۲۹۸۹
۰
۱۳۹۶/۰۱/۲۶

دو مرآة الکمال از محمّد حسن بن ملّا مصطفی خوئینی

پدیدآور: محمد علی عیوضی

خلاصه

ضرورت آگاهی از تاریخ علم و شیوه ی تحصیل و مراتب درسی گذشتگان بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا این جستارها می تواند راه فراروی ما را در پیشرفت علمی و تحصیلی روشن نماید، یکی از خاستگاههای چنین پژوهش هایی رسائل مفرده ای هستند که پیرامون این موضوعات نگاشته شده است. اکنون دو رساله از محمّد حسن بن ملّا مصطفی خوئینی را به ساحت پژوهشگران عرصه ی علم تقدیم می داریم.

ضرورت آگاهی از تاریخ علم و شیوه ی تحصیل و مراتب درسی گذشتگان بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا این جستارها می تواند راه فراروی ما را در پیشرفت علمی و تحصیلی روشن نماید، از طرفی نکات مثبت آنها الگوی ما قرار می گیرد و از جهتی کاستی های آنها تجربه ای می شود برای عدم تکرار. نیز در مسائل جزئی علوم آگاهی از روند تاریخی آن مسئله چه در علم و چه در نزد مؤلف راهگشای بزرگی در رسیدن به نوآوری می باشد. این همه انگیزه ای است قویّ برای پژوهش در زمینه. یکی از خاستگاههای این پژوهش رسائل مفرده ای هستند که پیرامون این موضوعات نگاشته شده است. اکنون دو رساله از محمّد حسن بن ملّا مصطفی خوئینی را به ساحت پژوهشگران عرصه ی علم تقدیم می داریم.

اطّلاع دقیقی از احوال مؤلف در دست نیست. همین قدر می دانیم که وی مشتهر به ملّا حسن مجتهد و فرزند مردی فاضل، نامبردار به ملّا مصطفی بوده است. او را جامع معقول و منقول و صاحب مقام تحقیق و کثرت آگاهی دانسته اند. با نظر به تألیفات وی می¬توان مکانت علمی وی را در یافت. این تألیفات عبارتند از :

1. الشرح علی النهج المسترشدین فی اصول الدین و الحاشیة علیه.

مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی (ره) می نویسد :

شرح نهج المسترشدین‏ للمولی محمد حسن الخوئینی الزنجانی نسخه منه كانت عند شیخ الإسلام الزنجانی كما كتبه إلینا، و أحتمل أن الشارح كان حفید الشیخ عبد النبی الطسوجی نزیل خوی‏.

نسخه‌ها:

نسخه شمـاره 3/10596 کتابخانه مجلس شورای اسلامی.

2. الشرح علی الدرة البهیّة فی نظم بعض المسائل الأصولیّة.

3. الحاشیة علی جوامع الکلم للشیخ أحمد الإحسائی.

4. جُنگ(شاید مراد همین مجموع رسائل موجود در کتابخانه حضرت آیت الله العظمی سیّد شهاب الدین مرعشی نجفی (ره) باشد که در ذیل معرّفی می گردد).

5– 18. رسائل مفرده.

دو مجموعه رسائل خطّی به شمـاره 12962 در کتابخانه بزرگ حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره) موجود می باشد که مشتمل بر رسائلی از مترجم له نیز هست. تفصیل اسامی و شمـاره آنها در ذیل درج می گردد:

1) تذکرة السالکین و هدایة القائمین. (1/12962).

رساله ای است در آداب نماز شب.

2) صیغ النکاح. (2/12962).

3) تذکره عرفانی منتخب از جواهر التفسیرلتحفة الأمیر.  (3/12962).

4) مرآة الکمال. (4/12962).

در ذیل معرفی می‌گردد.

5) مرآة الملل و المذاهب. (5/12962).

رساله ای است در بیان ملل و مذاهب اسلامی که با استمداد از جواهر التفسیر لتحفة الأمیر نگاشته شده است.

6) زبدة الآداب و لبّ آداب الطالبین المنتخب من آداب المتعلمین.( 6/12962).

گزیده ای است از آداب المتعلمین در بیان ادب صنفی (دانش پژوهان).

7) سؤال و جواب. (11/12962).

8) میزان العرفان. (14/12962).

9) مرآة الکمال. (17/12962).

در ذیل معرفی می گردد.

10) مرآة الفنون و الآداب. (19/12962).

رساله ای است در تقسیم بندی علوم.

11) فهرس العلوم النافعة فی إرشاد الطالبین للهدایة. (23/12962).

12) توزیع العلوم و مرآة الفنون. (24/12962).

13) ارشاد الطالبین الی اقرب الطرق بالیقین. (25/12962).

از میان این رسائل دو رساله مرآة الکمال نامیده شده اند. یکی در تقسیم ایّام عمر و دیگری در بیان علوم نافعه و طریق تحصیل آنها . رساله اول در تبیین مراحل درسی و کتب مدرسی و نگرش آنها خصوصاً به مراحل تحصیل ابتدایی بسیار مفید است. خصوصاً عباراتی همچون (الکتب المفیدة للإنشراح) دارای اهمیت بسیار است.

