‌نگاری، ترجمۀ کتب از عربی و فرانسوی و تألیف بیش از هفتاد اثر در عمری شصت ساله بود، یعنی از زمانی که در مکتب قلم به دست گرفتم تا پایان عمر آن را زمین نگذاشتم».

اطلاعات بیشتر درباره‌ وی در کتاب تاریخ خجسته او که به قلم دوست ازدست‌رفته و دانشمندم مرحوم غلامرضا سحاب به بهترین شکل به چاپ رسید، آمده است. کتاب تاریخ خجسته استاد ابوالقاسم سحاب مرجع مهمی برای تاریخ روزشمار دوره رضاشاه و جهان از سال ١٣٠4 تا ١٣١5 خورشیدی است.

استاد غلامرضا سحاب درباره‌ پدر نوشته است: وی معلم، مترجم، پژوهشگر، روزنامه‌نگار و مؤلف بیش از ۷۰ اثر تاریخی و فرهنگی و صدها عنوان مقاله آموزشی و پژوهشی بوده است که در سال ۱۲۶۶ شمسی متولد و در سال ۱۳۳۵ به سرای باقی شتافت. ... استاد ابوالقاسم سحاب، در طول عمر گهربار خود سمت‌‌های بسیاری در مناصب دولتی داشتند که از جمله آنها می‌توان به معاونت کتابخانه ملّی در سال ۱۳۱۷ش اشاره کرد. استاد ابوالقاسم سحاب روزنامه‌نگار نیز بودند و مقالات بسیاری در نشریات آن زمان از ایشان بر جای مانده است. نام حدود ۲۰۰ مقاله و گزارش و ترجمه از ایشان در کتاب تاریخ خجسته آمده است. وی در سال 1319 و 1323 نشان درجه یک و دوی دانش را از وزارت معارف دریافت کرد.

کتابچه‌ای با عنوان یادگار سحاب، زندگینامه کوتاه مرحوم ابوالقاسم سحاب، توسط نوه‌اش مرحوم غلامرضا سحاب منتشر شده و زندگی و آثار وی در آن آمده است.

KIb8k1626373293.png

این را هم باید افزود که ابوالقاسم سحاب، پدر عباس سحاب، بنیان‌گذار مؤسسه کارتوگرافی سحاب است که در طول چندین دهه، خدمت شایانی به این دانش در ایران کرده و فرزندان وی نیز راه او را ادامه دادند. متأسفانه مرحوم غلامرضا سحاب در اثر شیوع بیماری کرونا، در بامداد سه‌شنبه 17 تیرماه 1399 درگذشت. بیش از ده سال آشنایی نزدیک با ایشان، فعالیت، پشتکار، دانش دوستی و صداقت و صفای ایشان را بر بنده ثابت کرد. خدای رحمتش کند.

غالب آثار مرحوم ابوالقاسم سحاب منتشر شده و باقی آنها را به صورت دستنوشته خدمت دوست مرحوم دیده بودم. برخی از آنها تاریخ امامان بود که همچنان چاپ نشده باقی ماند.

و اما آنچه محل بحث است، کتابی از ایشان به صورت تألیف ـ ترجمه درباره‌ جغرافیای مکّه و مدینه است که به صورت عالمانه‌ای درباره‌ این دو شهر نوشته شده و از آثار استوار در این حوزه به شمار می‌آید. کتاب او با عنوان «تاریخ و جغرافیای مختصر مکّه، فلسفه و اسرار حج، مناسک حج» در سال 1358ق/ 1318 به اهتمام ابراهیم رمضانی منتشر شد. این اثر ترکیبی از چند متن و شرح آن از این قرار است:

بخش اول (تا ص 32) شرحی از جغرافیای مکّه به صورت مختصر است که به نظر می‌رسد، نوشته خود مرحوم سحاب است.

بخش بعدی ترجمه رساله فلسفة الحج از حافظ عامر بیک، مأمور رسمی دولت پادشاهی مصر در ایران است که با هدایت استاد ابوعبداللّه زنجانی آن نوشته است. سحاب آن را برای مؤلف ترجمه کرده بوده تا در مصر منتشر کند و خودش هم در ایران آن را در اینجا، درج و منتشر کرده است. وی در مقدمه شرح حالی هم از عامر بیک درج کرده و نوشته است که او در مقدمه گفته است که تاکنون سه بار حج به جای آورده است. وی در سالهای 1315 ـ 1316ش مأمور دولت مصر در ایران بوده است. مراسم تودیع وی هم در منزل محمّدعلی فروغی برگزار شده است.

ترجمه رساله حج از سحاب، از همین رساله‌ای است که عکس آن را مشاهده می‌فرمایید، اما نامی از عامر بیک روی آن نیست، و به جای مؤلف تعبیر «دپبلوماسی» است. آنچه به عنوان فلسفه حج در این رساله آمده، تفسیر آن به یک پیام سیاسی است و این مطلب به‌ویژه در پیشنهادات ده‌گانه‌ای که در آخر کتاب آمده و محور آن ایجاد هیئت کنگره حج و فعالیت‌‌های انسانی و سیاسی و فرهنگی را هدف می‌گیرد، آمده است. این متن از صفحه 33 تا 82 کتاب ادامه دارد.

بخش سوم کتاب «اسرار حج» از آقای میرزا خلیل صیمری «کمره‌ای» (م 1364ش) به همراه ترجمه‌ای از بخش مناسک حج علامه حلی برگرفته از تبصرة المتعلمین، توسط آقای ابوالقاسم سحاب است. این بخش، شامل متن و پاورقی است. متن از مرحوم کمره‌ای درباره‌ حج و پاورقی‌ها ترجمه مناسک مزبور است. این بخش تا پایان کتاب (ص240) ادامه دارد. محتوای بخش اخیر، بحث از فلسفه حج و طبعاً به تناسب شرایط، تبدیل حج به یک امر اجتماعی ـ سیاسی است. وی نیز در آخر پیشنهاداتی در زمینه‌‌های مختلف مربوط به بهره‌وری بیشتر از حج دارد. محور این پیشنهادات، باز تشکیل سالانه کنگره حج برای ارائه راه‌حل‌‌هایی برای استفاده بیشتر از امر حج است. این نخستین فعالیت کمره‌ای درباره‌ حج است و بعدها وی چندین اثر دیگر در این زمینه منتشر کرد.

کتاب فلسفه و اسرار حج، که بار نخست به کوشش مرحوم رمضانی منتشر شد، بار دیگر در سال 1358 یعنی چهل سال پس از چاپ اول، در 208 صفحه (تهران، کتاب سحاب)، در قطع دایرةالمعارفی همراه با تصاویر بسیار زیبا و در واقع در شکل یک اثر هنری انتشار یافت. این همان کتاب است، اما صدها عکس زیبا، نقشه‌‌های عالی همراه با درج طرح‌‌های بسیار زیبا درباره‌ آن، آن را به صورت یک اثر درجه اول درآورد. مسلماً، این کار، صرفاً توسط خود مرحوم سحاب که تا سال 1335 زنده بوده انجام نشده و باید فرزندش عباس با کمک دیگران این مجموعه نفیس را فراهم آورده باشند. ای کاش غلامرضا بود، و این مطالب را برایم توضیح می‌داد.

LmCIa1626373351.png

آثار میرزا خلیل کمره‌ای (1276 ـ 1363)

میرزا خلیل، از روحانیون روشنفکرمسلک تهران و در عین حال از جهاتی سنتی بود که سالیان دراز در این شهر فعالیت دینی داشت. وی همانند محمّدباقر کمره‌ای، یحیی نوری، و شماری دیگر، از عالمانی بودند که با نوشتن آثار دینی همراه با فعالیت‌‌های تبلیغی و اجتماعی، بخشی از امور مذهبی این شهر را در دست داشتند. وی نگاه جهان اسلامی و وحدت‌گرایانه و ضد غلو هم داشت، اما به رغم رفاقت با آیت‌اللّه طالقانی، اهل مبارزه با رژیم نبود، به عکس در دهه پایانی حکومت پهلوی، وی اندکی به حکومت نزدیک شد، و به همین دلیل در دوره پس از انقلاب چندان مطرح نگردید، گرچه نزدیک شدن او به حکومت، آن قدر نبود که سبب آسیب زدن به وی پس از انقلاب شود. وی از جمله در مباحث تاریخی به‌ویژه آثاری درباره‌ امام حسین، دستی داشت، و آثار متعددی منتشر شد. بخشی از آثار او در زمینه حج است.

آثار میرزا خلیل کمره‌ای را به رغم تنوع کارهایش درباره‌ حج و مکّه و قبله، بیشتر باید به خاطر تلاش برای بیان فلسفه اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و دینی حج مورد توجه قرار داد. با این حال، به طور خاص، یکی از مطرح‌ترین افراد برای اصلاح ساختار نظام حج‌گزاری در ایران است.

چنان که پیش‌تر اشاره شد، نخستین اثر او در حج که همان فلسفه و اسرار حج بود، در سال 1318ش همراه با آثاری از مرحوم ابوالقاسم سحاب، در یک کتاب منتشر شد که شرح آن بالا گذشت.

