۳۸۹۲
۰
۱۳۹۶/۰۳/۱۵

برای صد سالگی حوزه قم چه کارهایی می توانیم انجام بدهیم؟

پدیدآور: رسول جعفریان

خلاصه

مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری در اواخر زمستان سال 1300 هجری شمسی (22 رجب 1340ق) وارد قم شد و این نقطه آغازین تأسیس حوزه قم است. بدین ترتیب ما پنج سالی تا صد ساله شدن حوزه قم فرصت داریم و به همین دلیل از هم اکنون باید برنامه هایی برای بررسی وضعیت قم در این صد سال داشته باشیم.

مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری در اواخر زمستان سال 1300 هجری شمسی (22 رجب 1340ق ) وارد قم شد و این نقطه  آغازین تأسیس حوزه قم است. بدین ترتیب ما پنج سالی تا صد ساله شدن حوزه قم فرصت داریم و به همین دلیل از هم اکنون باید برنامه هایی برای بررسی وضعیت قم در این صد سال داشته باشیم. البته حوزه قم، از زمان آمدن محدثان اشعری به قم در اواخر قرن اول و طی قرن دوم تأسیس شده و تأثیر عمیقی حتی روی عراق داشته است، اما در اینجا، به طور خاص مقصودمان حوزه علمیه معاصر قم است، و الا در دوره صفوی و قاجار نیز حوزه این شهر، نقش مهمی در میان شیعیان داشت.
به نظرم لازم است تا ما از الان برنامه هایی را برای صد سالگی حوزه داشته باشیم، و یکی از مهم ترین آنها بررسی وضعیت دانش دینی در این شهر است که باید عمیقا آن را مرور کنیم. علوم دینی رایج کدام و شامل چه رشته هایی است و ما در قم در چه سطح و عمقی در این دانش ها ورود کرده و چه تولیداتی داشته ایم. این مسأله ای است که باید بدانیم در چه پایه ای از دانش هستیم. طبعا این یکی از مهم ترین کارهایی است که باید انجام دهیم.
در این باره، یعنی بررسی وضعیت دانش های دینی قم، در طول این صد سال، نکته اول این است که جدی باشیم، یعنی دقیق و شفاف باشیم و از آن تعریف و تمجیدهایی که میان ما شناخته شده است و اغلب همه چیز را چند برابر نشان می دهیم، دست برداریم. نداشتن تعصب شرط اول رسیدن به واقع است. ثانیا متخصصانی را بگماریم تا با معیارهای علمی روز در سنجش دانش، این روند را بسنجند و ارزیابی کنند. در دنیای فعلی سنجش دانش، راه و رسم ویژه ای دارد. این طور نیست که به گمانه زنی بپردازد یا اعتراف گیری کند، یا جملات قصاری را از این طرف و آن طرف، از هر بزرگ و کوچکی کنار هم بگذارد، و بخواهد به صورت ستایش آمیز چیزی را بزرگ یا به صورت تحقیر آمیز کوچک کند. این سنجش علم، روش هایی دارد که باید متخصصان آن را خواست و از آنان کمک گرفت.
بخشی از کار البته در حوزه تحقیقات علمی، نظریات تازه در هر علمی، و پیشرفت هایی است که صورت گرفته است. این کار را از روی آثار، درسها، فتاوا و خروجی هایی که طی این صد سال پدید آمده می توان ارزیابی کرد.
جدیت در این پژوهش از نظر علمی، شرط اول رسیدن به یک فهم درست است، اما اگر قرار باشد مانند صدها نوشته ای باشد که بی دلیل می خواهد جایگاه ما را مثلا در تمدن اسلامی در اوج نشان دهد، راه به جایی نخواهد برد.
در باره رشته های علوم دینی، نخستین آنها فقه است که می توان از آن به عنوان عمیق ترین حوزه ای که حوزه در آن کار کرده یاد کرد، و مروری بر خروجی های آن از نظر درسها، تقریرات، نظریات تازه، و کتابهایی که منتشر شده، داشت. در اینجا، باید همه فعالیت را در نظر گرفت، و نه فقط مرکزیت گرایی در باره مراجع دست اول، بلکه به تحقیقاتی که حتی در گوشه و کنار شده پرداخت. در زمینه دانش اصول نیز ماجرا به همین شکل است.
اما در رشته های دیگر، مانند تفسیر قرآن، علوم حدیث، به طور عادی می دانیم که دست مان خالی تر بوده، هرچند فعالیت هایی وجود داشته است. این مسأله هم بر محور درس و تألیف می تواند دنبال شود. طبیعی است که صرفا نباید به تفسیرهای دوره ای نگریست، بسا پژوهشهایی در گوشه و کنار باشد که نیازمند بررسی باشد.
فلسفه و کلام یکی دیگر از درس های سنتی در حوزه های شیعی است که طی این صد سال با فراز و نشیب روبرو بوده و مسائل زیادی دارد. نفس این که دانش سنتی کلام از میان حوزه های شیعی رخت بربست و فلسفه جای آن را گرفت، یکی از نکات مهم است. همین هم طبعا یک ادعاست و به همراه سایر مسائل باید بحث شود.