رساله ی دوم نیز که در حاشیه نگاشته شده است به بررسی اولین روایت (بَابُ صِفَةِ الْعِلْمِ وَ فَضْلِهِ وَ فَضْلِ الْعُلَمَاء) کتاب الکافی و طریق نیل به مضمون آن می پردازد.

مـــــرآة الکمال[ یكم]

(تقسیم شریف للعمر)

بسمه تعالی و الحمد لله و الصلوة علی نبیّه و آله

إعلم أیّها العاقل السّالک فی مسالک الکمال! أنّ رأس الکمال هو العمر الّذی قد أعطاک ذوالجلال؛ فقال فی محکم کتابه الکریم :  لَیسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَی و لِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَی

و قال النبیّ (ص): الدُّنْیا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة  فَمَنْ یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیرًا یرَهُ  فی الآخرة وَمَنْ یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یرَهُ  فی النّار الهاویة

کما قیل فی النظم و نعم ما قیل :

عاقبت هر کس به آن خود رسد

        نیک را نیکیُ و بد را بد رسد                        

فعلی اللّبیب الألمعیّ أن ینظر فی کلّ فعل و حرکة و فی مآله و مرجعه و ثمرته و غایته لکی لاتخسر تجارته و مزارعته  و لیس الکمال إلّا طاعة ذی الجلال، قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِی الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ [وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ] وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ فی الّدنیا و الآخرة وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیدِكَ الْخَیرُ إِنَّكَ أنت الوهاب.

فیلزم الإطاعة بالإخلاص فی الظواهر و البواطن،   فَمَنْ كَانَ یرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا  فعلی مرید الکمال  الشروعَ فی قراءة القرآن فی حالة کونه إبن سبعة سنوات کما فی الأخبار عنهم (عهم) و یتمّ القرآن مع بعض الکتب المفیدة فی إنشراح الصدر لقبول العلوم ککتب الأشعار العجمیّة  أو کتب العجمیّة المغلقة المفیدة ککتاب أبواب الجنان  أو غیر ذلک من الکتب المفیدة للإنشراح. و إذا أکمل قراءة القرآن مع بعض اسباب الإنشراح یشرع فی قراءة الکتب المؤلفة بلسان العجم فی الأخبار ککتب المجلسی (ره) مع کتاب النصاب بالتأنی و التفهم ثمّ یشرع بعد ختم النّصاب بکتب الصّرف فی سنة، ثمّ فی النحو کذلک، ثمّ فی المنطق کذلک، ثمّ فی المعانی و البیان کذلک مع مطالعة کتب الحدیث فی ضمن کلّ ذلک سیّما الأحادیث الواردة فی المعرفة و الأخلاق و الأعمال سیّما فی الأعمال الواجبة کالصّلاة و الزکاة و غیرهما و الحاصل یکمّل القرآن مع بعض المشرّحات فی سنة، ثمّ یشرع فی الصّرف کذلک، ثمّ فی النحو کذلک، ثمّ فی المنطق، ثمّ فی المعانی و البیان کذلک، ثمّ فی الأصول و الفقه و التفسیر فی ثلاث سنوات بأن یقرأ مثلاً من شرح اللّمعة و المعالم، ثمّ القوانین و التفسیر المعروف بالصّافی، ثمّ یشرع فی الأصول و الفقه الخارجیان مع علم الکلام فی ثلاث سنوات فتِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ  للطّالب.

ثمّ یشرع فی کتب الحکمة مع علوم الغریبة  فی سنتان إن أراد الفضل و أکملیّة الکمال. فلاجرم ثلث العمر فی هذه الأزمان عشرون لکونه ستّین کما لایخفی علی العارف بعادة الآدمیین و یلزم صرفه فی تحصیل العلوم المفیدة  ثمّ ینبغی التألیف و المباحثه فی عشرین سنة لیکمّل العلوم مع العمل بکلّها و یکمّل النفس فیصیر أربعین سنة و هو منتهی کمال العقل المرء،  فیبعث نفسه بإذن الله فی مقام هدایة الخلق من الخاصّة و العامّة؛ یعنی الطّلاب و العوام بالتدریس و قراءة العلوم علیه و بالموعظة و بیان المسائل للعوام مثلاً مع إزدیاد الخلوص و العمل و تعمیر دار الآخرة إلی أن تتوفی من دار الفناء إلی جوار ملک مقتدر باق أبداً فی جنّات نعیم مقیم و الله الموفق و المعین.