چند اثر علمی میرزا خلیل، به نوعی به مکّه، مدینه، قبله و مسائل حج مربوط می‌شود. عناوین آنها عبارت است از:

1‌. پیام ایران به نجد و حجاز و مصر (188ص).

2‌. قبله اسلام، کعبه یا مسجد الحرام (715ص).

3‌. بیت المقدس و تحوّل قبله (231ص).

4‌. مکّه و آفاق کعبه (464ص).

5‌. نهیب پیغمبر(صلی اللّه علیه وآله) به ملوک و امراء و فقها و علما از خَیف منی.

6‌. کلید امن جهان (شرح خطبه حَجّة الوداع، تکمله آن: کلید امن دنیا).

7‌. رساله مناسک و مسائل حج و عمره (463ص).

8‌. ندایی از سرزمین بیتالمقدس (سفرنامه مؤلف به مؤتمر اسلامی اردن) (156ص).

9‌. اجتماع پیرامون خانه تقدس (مقاله‌ای در مجله دین در عصر دانش) (7ص).

10‌. اسرار حج (ترجمه ابوالقاسم سحاب) (154ص)

میرزا خلیل در سال 1382ق./ 1342ش. کتابی با عنوان «پیام ایران به نجد و حجاز و مصر» چاپ کرد که به نوعی با افکار ضدّ غالی وی که به طور معمول برای تلطیف نگاه به تشیع برای تحقق وحدت اسلامی است، مربوط می‌شود. روی جلد آمده است: تألیف مجتهد و فقیه شیعه حضرت آقای حاج میرزا خلیل کمره‌ای. (در کتاب‌های قدیمی‌تر، وی نامش را خلیل صیمری «کمره‌ای» می‌نوشت). دنباله عنوان کتاب، آن هم روی جلد، این توضیحات آمده است: امام به عقیده شیعه امامیه ناخداست نه خدا. مبارزه رسول خدا (صلی اللّه علیه وآله) و ائمه معصومین (علیهم السّلام) با غُلاة، و عظمت ناخدایان کشتی نجات.

این کتاب بیش از آن که به حج مربوط باشد، درباره‌ مبارزه با غلو است، و جالب است که حسین فشاهی این اثر را در یکمین سالگرد آیت‌اللّه بروجردی و به آن مناسبت منتشر کرده است. میرزا خلیل شرحی از سفر نخست خود که از طریق نجد به حج مشرّف شده و مربوط به سال 1367/ 1327ش. می‌شود، به دست داده که فوق‌العاده جالب توجه است:

«در سفر اول که به حج مشرّف شدم، قافله ما از طریق نجد گذر می‌کرد. در مدینه منوره، بعضی مفسده جویان را مشاهده کردیم که تربت را بهانه کرده مفسده‌ها برپا کردند. به عکس آنچه در آن سفر از عظمای مصریین، نمایندگان اخوان المسلمین مانند مرحوم شیخ حسن بنا در نطق‌های پرشور خود در مکّه و مدینه نهایت پختگی و خیرخواهی و افکار مصلحانه دیده شد و شنیده شد... عدد حجّاج ایرانی در این سال از ده هزار می‌گذشت که با سیارات و اتومبیل‌های خود در رفتن و آمدن تحمّل مشقات سفر را کرده و یک دنیا اخلاص نسبت به سایر مسلمانان... داشتند... لیکن بعضی عساکر سعودی و افراد ارتش از افسر و تابعین، با یک نوع استخفافی با ما روبرو شده و سخنانی تحقیرآمیز به ما می‌گفتند؛ از قبیل اینکه این سیارات از قومی هستند که بر تربت سجده می‌کنند... سپس باز در حرم نبوی در مسجد مدینه بعضی ماجراجویان را دیدیم در صفوف نمازگزاران می‌گشتند و متعرض مهر نماز نمازگزاران ایرانی می‌شدند... موقعی من در صفّه مبارکه مسجدالنبی نشسته، مشغول تلاوت قرآن بودم... در این ضمن وسط مسجد غوغایی برخاست. شخصی را میزدند و کشان کشان تا نزدیک صفّه رساندند. آنجا یکی از غلامان سیاه حرم... با عصایی که به منزله گرزی بود برخاست و با آن گرز بر پشت آن بینوا نواخت. (ص23 ـ 25). وی در ادامه، گفتگوی خود با یک مصری را، درباره‌ کشتن ابوطالب یزدی، نقل می‌کند. میرزا خلیل در بازگشت، باز از ریاض عبور می‌کند و از روی اتفاق، با منشی ملک سعود که آن زمان ولیعهد بود، برخورد کرده، وی را به دیدار او می‌برند. وی در این دیدار شرحی از مصایبی که ایرانی‌ها می‌کشند، برای او بیان می‌کند. همچنین مطالبش را مفصل نوشته و آن را تقدیم امیر سعود کرده و در این کتاب بخش‌‌هایی از همان نوشته را آورده است. او با اشاره به پخش کتاب‌هایی در ردّ شیعه؛ مانند «الصراع بین الاسلام و الوثنیه» از عبداللّه علی قصیمی و کتاب «الوشیعه فی ردّ الشیعه» صلاح را در آن میبیند تا برای روشن کردن حقایق، مطالبی را در مبارزه امامان با غلوّ بنویسد.

به هر ترتیب این کتاب، واکنشی در مقابل تبلیغات ضد شیعه در عربستان و بیشتر برای روشن کردن این نکته است که تشیع، یک مذهب معتدل و غلیه غالیان است.

کتابچه «کلید امن دنیا» اثر دیگری است که میرزا خلیل در سال 1342 نوشته است. روی جلد این کتاب، در توضیح عنوان آن آمده است: پیام رسول خدا(صلی اللّه علیه وآله) در موسم حجّ اکبر از مسجد الحرام و عرفات و منا در سال حجة البلاغ (سال 10 هجری)، نظری به اعلامیه‌‌های منشور امنیت جهان در پرتو امن حرم اللّه. وی در این کتاب، نقل‌هایی را که در منابع کهن درباره‌ خطبه‌ها و سخنان آن حضرت در حَجّةالوداع ارائه شده، آورده و به فارسی هم ترجمه کرده است. بخش بعدیِ کتاب «نهیب پیغمبر از آسمان خَیف منا به طبقات مسلمین؛ از فقها و عظما و ملوک و امرا» است که در آن، خطبه حضرت در منا، همراه با ترجمه و شرح کوتاه آمده است.

در قسمت سوم با عنوان «کلید امنیت جهان در پرتو پیام رسول خدا به بیان فتوا و نظریه فقیه ایران» ـ یعنی مرحوم کمره‌ای ـ درباره‌ خطبه‌‌های آن حضرت در حجّةالوداع اختصاص یافته است. در واقع این کتاب، سه کتاب در یک کتاب است. بخش «نهیب پیامبر» در سال 1342ش. توسط شورای عالی حج در 16 صفحه به صورت مستقل منتشر شده است.

WCKDu1626373391.png

مرحوم کمره‌ای در سال 1384ق./ 1344ش. در حج شرکت کرده است. نیز در کنگره‌ای که توسط «رابطة العالم الاسلامی»، پس از ایام حج برگزار گردیده، شرکت می‌کند. از وی پیش از آن دعوت رسمی به عمل آمده بود. علاوه بر وی، نمایندگان شیعه شرکت کننده در این کنگره حدود ده نفر بودند. از اهل سنت، بیش از دویست و شصت نفر در آن کنگره شرکت داشته‌اند‌. پس از بازگشت، ایشان جزوه‌ای تحت عنوان «مختصری از کنگره رابطه عالم اسلامی در مکّه، ذیحجه 1384» می‌نویسد و شرحی از چگونگی برگزاری آن و کمیسیون‌های فرعی و مصوبات آن ارائه می‌کند. وی چگونگی مشارکت شیعیان در این محفل را توضیح داده و شرح می‌دهد که آنان کوشیدند تا جلوی پخش کتاب محبّ الدین خطیب را که به رایگان میان زائران توزیع می‌شد بگیرند. هدف وی از نگارش این جزوه، نشان دادن این است که چگونه حضور علمای شیعه سبب شد تا مناسبات سنی و شیعه بهبود یابد. در این جزوه 32 صفحه‌ای، تصویری هم از حضور مرحوم کمره‌ای در کنگره به چاپ رسیده است.

کتاب دیگر کمره‌ای که آن را تحت تأثیر کنگره رابطه عالم اسلامی سال 44 می‌نویسد، کتاب «ارض النبوة جسر عظیم و هی جسر العباد للمعبود» به زبان عربی (ص129) است که در آغازِ آن تصویر ملک فیصل و تصویر خودِ کمره‌ای در دو صفحه جداگانه آمده است. سعودی‌ها که بنا داشتند تا مرکزیت الازهر را به عربستان منتقل کنند، کعبه و حرمین را به عنوان پل فیروزی مطرح کردند و مرحوم کمره‌ای هم تلاش کرده است تا با استفاده از همین بینش، شیعیان را نیز سهیم در این تلاش‌ها نشان دهد و وحدت اسلامی را تقویت کند. وی در پایان این کتاب، متن نامه‌ای را که به پادشاه سعودی نوشته و پیشنهاد تدریس فقه جعفری را در دانشگاه مدینه کرده، به چاپ رسانده است. و نیز در همین نامه به کارهای علمی خود در زمینه حج و مکّه و مدینه اشاره کرده و آنها را به رسم هدیه برای ملک ارسال کرده است. ترجمه فارسی این نامه هم در ادامه آن آمده‌ است. (صص 114 ـ 129).