در زمینه تاریخ امامت، تاریخ اسلام به صورت عمومی، و نیز دانش شرح حال که این دومی در حوزه ریشه های خوبی کرده، می توان ارزیابی مستقلی داشت. وجود افرادی مانند مرحوم رازی که کتاب گنجینه دانشمندان و حتی تاریخ حوزه قم را نوشت، از مسائلی است که تاکنون درست ارزیابی نشده است. علم رجال سنتی ما هم که میراث حوزه های دیگر بوده و به قم رسیده، باید مورد بررسی قرار گیرد. افراد نادری بوده اند که کارهای گرانبهایی کرده و حتی برخی آثار چاپ ناشده مانده است و باید در این بررسیها مورد توجه قرار گیرد. در باره تاریخ اسلام، و سطح پژوهشهایی که تاکنون انجام شده، باید عالمانه بحث کرد. اغلب نوشته ها، در مقایسه با موارد مشابه در جهان عرب یا نوشته های مستشرقین، فارغ از جهت گیری های ایدئولوژیک، ضعیف است. در زمینه تاریخ امامت، باید میان کارهایی که در اینجا انجام شده، با موارد مشابه مانند آثار مرحوم شرف الدین مقایسه کرد، و مشاهده کرد که با وجود تولید اثری مانند الغدیر و عبقات، در قم، این قبیل کارها، بسیار محدود بوده است.در حوزه کتاب، و پژوهش مکتوب، باید تحقیقات مستقلی صورت گیرد. نخستین مطبوعات کتابی قم، نخستین نشریات، نخستین چاپخانه ها و نیزشکل گیری مراکز پژوهشی مانند آنچه نخستین بار مرحوم بروجردی در اطراف خود ایجاد کرد، نیز کتابخانه ها و دامنه آنها، اهمیت نسخه های خطی در قم و موسساتی که به آن پرداخته اند و بسیاری از موارد مشابه می تواند در این بررسی جای بگیرد. به طور مشخص در باره شکل گیری نخستین کارهای تألیفی در دهه های بیست و سی باید کار تخصصی صورت گیرد و معلوم شود که ما چه مراحلی را در کار نوشتنی دنبال کرده ایم.
در تمام این یک صد سال، تأثیر تهران، مصر، نجف، لبنان و حتی کارهای اروپایی را در حوزه اسلام روی خودمان باید ارزیابی کنیم. در باره موسسات پژوهشی باید فارغ از گرایشات سیاسی جستجوی دقیق کنیم که یکی از آنها دارالتبلیغ است و مع الاسف هنوز نمی دانیم اسناد و مدارک آن کجا نگه داری می شود. این نخستین مرکزی است که سعی کرد بین قم و شیفتگان مذهب تشیع ایجاد ارتباط کرده و حتی پس از دارالتقریب، روابط نسبتا منظمی با علمای سنی مصر و نقاط دیگر داشته باشد. این که سرنوشت آنها چه شد، به این تحقیقات علمی کاری ندارد و باید در جای دیگر بررسی شود.
بحث تأثیر علمی قم روی حوزه های شهرستانها در طول این صد سال، یکی از زمینه های جدی کار است. این که چه کسانی در قم تربیت شده و ایده ها و افکار قم را به شهرستانها منتقل کرده اند.
تأثیر قم بر دینداری مردم در شهرهای مختلف نیز از مباحث قابل تأمل است. این که در قم چه تولیدات فکری وجود داشته و تا چه اندازه در شهرها نشر شده است. به هر حال، مرکزیت قم در طول این صد سال، جنبه های تبلیغی هم داشته و راههای علمی برای ارزیابی دارد.
شاید مهم ترین از همه گردآوری اطلاعات اولیه برای این بررسیها باشد که خود نیازمند تأسیس مرکزی برای گردآوری اسناد و مدارک علمی از هر نوع و دسته است. این کار را باید زودتر از این انجام می دادیم. اکنون هم دیر نشده و بهتر است دفتری برای گردآوری منابع و مدارک برای این کار ایجاد شود.
آنچه اشاره کردم در حوزه علوم دینی، آثار مکتوب، مراکز علمی، کتابخانه ها و مواردی از این دست است. طبعا برای صد سالگی حوزه می توان در زمینه موضع قم در سیاست هم کار کرد. از  شکل گیری حوزه قم در فترت میان قاجار و پهلوی گرفته، تا مواضع آیت الله حائری، بروجردی، جریان های تند در قم، بعدها شکل گیری نهضت اسلامی، تحولات بعدی تا انقلاب و این دوره چهل ساله پس از انقلاب که بسیار مهم است.
مسلما اگر خود حوزویان مسائل خود را درست و شفاف بررسی کنند، نیاز به این نیست که وقتی کسی از بیرون آمد و در باره آن نوشت و منتشر کرد، فریادشان درآید که آنها حق کشی کرده و موارد نادرستی را مطرح کرده اند. طبیعی است که این کارها وقتی عالمانه خواهد بود که بتواند بیشتر مخاطبان را به لحاظ ذهنی قانع کند، و فارغ از افراط و تفریط یا انگیزه های تبلیغ از این شخص و آن مرجع و آن موسسه یا آن مدرسه باشد.

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

رساله در ردّ بر تناسخ از ملا علی نوری (م 1246)

به کوشش رسول جعفریان

یکی از شاگردان ملاعلی نوری (م 1246ق) با نام میرزا رفیع نوری (م 1250ق) که به هند رفته است، پرسشی در

مکتب درفرایند تکامل: نقد و پاسخ آن

آنچه در ذیل خواهد آمد ابتدا نقد دوست عزیز جناب آقای مهندس طارمی بر کتاب مکتب در فرایند تکامل و سپس پ

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

مروری بر افکار ابوالفتوح رازی در کتاب رَوح الاحباب و رُوح الالباب

رسول جعفریان

کتاب روح الاحباب و روح الالباب اثر ابوالفتوح رازی ـ صاحب تفسیر روض الجنان «480 ـ 552» ـ به تازگی در

برهان المسلمین در توحید و فلسفه احکام و قوانین اسلام

رسول جعفریان

نویسنده کتاب برهان المسلمین که در سال 1307 خورشیدی نوشته و منتشر شده است، می کوشد تصویری از اسلام ار