مرآة الکمال[ دوم]

هو

بسم الله والحمد له کما هو أهله

و صلّی الله علی خیر خلقه محمّد و آله

وبعد: إعلم أنّ العلم النافع ما یرجع إلی العلم الإعتقاد الإیمانی بمراتبه الواجبی و غیرها و إلی علم الأخلاق بمراتبه کذلک و إلی علم الأعمال بمراتبه و یسمّـی الأوّل بالفقه الأكبر و الثّانی بالأوسط و الثّالث بالأصغر و إلی الثلاثة أشیر فی الحدیث المعروف عن النبیّ (ص): إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آیةٌ بَینَة  أَوْ فَرِیضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ  فإنّ الفریضة العادلة شاملة للفرائض الخلقی و العملی و کذا السنة و الآیة البینة فی مقابلة الفریضة و السنة بمعنی الإعتقاد بالأمور الشرعیّة المستخرجة من الآیات؛ نعم بحسب الحالة یکفی فی مقام تحصیل العلوم  تحصیل نبذة من الصّرف و النحو و قلیلاً من المنطق  و الأصول و اصطلاحات الفقهاء و بعد ذلک أصل العلوم التفسیر المشتمل علی الحدیث و الأخلاق و الفقه و علی النّحو الذّی یحتاج إلیه فی الحالة و أصل الکمال بعد العلم العمل و التّقوی و أصل التّقوی الإخلاص [و] التّذلل و الإنابة إلی الله و العلم عند الله و لذا وَرَدَ مَن تواضع رفعه الله‏ و من تکبّر خفضه الله  و لذا قال الله تعالی:  وَیهْدِی إِلَیهِ مَنْ أَنَابَ.

و لذا قیل: خاک شو خاک تا بروید گل!

و لبّ الشرائط فی تحصیل ما قاله مولانا علیّ – علیه السّلام من الله العلّام - :

العــــلم فی ذلّ و جوع و محنة

و لو کان کسب العلم أسهل حرفة

        و بعد من الآبــــاء و الأهل و الوطن

لما کان ذو جهل علی الأرض فی زمن

و فی الحدیث القدسی: وَضَعْتُ الْعِلْمَ فِی الْجُوعِ وَ الْجَهْدِ وَ هُمْ یطْلُبُونَهُ فِی الشِّبَعِ وَ الرَّاحَةِ فَلَایجِدُونَه ‏ و نعم ما قیل:

تحصـــیل دوام خواهد و ایثار و طلب

طاعات و عبادات و ریاضات و ادب

        پیوســته به روز بحث و تکرار به شب

بی این همه تحصیل محال است و عجب

و اصل کلّ ذلک التقوی و الإخلاص؛ قال الله تعالی: اتَّقُوا اللَّهَ وَیعَلِّمُكُمُ اللَّهُ  و قال النبیّ (ص): مَنْ أَخْلَصَ للهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً ظَهَرَتْ ینَابِیعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِهِ.  نعم، الإصطلاحات التّی إصطلحوا العلماء یحتاج إلی التعلیم و کذا المعانی اللّغویّة و العرفیّة و الشرعیّة و کذا العربیّة و بعد ذلک أصل العلم هو النور المایز بین الحقّ و الباطل المعتبر تبعاً لقوّة القدسیّة و هو نقطة کثّرها الجُهّال کما ورد فی الحدیث عن أمیر البررة (ع)  .

منابع

1. تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام‏. ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی‏، چاپ اول: قم، مكتبه فقیه، 1367. 2 ج.

2. جامع الأخبار. شعیری، محمد بن محمد. چاپ اول‏: نجف، مطبعه حیدریه، ‏بی تا.

3. جامع الشتات. خواجوئی مازندرانی، محمّد اسمـاعیل. سیّد مهدی رجائی. چاپ اوّل: قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیّه قم، 1375.

4. الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیة( كلیات حدیث قدسی). شیخ حر عاملی، محمد بن حسن‏. ترجمه زین العابدین كاظمی خلخالی. چاپ سوم:‏ تهران، انتشارات دهقان‏، 1380.

5. دیوان شیخ بهائی. عاملی، بهاءالدین محمّد. با مقدمه سعید نفیسی. چاپ اول: تهران، انتشارات زرین، 1382.

6. الذریعة إلی تصانیف الشیعة. آقا بزرگ تهرانی. چاپ اول: ایران،‏ اسمــاعیلیان قم و كتابخانه اسلامیه تهران، 1365. 25 ج.

7. شعار ولایت. انصاری خوئینی، محمّد. چاپ دوم: قم، انتشارات بنی الزهراء، 1378 .

8. عدة الداعی و نجاح الساعی. ابن فهد حلی، احمد بن محمد. احمد موحدی قمی. چاپ اول‏: دار الكتب الإسلامی،1364.

9. عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة. ابن أبی جمهور، محمد بن علی بن ابراهیم احسائی، مجتبی‏ عراقی. چاپ اول‏: قم، دار سید الشهداء للنشر، 1362. 4 ج.

10 الكافی. كلینی، محمد بن یعقوب‏. علی اكبر غفاری و محمّد آخوندی. چاپ چهارم‏: تهران، دار الكتب الإسلامیة، 1364. 8ج.

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

رساله در ردّ بر تناسخ از ملا علی نوری (م 1246)

به کوشش رسول جعفریان

یکی از شاگردان ملاعلی نوری (م 1246ق) با نام میرزا رفیع نوری (م 1250ق) که به هند رفته است، پرسشی در

مکتب درفرایند تکامل: نقد و پاسخ آن

آنچه در ذیل خواهد آمد ابتدا نقد دوست عزیز جناب آقای مهندس طارمی بر کتاب مکتب در فرایند تکامل و سپس پ