ZCUDt1626373440.png

میرزا خلیل بعدها کتاب دیگری با عنوان «سروش مقدس وادی ایمن مکّه و مدینه» چاپ کرد و زیر عنوانِ اصلیِ آن افزود: اسمعی یا حجاز.

عنوان دیگر این کتاب «قبله اسلام، کعبه یا مسجد الحرام» است که (ضمن440 صفحه) در سال 1356ش. انتشار یافته است. محتوای آن، علاوه بر مباحث اصلی مورد نظر وی، ارائه گزارش‌ها، تصاویرِ نامه‌ها و عکس‌ها و اسنادی است که به نوعی با فعالیت‌‌های وی در کنگره‌‌های مختلف در اختیارش بوده است. بخش اصلی کتاب که پیش از آن تاریخ، گویا به صورت مختصر چاپ شده بوده، از صفحه 158 آغاز می‌شود. در ضمن، به مباحثی که به نوعی با فتاوی علمای وهابی مربوط می‌شود نیز پرداخته شده که از آن جمله خراب کردن بناهای موجود در منا به فتوای علمای مکّه؛ از جمله بن باز در سال 1397 (1355ش.) است (ص203). در این تخریب حتی توالت‌‌های موجود در منا هم به بهانه آنکه نباید ساختمانی در منا باشد، تخریب شد و میرزا خلیل تلاش می‌کند عواقب این مسأله را که چه مشکلاتی به لحاظ سلامت برای حجّاج خواهد داشت، گوشزد نماید. وی در ادامه، پس از مرور بر برخی نزاع‌‌های میان شیعیان و حنبلیان در بغداد، به درگیری‌های موجود میان زائران ایرانی و مأموران سعودی در حرم نبوی، در همان سال 1397ق. پرداخته و اشاره می‌کند که در پی یکی از این درگیری‌ها، شش زائر ایرانی مجروح شدند که به بیمارستان صحرایی شیر و خورشید ایران و سپس به بیمارستان ملک انتقال داده شدند. در این وقت 15 هزار زائر ایرانی در مدینه بوده‌اند‌ (ص242 ـ 243). اخبار این ماجرا را بعدها، محمّدرضا خلیلی از قول میرزا خلیل کمره‌ای در خواندنی‌ها می‌آورد.

841yE1626373479.jpg

 

0gecp1626373530.png

 

کتاب «مکّه و آفاق کعبه» که سال 1345 منتشر شد، باز شامل شماری از آثار پیشین وی در این موضوع و برخی از موضوعات تازه بود. او در صفحه اول، فهرست 14 عنوان از آثار خود «حول کعبه و قبله» را آورده است، اما در این کتاب، پنج متن را منتشر کرده است: اهمیت حج و ثواب حج و تواضع ائمه معصومین(ع) در آن آستان، پرچمداران حج و کاروان‌های حج ایران و غیر ایران، پیام به مفتی اعظم سعودی و فقهای ارض حجاز و مراجع دینی کشورهای اسلامی، خانه کعبه لوای قبله و حج و راز آن، سؤال و جوابی از قبله از امریکا. ناشر این کتاب، انجمن جمعیت راه خدا از علی اکبر تشید [مؤسس مجله تاریخ اسلام در دهه سی] و غلامرضا دبیران است. زیر آن نوشته است: دورس حضرت آیة اللّه کمره‌ای حاج میرزا خلیل مجتهد مد ظله، عیدانه نوروز 1343، اضحی 1383ق.

در داخل این مجموعه، هر رساله صفحه شمار مستقل دارد و گاهی عناوینی هم هست که در این فهرست نیامده است. برای مثاله رساله مناسک، دستور العمل حج و عمره مطابق با فتاوی حضرت مستطاب العلامة آیت‌اللّه کمره‌ای» که نشان می‌دهد او خود را در مرجعیت دینی هم می‌دانسته است. این متن از سال 1385ق است. طبعاً در بیشتر آثار وی آشفتگی‌‌های خاصی از نظر تدوین وجود دارد، اما نباید از این نکته گذشت که برخی از مسائل کاملاً نو در اینها طرح شده و به علاوه، نکاتی تاریخی در لابه‌لای بحث‌ها دیده می‌شود که برای تدوین تاریخ حج‌گزاری سودمند است.

مرحوم کمره‌ای در کتابچه دیگری که در آبان سال 1345 با عنوان «پیام میلاد امیرالمؤمنین(ع) به سلاطین اهل قبله و وحدت کلمه و نقش امم متحده» به چاپ رساند، بار دیگر از فعالیت‌‌های خود در ایجاد وحدت میان مسلمانان و شرکت در کنگره‌‌های مربوط به حج سخن گفته است. در واقع پس از کنگره سال 1344، کمره‌ای کتابی با عنوان «ارض النبوة جسر عظیم» به عربی می‌نویسد که این کتابچه گزارشی مختصر و فارسی از آن اثر است. وی محتوای آن اثر را پیامی می‌داند که جامعه تشیع برای کنگره دارد که وظیفه ایجاد این اتحاد عمومی میان مسلمانان را بر عهده ملک فیصل گذاشته است. وی در این کتاب شرحی از فعالیت‌های خود در شرکت در کنفرانس‌‌های اسلامی به دست داده و گوشه‌ای از نوشته‌‌های خود را در ارتباط با وحدت اسلامی شرح کرده است. به علاوه، راجع به برخی از کتاب‌های خود؛ از جمله «کتاب عظیم قبله اسلام کعبه، کتاب آفاق کعبه، تحول قبله از بیت المقدس» و همچنین آثار دیگر خود؛ از جمله «آراء ائمة الشیعة فی الغلاة و کتاب رهبرما سلمان فارسی» توضیحاتی داده و ارتباط آنها را با مسأله وحدت اسلامی بیان کرده است.

مرحوم کمره‌ای در سال 1389ق./ 1348ش. به حج رفت و در آنجا شاهد بود که کتاب «الخطوط العریضه» محب الدین خطیب در ردّ شیعه به فراوانی توزیع می‌شود. از همان زمان مصمم می‌شود تا بار دیگر کتاب «آراء ائمة الشیعة فی الغلاة» را با توضیحاتی به چاپ برساند. کمره‌ای در مقدمه این کتاب اشاره می‌کند که تاکنون که سال 1390ق. است، چاپ متن عربی کتاب در قاهره به جایی نرسیده و وی در این رساله شرحی کوتاه از محتوای آن کتاب ارائه کرده است. کتاب دیگری هم با عنوان «مجموع السنة» در ردّ بر شیعه، در حرمین شریفین توزیع می‌شده که وی اشاراتی هم به محتوای آن دارد. نیز اشاراتی به کنفرانس سران کشورهای اسلامی، از جمله به حضور شاه در آن کنفرانس‌ها دارد. (آراء ائمة الشیعة فی الغلاة، ص31).

کتاب «بیت المقدس و تحوّل قبله» مرحوم کمره‌ای در سال 1353 (گویا برای بار دوم، ضمن 49+570 صفحه) به چاپ رسید. طرح این بحث، سالها پیش، یعنی سال 1338 که وی به بیت المقدس سفرکرده بوده، در ذهن وی نقش بسته بوده است. این کتاب کمتر ارتباط با حج دارد. در ضمائم این کتاب، گزارشی با عنوان «پرچم و پرچمداران حج» دارد که پاسخ پرسش‌های چندی بوده که شورای عالی حج طرح کرده و او پاسخ داده است. توضیحی که در آغاز آن آمده، سابقه بحث را از سال 40 تا 42 مطرح می‌کند. دیدگاه‌های ارائه شده در این نوشته، تلاشی است که برای راهنمایی حجّاج و کاروان‌های ایرانی در رویارویی با دشواری‌ها و مسائل حج ارائه شده است. این پیشنهادها برای آن است تا زائران ایرانی که ناآشنا به موقعیت آن دیار هستند و بیش از هشتاد درصد آنها تنها یک بار در عمر خود مشرّف می‌شوند، بتوانند قدری خود را آماده تطبیق با آن محیط سازند تا مشکلاتشان کمتر باشد. محمّد رضا خلیلی عراقی هم که سال 40 کتاب «با من به خانه خدا بیایید» را نوشت از این پیشنهادات یاد و آنها را ستوده است. بدین ترتیب، این کار یکی از نخستین تلاش‌هایی است که در این راه صورت گرفته و می‌تواند سابقه این بحث را که بعدها و به ویژه در سال‌های پس از انقلاب روی آن کارهای فراوانی صورت گرفت، نشان دهد. آنچه در این گزارش و سؤال و جواب‌ها با عنوان پرچم حج و پرچمداران شورای عالی حج آمده، برای شناخت وضعیت حج در این دوره بسیار قالب توجه است. برای نمونه اولین پیشنهاد او این است: اولاً پیشنهاد می‌شود که هر بیست یا سی نفر مسافرِ حج ـدر فرودگاه مهرآباد ـ به یک تن فقیه و عالِم مذهبی سپرده شود یا با کاروان‌ها برای هر سی نفر حاجی، یک نفر فقیه مذهبی در نظر گرفته شود که عمل طواف و حج را به طور صحیح به آنان تمرین بدهند. حتی ماکت مسجدالحرام را با حِجر اسماعیل و درجه‌‌های پله‌‌های صفا و مروه را و جمره عقبه را، در وسط آن دیوار و تابلو، در جلوی دیدگان افراد بگذارند تا فقیه مذهبی، اعمال مذهبی را از روی ماکت به اشخاص نشان بدهد». این کاری بود که در دهه هشتاد و اوائل دهه نود، توسط آقای قاضی‌عسکر پیاده شد و در شهرهای مختلف ماکت‌‌های مسجد الحرام درست شده و به حجّاج آموزش داده می‌شد. پیشنهاد‌‌های دیگر هم به همین ترتیب خیلی عملیاتی است گرچه اجرای آن دشوار است.«هیئت سرپرستی، قبل از ورود کاروان‌ها به حجاز، خودش را در خاک حجاز وارد کرده باشد و از کار و مراجعات مردم نگریزد و رخ پنهان نکند و از مکّه هم تا آخرین فرد ایرانی در آنجا هست بیرون نیاید و دارای شجاعت ادبی هم باشد». وی روی نقش روشنگری در بیان واقعیات تاریخ اسلام برای حجّاج از سوی روحانیون هم تأکید ویژه دارد.

به هر روی، کمره‌ای نقش قابل توجهی در توسعه ادبیات حج در دوره خود داشته است.

محمود صبور اردوبادی و کتاب «رهبر حج» (1300 ـ 1373)

محمود صبور اردوبادی نویسنده این اثر، برادر احمد صبور اردوبادی (فرزندان غلامحسین) است. احمد که همچنان در قید حیات است، از دهه چهل حوالی سال 1345 فعالیت‌‌های خود را در دانشگاه تبریز آغاز کرده و سال‌ها آن را ادامه داد. محمود متولد 1300 و احمد متولد 1302 بودند. محمود ـ به گفته آقای دکتر احمد صبور اردوبادی به صورت تلفنی (17 مهرماه 1399) ـ دبیر دبیرستان‌های تبریز بود، و ذوق ادبی خوبی داشت، درس عربی و دینی می‌داد، و اشعاری هم می‌سرود. دفتری به نام شقایق از او منتشر شده است. ایشان در پنج‌شنبه 29 دی ماه 1373 به رحمت خدا رفته است. بحث ما در اینجا از کتاب «رهبر حج» محمود است، اما بی‌مناسبت نیست اشاره کنم که دکتر احمد صبور اردوبادی هم کتاب بهداشت سفر حج را نوشته است.

کتاب رهبر حج، منتشره در سال 1329ش با این توضیح روی جلد «مشتمل است بر اطلاعات کلی راجع به تاریخ و جغرافیای عربستان و مکّه معظمه و عتبات عالیات و امکنه متبرکه، مناسک حج، قبله و مسائل فقهی» به عنوان «اقتباس و نگارش» از سوی محمود صبور اردوبادی در چاپخانه شفق تبریز چاپ شده است. او در آغاز کتاب توضیح می‌دهد که قرار بوده بخشی از این کتاب اختصاص به عتبات داشته باشد، اما تصمیم بر این شده است تا در کتاب دیگری به طور اختصاصی به آن پرداخته شود. پیش از آغاز کتاب، تقریظی از علی بن محمّد موسوی تبریزی مشهور به مولانا، در دعوت مردم به مطالعه و بهره گیری از این کتاب، آمده است. اردوبادی می‌گوید در تابستان سال 1328 توفیق تشرف به زیارت خانه خد را یافته و بر اساس تجربه‌‌هایی که بدست آورده، این کتاب را تألیف کرده است. ضمناً از آقای آقا سیّد علی آقای مولانا که همان تقریظ را نوشته، استفاده فراوانی برده و از تجربه‌‌های ایشان هم که «چند باری به سفر حج» رفته‌اند‌، بهره گرفته است.

فصل اول کتاب در فوائد سفر، وسائل مورد نیاز، انتخاب رفقای خوب، داشتن یک فرهنگ مختصر عربی، سخن گفته‌اند‌. فصل دوم درباره‌ جغرافیای عربستان است. در اینجا دو نقشه رنگی هم آمده که جالب است. (بنگرید به تصویر صفحه بعد)

فصل سوم درباره‌ جغرافیای مکّه معظمه، مردمان آنجا و نیز راه دریایی و زمینی به مکّه سخن گفته‌اند‌. فصل چهارم تاریخ مکّه معظمه از بنای این شهر تا روزگار جدید است. فصل پنجم درباره‌ اوضاع داخلی مکّه در موسم حج است که نخست از مطوّفان یاد شده، سپس از رفتار مأمورین سعودی با حجّاج. فصل ششم درباره‌ مسجد الحرام و تشکیلات داخلی آن بحث شده است. در اینجا نقشه‌‌هایی هم آمده که پیداست با ذوق خودش آنها را کشیده است. این فصل، نسبتا مفصل‌ترین است.

mChob1626373625.png

فصل هفتم شرافت کعبه در جهان است و به مناسبت تصاویری از سکه‌‌های رایج در عربستان آورده است. نقشه دیگری هم که راه‌های اصلی عراق عرب آمده است. فصل هشتم احکام خاصه کعبه است. فصل نهم درباره‌ قبله و تحویل آن از بیت المقدس به کعبه، در پایان راهنمایی هم برای تعیین قبله بلاد نسبت به کعبه آورده و کنارش نوشته است: «ترسیمی مؤلف کتاب شنبه 14/5/29 [1329]. (ص48).

فصل دهم درباره‌ جهت یابی قبله از طرق مختلف سنتی و جدید است. نهایت جدول زاویه انحراف قطب نما برای شهرهای مختلف را هم بر اساس حروف الفبا، شهر به شهر آورده است. تا اینجا بخش اول این کتابچه بود (ص62) بخش دوم کتاب، احکام و مناسک و چگونگی انجام اعمال است. در اینجا می‌گوید که این مناسک مطابق فتاوی حضرت مستطاب شیخ مرتضی انصاری است. این مطالب تا صفحه 104 آمده، و خاتمه درباره‌ وداع کعبه است. دو صفحه‌ای درباره‌ فلسفه حج آمده، و کتاب حج در صفحه 106 با تاریخ 25/4/29 پایان یافته است. صفحات پایانی با اشعاری در وصف مدینه از میرزا علی اکبر ناجیان آغاز شده دو صفحه درباره‌ مدینه، و سپس درباره‌ نجف، کربلا و کاظمین نیز مجموعاً دو صفحه مطلب آمده است. (ص112). فهرست محتوای کتاب در پایان درج شده است. وی می‌گوید تصاویر دیگری داشته که به دلیل نزدیکی ایام حج سال 1369ق و طبعاً لزوم چاپ، در این چاپ از آن صرف نظر شده و در چاپ‌های بعدی افزوده خواهد شد که از چاپ مجدد آن بی‌اطلاعم.

MDrbf1626373673.png

 اکبر فرد و کتاب «بسوی کعبه»

کتاب «بسوی کعبه»، یکی از راهنماهای خوبی است که برای مسافران حج نوشته شده است. این اثر که همزمان راهنما ـ مناسک است، در سال 1343 توسط کتاب‌فروشی محمّدی منتشر شده است. کتاب با مقدمه دکتر صائبی رئیس کاروان پزشکی حج در سال 1343 منتشر شده و این پس از آن بوده که این دور در همان سال در سفر حج بوده‌اند‌. وی «لیسانسیه دانشکده الهیات و فلسفه و فارغ التحصیل دوره عالی وعظ و تبلیغ اسلامی بوده و در این کتاب، از این دانش‌اندوزی دینی خود برای آوردن مناسک هم استفاده کرده است. جالب است که در ابتدا می‌گوید که این مناسک را مطابق فتاوای هست رساله عملیه تنظیم کرده که در آن از مناسک آیت‌اللّه خمینی هم در کنار آیات حکیم، گلپایگانی، شریعتمداری، مرعشی، خویی، میلانی، شیرازی یاد شده است. در همان مقدمه می‌گوید که «با مراجعه به وزارت اطلاعات عربستان سعودی و سفارتخانه دولت مزبور، جزئیات امکان مقدسه مکّه و مدینه و جدّه» را بدست آورده است. در ضمن از بیش از یک صد کتاب هم استفاده کرده است.

پس از مقدمه‌ای درباره‌ وضع جغرافیایی عربستان، بخش اول کتاب، (بدون عنوان بخش‌بندی) با عنوان کعبه، درباره‌ تاریخ کعبه و اماکن مقدسه این شهر است. بخش دوم مدینه است. آنگاه به بیان فلسفه روحانی و عبادتی حج پرداخته شرحی از کلیات سفر حج، لوازم آن، و بویژه مسائل بهداشتی را بیان می‌کند. از صفحه 84 به بیان اعمال حج می‌پردازد، و در نهایت، از آداب ورود به مدینه، زیارت پیامبر و فاطمه زهرا و ائمه بقیع علیهم صلوات اللّه یاد کرده و در پایان شرح کوتاهی هم درباره‌ عمره مفرده آورده است. در داخل کتاب تصاویر و طرح‌‌های ساده‌ای هم برای درک بهتر مسجد الحرام و محیط مکّه و مدینه کشیده شده که شخصی به نام سلیمی آنها را طراحی کرده است.

Ft2mI1626373708.png

zVhqV1626373749.png

 

با من به خانه خدا بیایید، محمّدرضا خلیلی عراقی

اینجا با مرد شگفتی روبه‌رو هستیم. مردی که پدرش روحانی بوده، علاقه‌مند به دین، اما همزمان، به دلیل خدمت در ارتش و نزدیکی به برخی از اعضای خاندان سلطنت، شیفته پهلوی‌ها بوده و در تمام آثارش به نیکی از آنها یاد کرده است. اثر وی درباره‌ حج، نشانگر عمق ارتباطات او از هر دو جهت است. از محمّدرضا خلیلی عراقی چندین کتاب می‌شناسیم که همگی سرشار از اطلاعات تاریخی و اجتماعی است.

شرح حال خودنوشتش طی چهار صفحه در تاریخ هشتم شهریور ماه 1340 با دقت تمام برای حسن ره‌آورد نوشته است که در کتابی با عنوان «ره آورد» حسن منتشر شده است. او تاریخ دقیق تولدش را 17 اسفند 1294 دانسته، از پدرش که روحانی نسبتاً مشهوری بوده یاد کرده، و گفته است که در دوره قاجار درس ابتدایی را شروع و بعدها از دانشکده افسری فارغ التحصیل شده است. این درست سال 1320 یعنی زمانی بوده که افسرانی مانند او، درگیر وقایع شهریور 1320 شده‌اند‌. در سال 1322 به اداره برق رفته، اما رفاقتش را با رزم آراء حفظ کرده است. تحصیلات بعدی او در سنین چهل سالگی در علوم اجتماعی بوده و او جزئیات آن را نوشته است. وی می‌نویسد: تلخ‌ترین خاطره زندگانیم ترور سپهبد رزم آراء و غسل دادن او با دست‌های خودم. (ره آورد حسن، ص54). وی در همان شرح حال خودنوشت، فهرست تألیفاتش را که که سیزده مورد آن چاپ شده، و پنج عنوان چاپ نشده است را آورده است. در پایان این قسمت، از همکاری خود با شماری از مطبوعات یاد کرده و عناوین آنها را نوشته است. سه خصلت خودش را هم در پایان نوشته است که یکی این است: «کسی که عاشق پدرش بوده، و ده سال اول مرگ او، شب‌های جمعه را کنار قبر او به صبح رساند، و هنوز هم هر شب که به رختخواب می‌رود، به عشق خواب دیدن پدر است». (همان، ص56). در میان آثار او، چندین اثر مربوط به خاطرات شهریور 1320، خاطرات سفر آذربایجان و خاطرات سفر آذربایجان و کردستان و نیز کتابی در شرح حال رضاشاه است. (همان، 57).

خلیلی، کتابی در شرح حال پدرش با عنوان «شرح زندگانی آیت‌اللّه آقا شیخ رمضانعلی خلیلی عراقی» نوشته که از هر حیث اثری تاریخی و درخور است و آن را به سال 1327ش یک سال پس از مرگ پدر منتشر کرده است. وی سخت شیفته پدرش بوده، و در آغاز این کتاب، یک تصویر یادگاری که 36 روز پیش از مرگ پدر گرفته، گذاشته است. (بنگرید به تصویر صفحه بعد)

SH5RR1626373803.png

در یک شرح حال کوتاه درباره‌ وی آمده است: محمّدرضا خلیلی عراقی در ۱۲۹۴ش در تهران زاده شد. او دانش آموخته دبیرستان نظام و دانشکده افسری تهران (۱۳۲۰ش) است. خلیلی به سبب دلبستگی به نویسندگی [درواقع بعد از کشته شدن دوستش رزم آرا]، از ارتش استعفا کرد. او دوره روزنامه نگاری را در ۴۳ سالگی در دانشکده حقوق گذراند و 45 سالگی در مؤسسه مطالعات و تحقیقات علوم اجتماعی، مدرک فوق لیسانس علوم اجتماعی گرفت. وی بیش از ۱۴ عنوان کتاب دارد که بیشتر جنبه نظامی و [خاطرات و تاریخ] دارند. وی برای نخستین تألیف خود، خاطرات آذربایجان و کردستان، از حکومت پهلوی، مدال درجه اول همایون گرفت. (مگیران، بازخوانی خاطراتی از شهریور 1320، ناهماهنگی فرماندهان، از غلامرضا آذری خاکستر).

محمّدرضا خلیلی عراقی شرحال خودش را در آغاز وصیت‌نامه‌ای که در سال 1340 برای سفر حج خود نوشته، به تفصیل آورده و جزئیات زندگی‌اش را در آن روشن کرده است. بعد از تحصیل، در ارتش بوده و با رزم آراء هم رفاقت داشته است. بعد از کشته شدن او، از ارتش درامده و به اداره برق رفته است. سال 45 برای فوق‌لیسانس باز درس را شروع کرده است. این وصیت نامه و زندگینامه، در 46 سالگی او نوشته شده است. وی مذهبی بوده، مقلد آقای بروجردی که یکی دو ماه ماه پیش از نوشتن وصیت‌نامه، درگذشته بوده است. این وصیت‌نامه، یکی از عجیب‌ترین و مفصل‌ترین وصیت‌نامه‌ای است که بنده تاکنون دیده‌ام، به طوری که همه چیز در آن مشخص شده و حتی متن توصیه‌‌هایی را هم که باید واعظ ختم او بگوید، در آن آورده است. (ص70 ـ 72). فهرستی از تألیفات خود را هم بر اساس تاریخ انتشار در این وصیت نامه ضمن نوزده عنوان آورده است (76 ـ 82). او اسناد مهمی هم از رزم آراء داشته که توصیه آنها را هم کرده و صندوقی برای اسنادش در بانک داشته است! (90ـ 91) تاریخ نگارش وصیت نامه 5 اردیبهشت 1340 است. بخش پایانی کتاب را محسن خلیلی برادرزاده و وصی او تکمیل کرده و گزارشی از بیماری خونریزی معده او، درمان در امریکا و درگذشت او در دهم مهرماه 1343 آورده است. جنازه به تهران آورده شد، و در 19 مهر ماه نیز در حضرت عبدالعظیم در محل اختصاصی که تا چند سال قبل بوده و تبدیل به پاساژ شد، دفن شده است. این وصیت نامه اثری منحصر بفرد در نوع ادبیات مربوط به خود است.

از آثار وی، خاطرات سفر آذربایجان، که به مناسبت دومین سال نجات آذربایجان در چاپخانه ارتش چاپ شده و درجه همایون هم گرفته است. کتابی با عنوان «بازگشت» درباره‌ انتقال جنازه رضاشاه به ایران که آن را در سال 1329 نوشته است. وی تا سال 1327 چندین کتاب داشته که همه را در انتهای خاطرات آذربایجان آورده است:

5PES51626373848.png

و اما کتاب «با من به خانه خدا بیایید» را که کتابی پرحجم در قطع وزیری و در 650 صفحه نوشته است، در سال 1340ش منتشر شده، و چنان که از نام آن پیداست، هدفش، بیان همه آن چیزهایی بوده که در این سفر، دانستن آنها و انجامش لازم بوده است. درباره‌ این کتاب، مقاله‌ای توسط آقای عطاران در دانشنامه حج، ج3، ص722 نوشته شده که عالی است. بنده قبل از دیدن آن گزارش زیر را نوشتم و اگر آن را می‌دیدم، دست کم به این تفصیل که الان هم از آن مختصرتر است، نمی‌نوشتم. در هر حال، محتوای آن کتاب را از صفحه عنوان می‌توان دریافت:

P4kGn1626373901.png

tT15D1626373909.png

در نخستین صفحه پس از عنوان، از کسانی که در نگارش این اثر بر او حق دارند، نام برده و نوع استفاده‌ای را هم که از آنان برده، اشاره کرده است. مرحوم میرزا خلیل کمره‌ای که روحانی کاروانشان هم بوده است. غلامحسین صدیقی، استادش در دوره فوق لیسانس در علوم اجتماعی، ... دکتر صادق صبا برای تجزیه آب زمزم، و همین طور امور دیگر. او می‌گوید برای عکس‌ها از برخی آرشیو‌‌های خصوصی و نیز آرشیوهای اطلاعات و کیهان هم استفاده کرده است. دو عکس یکی از شاه با عنوان «تنها پادشاه کشور شیعه جهان» و یکی از ملک سعود با عنوان «برادر مسلمان ما» پادشاه کشور نجد و حجاز برابر هم، و در آغاز کتاب، در دو صفحه آمده است. نویسنده به مباحث دینی و سیاسی حج، مسائل تقریب، فضای سیاسی و‌... آشنا بوده و خودش هم با برخی از سران دولت پهلوی آشنایی و رفاقت داشته است. سه صفحه، از سه عالم به عنوان تقریظ برای کتاب آورده است. نخست یک صفحه از مرحوم آیت‌اللّه سیّد احمد زنجانی با عنوان «فتوای حضرت آیت‌اللّه حاج سیّد احمد زنجانی درباره‌ این کتاب». صفحه بعدی نظریه علامه شهیر حضرت آیت‌اللّه حاج میرزا خلیل کمره‌ای» با تاریخ 12 رمضان 1381ق، و صفحه سوم تقریظی از علامه سیّد محمّدحسین طباطبایی که هر سه از کتاب ستایش فوق‌العاده کرده‌اند‌. هر سه متن‌‌های مهمی هستند.

xDtd61626373971.png

کتاب اول یا همان بخش اول: در تکاپوی سفر که مسائل مسافرت حج و برخی از شناخت‌‌های لازم را تا ورود به فرودگاه مهرآباد بیان می‌کند. کتاب دوم: در پایتخت کشور محمّد از جدّه تا پایان سفر مدینه را بحث کرده و اطلاعات مربوط به مدینه در اینجا به تفصیل آمده است (142 ـ 308). کتاب سوم کعبه یا خانه خداست که مباحث ذیل آن تا پایان کتاب آمده، (309 ـ 613) و در آن از تاریخ حج در جاهلیت، بنای کعبه، و همزمان مناسک و گزارش سفر در آن سخن گفته شده است.

در کتاب اول، مراحل درخواست سفر از کمیسیون حج، بررسی‌‌های انجام شده در سازمان امنیت و شهربانی، مسأله مراجعه به بهداشت، مراجعه به سفارت عربستان برای گرفتن ویزا ـ و این زمانی است که هنوز هم حمزه غوث ـ سفیری که سالیان طولانی در ایران بود ـ در سفارت کارهای ایرانیان را اجام می‌دهد ـ بحث انتخاب حمله‌دار، و سپس گزارشی از شکل‌گیری فرقه وهابی، پیدایش خاندان سعودی، آشنایی با ملک سعود پادشاه وقت عربستان، و رفتن به فرودگاه در اینجا آمده است. نویسنده علاوه بر تاریخ و حج، به بسیاری از مسائل جاری توجه دارد و اطلاعات با ارزشی از هر نوع درباره‌ حج‌گزاری در اختیار می‌گذارد. علاقه وی به پهلوی‌ها هم در لابلای کتاب، مکرر آمده است. وقتی در این بخش از تاریخ پیدایش وهابیت یاد می‌کند، به تفصیل از آنچه در زمان تخریب بقاع امامان در تهران و با همراهی سردار سپه رخ داد سخن گفته و عکس‌های متنوعی از او آورده است. (109) چنان که از تلاش‌های امینی در دوره نخست وزیرش که همزمان با همین سفر بوده، برای ساختن یک سالن سرپوشیده برای حجّاج خبر می‌دهد. (ص136). او اشاره می‌کند که کتابی هم با عنوان «بازگشت» درباره‌ آوردن شاه به ایران نوشته است (ص143). در این سفر از منوچهر سالور و شماری از تجار و دوستانش یاد کرده است (ص132).

یک بحث نسبتا مفصل هم درباره‌ فتوای شیخ شلتوت و مواضع آیت‌اللّه بروجردی و اصل قصه وحدت اسلامی و حتی مرور بر نش نادرشاه در این زمینه دارد.(151 ـ 162) در مدینه، از «باغ صفا» که محل اقامت شیعه است، سخن می‌گوید. سهمی از کتاب تاریخ اسلام است، و در اینجا، گزارشی از مسلمان شدن انصار در پی آشنائیشان با حضرت محمّد(ص) دارد، و سپس از تاریخ مسجد النبی بحث می‌کند (ص187 به بعد). ضمن آن شرحی هم از بحث سرقت جسد پیامبر در دوره ممالیک می‌آورد (ص204). بحث عدم وجود کنسول در مدینه، و نیز اشاره به درگیری پیشین سعودی‌ها و ایرانی‌ها که منجر به زخمی شدن شماری از ایرانی‌ها شده بود، خبری که میرزا خلیل داده بود و نویسنده آن را در خواندنی‌ها آورده بود، در پی آمده و از این که اعضای کمیسیون دایمی حج به کلی از آن بی‌خبر بودند، ابراز تأسف می‌کند (ص218 ـ 219). شرحی کوتاه هم درباره‌ نخاوله دارد. (ص211 ـ 222). به زیارت بقیع می‌رسد و از روی ارادتش به شاه می‌نویسد: «شاهنشاه ایران با پای برهنه و روی خاک سوزان به دیدار ائمه هدی رفتند» (ص225). همین طور از پیشنهاد شاه برای ساختن بقیع به ملک سعود سخن گفته است (ص227). جزئیات این بخش، مطالبی است که پیش از درج در این کتاب هم در مجله خواندنی‌ها منتشر شده بوده، جالب است. دیدار از مهدیه لواسانی‌ها در مدینه هم خبر جالبی است (ص264). خبری درباره‌ تغییر نمایندگی آیت‌اللّه بروجردی در مدینه و فرستادن عبدالحسین فقیهی [اشتباه عبدالکریم نوشته] جالب است (ص265). اطلاعات وی از وضع اجتماعی حجاز هم مفصل و محصول کنکاش ویژه خود او همراه با عکس‌های فراوان است (ص266 ـ 308). در آغاز کتاب سوم، به بیان مشکلات مربوط به حج پرداخته و مطالبی را خطاب به قدس نخعی وزیر خارجه مطرح می‌کند. بخشی مربوط به مسائل پزشکی حج است. (ص310 به بعد). مسائل مربوط به کمیسیون حج و سپس شورای عالی حج و آیین‌نامه‌‌های مربوطه و‌... در ادامه آمده که همه اینها مقدمات یک تغییر در برگزاری حج ایرانیان را فراهم می‌کرد. خبر این است: «افتخار گذراندن تصویب نامه کمیسیون حج نصیب دکتر امینی و کابینه‌اش شد». (ص327). از این پس به تدریج بحث حج و مناسک آن مطرح شده و او ضمن شرح آنها، باز هم در میانه، بحث‌‌های دیگری را هم طرح می‌کند. از جمله به خاطرات علیرضا برادر شاه برای انتقال جنازه رضاشاه و نقش سعودی‌ها می‌پردازد (ص404). این که شاه ایران، نخستین پادشاه شیعه بود که افتخار زیارت پیامبر را یافت (ص407). ادامه بحث طواف و سپس گزارشی درباره‌ تاریخ کعبه و بازسازی‌‌های آن آمده است. بعد هم از بازسازی مسجد الحرام و صرف هزینه‌‌های هنگفت برای آن از عایدات نفت بحث می‌شود (ص477 ـ 486). در اینجا، شرحی از داستان ابوطالب یزدی و اتفاقی که افتاد، و نیز واکنش‌ها، آورده است (ص491 ـ 495). حکایت شستشوی کعبه (ص496) دیدار از داخل خانه کعبه (ص505) در ادامه آمده است. رفتن به عرفات و مشعر و منی و اتفاقات شرح داده شده است. آن سال، محمود صلاحی (صلاح السلطنه) امیر الحاج بوده و از او دیدار می‌کنند (ص535). نکات ریز بسیاری در لابلای این مباحث هست که باز هم ارزش تاریخی فوق العاده دارد. عکس‌های داخل کتاب، نیز گفتگوهای حضوری که با مسئولان حج داشته، همچنین اطلاعاتی که درباره‌ سیستم اداره سعودی داده است، با توجه به جایگاهی که داشته، همه اینها سبب شده است تا این کتاب، فارغ از جنبه‌‌های مربوط به ارادت وی به پهلوی، به اثری پر اطلاع در این زمینه تبدیل شود.

بدون شک کتاب با من به خانه خدا بیایید، یکی از بهترین آثاری است که درباره‌ ادبیات راهنمای حج در آن دوره نوشته شده است.

دانستنی‌های سفر حج

یکی دیگر از کتاب هایی که ذیل عنوان «ادبیات راهنمای حج» می‌توان از آن یاد کرد، و از قضا در این زمینه، اثری پرمحتواست، کتابچه‌ای به قطع جیبی در 149 صفحه با عنوان «دانستنی‌های سفر حج» است. نویسنده آن محمّدعلی بسطامی، تاریخ نشر چاپ اول آن دی‌ماه 1342 و اثری است که به عنوان «از نشریات کاروان حج مهدیه» منتشر شده است. انتشار این اثر، پس از کتاب «با من به خانه خدا بیایید» است که در سال 1340 منتشر شد. نویسنده در همان صفحه آغازین می‌گوید از چند کتاب در این زمینه استفاده کرده که برخی از اینها را ما هنوز ندیده‌ایم. برنامه غذایی در سفر حج از دکتر غیاث‌الدین جزائری [نویسنده کتاب اسرار و اعجاز خوراکیها]، با من به خانه خدا بیایید، کنگره اسلامی حج از سخنرانی‌‌های آقای حاج غفوری [احتمالاً علی گلزاده غفوری]، ارکان دین از شیخ علی نمازی شاهرودی، راهنمای حج از انتشارات وزارت کشور، و نیز چندین مناسک. در ضمن از چند نفر هم تشکر کرده که از جمله «آیت‌اللّه‌زاده آقای موسی زنجانی» شبیری است. وی پیش از چاپ، کتاب را برای دکتر جزائری فرستاده و او ضمن ستایش کتاب، از کشف این نکته که در صحرای عرفات رادیواکتیو هست و باعث نشاط و جوانی و سرزندگی حجّاج می‌شود، سخن گفته است.

بخش نخست کتاب، درباره فلسفه حج، از نظر منافع اجتماعی، و منافع و فضائل انفرادی حج است. بخش دوم، در سهولت و سادگی حج شامل مباحثی در رعایت مسائل بهداشتی، دست و دلبازی در مخارج برای حفظ سلامتی، مسائل خوراکی و توجه دادن حمله‌داران به رعایت پاره‌ای از مسائل است که سبب ایجاد زحمت و فشار برای حجّاج نشود. بخش سوم با عنوان «با هم به سوی خانه خدا حرکت کنیم» بحث از استطاعت آغاز شده، سپس گرفتن گذرنامه و مراحل آن یاد شده، آنگاه از سفر، ورود به هواپیما و رسیدن به جدّه، و در نهایت آغاز انجام فریضه حج بحث شده است. در این بخش، از وقوف در عرفات مشعر و منی، و سپس رفتن به مدینه و انجام زیارات آنجا، از جمله بقیع و برخی از اماکن مقدسه اطراف شهر یاد شده است. چنان‌که اشاره شد، این کتاب از سوی کاروان مهدیه منتشر شده و در صفحه پایانی درباره مکان‌های ثبت نام حاجیان ـ طبعاً برای سال بعد ـ یاد شده است.

4NFE31626374017.png

راهنمای اعمال حج نوشته: م.ل.

اثری است از روزگاری که نویسنده این متن، به دلیل خانم بودن، دوست نداشته است تا نام کامل خود را روی کتاب بنویسد. هیچ اطلاع دیگری هم جز چاپخانه گیلان روی آن از تاریخ نشر و ناشر و‌... ندارد. زیر عنوان کتاب آمده است: «از خاطرات راه مکّه، با شرح کامل مناسک، و طرز انجام آنها به کمک تصاویر». کتاب ترکیبی از سفرنامه، راهنمای سفر حج و نیز مناسک است. از همان آغاز به گزارش مشکلات سفر می‌پردازد، مشکلاتی به گفته وی به آسانی قابل حل است. دقیقاً نمی‌دانیم این سفر در چه سالی انجام شده، اما بر اساس قیمت یک کتاب 94صفحه‌ای به 50 ریال باید دهه چهل با اوایل پنجاه باشد. فکر مقایسه بین آنچه ایران و سعودی می‌گذرد، او را به اظهار نظر درباره‌ مسائل مختلف پرداخته است. حس یک زایر شیعی در مقابل سنیان وهابی همه جای کتاب هست. عیب جویی از آنچه در ایران، در فرودگاه دیده، و تحقیری که از رفتار مأموران ایرانی حس می‌کرده، از همان آغاز در متن خودنمایی می‌کند. اسکان موقت در چادر، معطلی برای سوار شدن بر هواپیما، غذا و هر آنچه که فکر کنید و محل توجه بود، یاد شده است. انتقاد از مسافرین و هم وطنان هم جای خود را دارد. به عکس، در فرودگاه جدّه، از راحتی کارها و روانی آنها ستایش می‌کند. اینها در فصل اول و دوم آمده است.

فصل سوم کتاب درباره‌ «حمله‌دارها» است. بعد از آن شرحی از جدّه، انجام کارهای مالی در تبدیل پول، و یک گردش درست و حسابی در شهر و وصف آن، مردمان و مسافران سایر کشورها، تفاوت پوشش آنها.(تا ص 17) فصل چهارم درباره‌ مدینه است که با پرواز از جدّه به آنجا رفته‌اند‌. آنها در مدینه، در باغ صفا اسکان یافته‌اند‌، جایی که در بیشتر سفرنامه‌‌های آن وقت، از آن و باغ مرجان برای اسکان شیعیان یاد کرده‌اند‌. برای حرم عازم می‌شود، و تازه متوجه می‌شود در مطالبی که اوائل تعریف کرده بود، باید قدری تأمل کند. اولین روز زیارت در حرم، گرفتار شرطه‌ها و آزار و اذیت آنها می‌شود و به تفصیل ماجرا را شرح می‌دهد (21 ـ 22). حکایت آنچه در حرم می‌گذرد، و نیز در بقیع، و راه‌حل‌های ممکن برای حل مشکلات بین شیعه و سنی و رفتار شرطه‌ها، با مذاکره دولت‌ها، و جز آن در ادامه می‌آید. (24 ـ 25). گزارشی هم از بقیع در ادامه می‌دهد. یکسره نالان و نگران از رفتار مأموران سعودی که از هر نوع اجتماع ایرانی‌ها در آنجا جلوگیری می‌کنند. (ص26). تمام نوشته پر از این حس نگرانی است. «بچه‌‌های کوچک شان به روی ما سنگ می‌انداختند» (ص27).

vAPOd1626374056.png

از وضع بد بهداشت، و از حمامی که در انتهای باغ صفا بوده، و حکایت عجیب الاغی که سه روز متوالی، لباس زنانی را که آنجا به حمام می‌رفتند می‌خورده، و وقتی آن زن بیرون می‌آمده، مجبور بوده ندا دهد تا برایش لباس بیاورند (ص28) در ادامه آمده است. زیارت دوره، در احد و قبا و منازل دیگر در ادامه آمده و به تدریج همه آماده رفتن به مکّه می‌شوند. آن سال را حج جوانان نامیده‌اند‌، چون شمار جوانان در حج فراوان بوده است. (31).

در لابه‌لای کتاب، تصاویری از اماکن مختلف آمده که تقریباً همگی از عکس‌های کارت پستالی است که همان وقت‌ها، در مکّه فروخته می‌شده است. در مسجد شجره محرم می‌شوند. او هم به بیان مناسک می‌پردازد و هم گزارش وضع موجود را می‌دهد، این که امسال زن‌ها، تغییراتی در لباس احرام داده دامنی هم روی شلوار می‌پوشند (ص34). محرم می‌شوند، و لبیک گویان به سمت مکّه حرکت می‌کنند. گزارش آنچه میان راه گذشته، خارج شدن ماشین از مسیر، ماندن در یک قهوه خانه، وضع غذا، کمبود آب و مسائل دیگر، با نثری روان، با احساس و نسبتا جذاب (36 ـ 37). آنگاه رسیدن به مکّه، وصف ساختمان‌های بلند آن، اقامت در خانه‌ای که تهیه شده بوده و زندگی در آن. این که آدم در مکّه، همیشه خواب آلود است، و اصلاً نباید از بیکاری نگران باشد، چون در هر شرایط می‌تواند بخوابد، آن هم خواب راحت (ص40).

در اینجا از مسجد الحرام صحبت شده، و از بخش‌‌های مختلف آن، سخن به میان می‌آید. در میان توضیحات، از انتقاد نسبت به رفتار سعودی‌ها، عرفان حج، تاریخ اسماعیل و هاجر، و‌... همه چیز دیده می‌شود. مسائل کاروان و مشکلات آن، رویه اداره آنها، گمشدگان، استفاده از علائم برای همراهی با هم، دادن رشوه به شرطه حجرالاسود برای باز کردن راه بوسیدن (ص49) و خیلی خیلی نکات دیگر دیده می‌شود. نیز درباره‌ شکوه حج، حضور نژادهای مختلف، و مقایسه این امور با آنچه در تمدن غرب هست مسائلی را می‌گوید که ذهن یک مسلمان را نسبت به این امور در آن برهه تاریخی نشان می‌دهد (ص51).

در دو فصل بعدی درباره‌ عرفات و مشعر و منی است که باز به تفصیل از عبادت و سیاحت و مسائل جاری زندگی این چند روزه از هشتم ذی‌حجّه تا دوازدهم، آمده است. «وقتی کسی چهار پنج هزار تومان خرج می‌کند و به آنجا می‌آید، آیا نمی‌تواند ...» این هم مبلغی که مردم برای حج آن وقت هزینه می‌کردند (ص63). بحث قربانی و تبعات آن، امری بود که ذهن هر بیننده‌ای که اولین بار بود آن کشتار عجیب و وضع منی را می‌دید، جذب می‌کرد، در ادامه آمده است (65 ـ 66).

بعدازظهر سومین روز منا «از طرف سعودی توپ اخراج از منا را در کردند» و همه به تدریج شروع به بیرون آمدن کردند (ص69). کم کم مقدمات بازگشت به جدّه و وطن. مسائل روزهای آخر و یک پرواز عجیب ده ساعته که به دلیل مشکل پدید آمده برای هواپیما، ساعت‌ها بیش از حد معمول طول کشیده است. آخرین صفحه 75 با امضای دوست شما م ـ ل تمام می‌شود.

قسمت بعدی کتاب از 77 تا 94 مباحث مناسک، آداب ورود به مسجد الحرام و جز آن، زیارت برخی از اماکن متبرکه و در نهایت اشاراتی به مسائل بهداشت حج است. تعداد زیادی تصویر هم از این اماکن گذاشته شده است. چنا نکه اشاره شد، اینها عکس‌هایی کارت پستالی است.

در راه خانه خدا؛ سیّد جعفر شهیدی

درست یک سال پیش از انقلاب ایران، کتابی با عنوان «در راه خانه خدا» منتشر شد که اثری زیبا، هنری و سرشار از عکس‌ها و طرح‌‌های عالی درباره‌ حج بود. در شناسنامه آن تاریخ انتشار، سیاه شده، [عمداً] اما زیر آن نوشته شده است که متن اصلی در سال 1977 و متن فارسی آن که توسط ناشری با عنوان «نشر نو» منتشر شده، در سال 1978 بوده است. کتاب نوشته عزالدین قلوز «تونسی»، مقدمه از سیّد جعفر شهیدی، و تصویرها از عبدالعزیز فریخه و ذیل آن باز آمده است: ترجمه و تحریر از سیّد جعفر شهیدی. استاد سیّد جعفر شهیدی (1297 ـ 23 دی‌ماه 1386ش) مشهورتر از آن است که نیاز به گزارش شرح حال ایشان در اینجا باشد. صاحب این قلم، پیش از این مقاله مفصلی درباره‌ نگارش‌های مرحوم شهیدی در حوزه تاریخ نوشته اما اینجا به مناسب آثار منتشره درباره‌ راهنمای حج پیش از این انقلاب از این اثر هم یاد می‌کند.

 اگر قدری جلوتر بیاییم، در حوالی سال 1370ش و بعد از آن، مرحوم سیّد جعفر شهیدی، چندین سفر مشرّف شدند. در این سفرها که چند نمونه آن را بنده هم خدمتشان بودم، بیشتر با دکتر محمّدباقر حجتی بودند. یک بار هم استاد شهیدی سفرنامه‌ای نوشتند که از بنده هم در آن یاد کردند. آن زمان مسئول آموزش در حج، جناب آقای سیّد علی قاضی‌عسکر بودند و در تلاش برآمدند تا کتابی از مرحوم سیّد جعفر شهیدی به عنوان راهنمای تاریخی اماکن متبرکه مکّه و مدینه بنویسند. این کتاب در قطع رُقعی و کم‌حجم نوشته و منتشر شد. بعد از آن بنده آثار اسلامی مکّه و مدینه را نوشتم و اندکی بعد آقای قائدان هم کتابی با همین عنوان نوشت. اکنون با این کتاب، روشن می‌شود که پیشینه این مطالب در ذهن آقای دکتر شهیدی، از این کتاب بوده است. کتاب در قطع دایرةالمعارفی و جمعاً 210 است. خط‌‌های به کار رفته در آن از استاد احصایی است و این علاوه بر همه جنبه‌‌های هنری، بر ارزش آن افزوده است. چنان که در فهرست کتاب آمده، به جز توضیحات صفحات نخست درباره‌ حج، محور مباحث بر اساس شهرهاست، و در آن از جدّه، مکّه، عرفات، منی، و مدینه و در نهایت مآخذ و آمارها یاد شده است.

ناشر مقدمه‌ای دو صفحه‌ای زده و با اشاره به این که در سال‌های اخیر کتاب‌ها و مقالات زیادی درباره‌ حج نوشته شده است، و با اشاره به فعالیت‌‌های مرحوم شهیدی و این که بیش از سه چهارم زندگی خود را صرف آموختن و آموزاندن فقه و دیگر معارف اسلامی کرده و خود در این سفر توفیق حج یافته، و همان راه را که دو سال پیش برادر مسلمان تونسی او عزالدین [قلوز] پیموده، رفته است، خواستیم این کتاب را به فارسی برگرداند و بدان مقدمه‌ای بیفزاید. او استاد دانشگاه تهران و سرپرست سازمان لغت‌نامه دهخداست.

این مقدمه نشان می‌دهد که همان سال، یعنی 1397قمری مرحوم شهیدی به حج رفته و قلوز، مؤلف کتاب هم دو سال قبل از آن در حج بوده است. بخش نخست کتاب، از خود مرحوم شهیدی است (ص10 ـ 28)که مانند بخش‌‌های دیگر، ترکیبی از متن و تصاویر زیبای رنگی و قدیمی است. محتوای آن درباره‌ جنبه‌‌های فقهی و معنوی حج، و اشاراتی نیز به فلسفه حج است. هنوز هم، متن بسیار زیبا و گویایی است. ایشان می‌گوید، آمار رسمی امسال (1397) هجری، شمار مردمی را که از کشورهای جهان به مکّه آمده بودند، 739319 تن نوشته است. آخرین نکته بحثی درباره‌ استطاعت، و تأکید بر یادگیری معارف حج شاید به عنوان بخشی از استطاعت است. از اینجا تا پایان کتاب، «ترجمه و تحریر» مرحوم شهیدی است که آشکارا این تعبیر را برای ترجمه آزادتر به کار برده است. کتاب دیدنی، و تصاویر آن در نهایت زیبایی است. این اثر را می‌توان با اثر مرحوم ابوالقاسم سحاب که در سال 1358 در تهران انتشار یافت، و قبلاً در این مقاله از آن یاد کردیم، مقایسه کرد. هر دو آثار هنری درجه یکی نسبت به زمان خود هستند. نثر پخته مرحوم شهیدی یکی از امتیازات بسیار عالی کتاب است. بخش مدینه آن بسیار اندک، و بجز مسجد النبی، تنها یک تصویر از مسجدی دارد که زیر آن نوشته مسجد قبا، و البته که ارتباطی ندارد. از دیگر اماکن، و حتی بقیع، هیچ یادی نشده است.

hB8Vg1626374130.png

dWHpj1626374142.png

بی‌مناسبت نیست اشاره کنم آقای عابدی زمانی در حج، درباره‌ سفر سال 1356 خود به حج، همراهی‌اش را با آقای دکتر شهیدی نوشته است. این همین سفری است که در نهایت منجر به ترجمه این کتاب هم شده است. آقای عابدی به بنده گفتند: سال 56 هم خواستیم با همان کاروان بیاییم. این اولین سالی بود که گفتند انتخاب کاروان دست دولت است که کاروان را معیَن می‌کند. ... به کاروان حاج علی مهاجر رفتم. از او لیست مسافران را خواستم. دیدم اسم سیّد جعفر شهیدی و آقای سدهی بود. تا فرودگاه جدّه هیچ آشنایی نداشتم که سلام و علیک بکنم. در جایی به نام شرفیه، حجّاج ایران را نگه می‌داشتند. در این وقت آقای شهیدی را دیدم. ایشان هم مثل من بود. برخاستم و پس از سلام، خودم را معرفی کردم. قرار شد این 24 ساعت را به جدّه برویم. من خواستم یک بلیط جدّه به بغداد تهیه کنم. چون ویزای عراق را داشتم. رفتیم و یک بلیط گرفتیم. در این سفر ما از جدّه تا مدینه را با هواپیما آمدیم. در مدینه من و آقای شهیدی در یک اتاق بودم. خانم ایشان هم با خانواده آقای سدهی بودند. آقای شهیدی متهجد و بکاء بود و شب‌ها من شاهد بودم که نماز شب می‌خواند. به هر حال مناسک حج انجام شد. (یاد یار و دیار، ص364).

pCsKB1626374181.png

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

مکتب درفرایند تکامل: نقد و پاسخ آن

آنچه در ذیل خواهد آمد ابتدا نقد دوست عزیز جناب آقای مهندس طارمی بر کتاب مکتب در فرایند تکامل و سپس پ

کتاب‌شناسی متنبی در ایران

فاطمه اشراقی - سیدمحمدرضا ابن‌الرسول

به منظور سهولت کار پژوهشگران، کتاب‌شناسی‌ای از تألیفاتی که درباره‌ متنبی این شاعر نامی عرب انجام گرف

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

ریاض الجنه زنوزی اثری دایرة المعارفی در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی

رسول جعفریان

در زمستان سال 1402 موفق شدیم یک چاپ عکسی از کتاب ریاض الجنه زنوزی که اثری دایره المعرافی در حوزه فره

مرز غلو و اعتدال در عقاید شیعه از دید یک دانشمند عصر صفوی «محمد یوسف بیک»

رسول جعفریان

نوشته حاضر، مقدمه این بنده خدا برای کتاب «معرفة الابرار و نور الانوار فی معرفة الائمة الاخیار ع (تأل