۴۴۵۶
۰
۱۳۸۷/۱۰/۰۷

مفاضله میان حسنین یا منازعه میان امامیه و زیدیه (همراه تحلیلی تازه در باره قیام امام حسین)

پدیدآور: رسول جعفريان

خلاصه

نویسنده در تحلیل قیام امام حسین (ع) در مقایسه با صلح امام حسن (ع) ، تلاش می کند براساس متون تاریخی معمول، یک تفسیر و تحلیل معقول تاریخی ارائه دهد.

 

 

<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

مفاضله میان حسنین یا منازعه میان امامیه و زیدیه

(مروری بر کتاب تنبیه وسنی العین بتنزیه الحسن و الحسین)

 

 

آغاز بحث

کتاب تنبیه وسنی العین بتنزیه الحسن و الحسین فی مفاخرة بنی السبطین اثر سید محمد بن علی بن حیدر بن محمد بن نجم الدین عاملی موسوی از علمای جبل عاملی مقیم مکه است. تولد وی را در سال 1071 و درگذشت وی را 1139 نوشته اند. وی با به رغم عاملی بودن، و اقامت در مکه، با ایران هم ارتباط داشته و کتابی نیز در تفسیر آیات احکام قرآن به نام شاه سلطان حسین صفوی نوشته است.

در آن دوره، علمای شیعی فراوان در مکه و مدینه اقامت می کردند. نام بسیاری از اینان را در کتاب امل الامل شیخ حر عاملی و ریاض العلماء میرزا عبدالله افندی ملاحظه می کنیم.

این عالمان با سختی هایی نیز روبرو بودند که شرح برخی از آنها را نویسنده این سطور در مقالی مستقل در کتاب صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست در دوره صفوی آورده است.

زندگی این افراد در محیط حجاز سبب می شد تا مراودات فرهنگی و علمی آنان با برخی از علمای سنی برقرار باشد و به همین دلیل دایره دید آنان اندکی موسع تر از آن چیزی باشد که در میان علمای ایرانی این دوره دیده می شد. به طور خاص، می‌توان روی این نکته تأکید کرد که این قبیل عالمان، اگر حس کتابشناسانه داشتند و روی پژوهش های تطبیقی میان معارف شیعی و سنی حساس بودند، از منابع سنی موجود در مکه و مدینه استفاده می کردند. آن زمان مدارس و رباطهای بسیاری با کتابخانه های فراوان در این مراکز و همین طور خانه های عالمان وجود داشت. آثار زیادی نیز بین مکه و نقاط دیگر جهان اسلام در حال رفت و برگشت بود. طبعا این امکان وجود داشت که عالمان شیعه ساکن حرم، بتوانند از مآخذ بیشتری در مقایسه با شیعیان ایرانی استفاده کنند.

این توضیحات را در مقدمه شرحی بر کتاب تنبیه و سنی العین تألیف یک عالم مقیم مکه در این دوره آوردم به هدف آن که نشان دهم دست کم به لحاظ منبع شناسی، این اثر در مقایسه با آثار مشابه تاریخی و شبه تاریخی صفوی در ایران، غنی تر و با استفاده از مآخذ بیشتری نوشته شده است. بدون شک آن مراودات علمی به همان اندازه که در بعد منبع شناسی کمک می کرد، از لحاظ زاویه دید و همین طور نوع استدلال و پهنای نوشته هم تأثیر خود را می گذاشت. این اثر از این زاویه هم اهمیت دارد.

اما این کتاب اثری موضوع مشخصی که در چهارچوب موضوعات کلی جای گیرد ندارد. اثری است همزمان تاریخی، کلامی، ادبی و نسبی. موضوع خاص آن نقد دیدگاهی است که در کتاب عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب در باره ترجیح بنی الحسن بر بنی الحسین ارائه شده است.

جمال الدین احمد بن علی حسنی معروف به ابن عنبه (748 - 828 ) نویسنده عمدة الطالب یک نسب شناس برجسته زیدی مذهب است که این اثرش، در حکم یک کتاب مرجع، با نثری روان، و دقتی درخور مورد استفاده غالب علاقمندان به نسب در شش قرن اخیر یعنی پس از تألیف کتاب بوده است. در باره این اثر، تحریرهای مختلف آن و حتی تحریر فارسی متفاوت آن که به نام الفصول الفخریه ((تصحیح محدث ارموی، تهران، 1363ش)

چاپ شده، در جای خود مطالب کافی و وافی گفته شده است. کتاب عمده بارها و بارها در نجف، ایران ، و عربستان سعودی (ریاض مکتبه التوبه) چاپ شده است. دست کم دو تشجیر از آن نیز انتشار یافته است:‌ یکی با عنوان مشجر ابوجمیل (قم؛ 1386)  و دیگری الراغب فی تشجیر عمدة‌الطالب از سید علی ابوسعیدة الموسوی (نجف و قم:‌ 1427).

کتاب عمده با نگاه زیدی نوشته شده و به صورت پراکنده نگاه انتقادی به امامیه دارد. به طور کلی آیین زیدی متعلق به سادات حسنی و آیین امامیه متعلق به سادات حسینی دانسته شده است و هرچند این امر کلیت ندارد، اما تطبیق تاریخی آن به خصوص در قرون نخستین نزدیک به واقعیت است.

این گرایش در عمدة الطالب وجود دارد و در برخی از موارد به صورت انتقاد از دیدگاه های تاریخی امامیه خود را نشان داده است. به علاوه، درچهارچوب یک مجادله ادبی که به طور معمول در نوشته های ادبی کهن در ادبیات عرب وجود دارد، مثلا مفاضله مکه ومدینه، بصره و کوفه یا .... در اینجا هم نوعی مفاضله میان بنی الحسن و بنی الحسین مطرح شده است. از آنجایی که ابن عنبه خود حسنی و به لحاظ عقیده نیز زیدی مذهب است، این حس خویش را در عمدة الطالب نشان داده است.

این مطلب درست چیزی است که مورد انتقاد نویسنده کتاب تنبیه و سنی العین بتنزیه الحسن و الحسین فی مفاخرة بنی الحسین قرار گرفته و سبب شده است تا وی باب جدیدی را برای تحقیقات و تحلیل های تاریخی گشوده و این اثر را تألیف کند.

 

نویسنده

سید محمد بن علی بن حیدر عاملی موسوی از سادات جبل عامل، و از نویسندگان و ادیبانی است که در روزگار خود به اندازه کافی شهرت داشته و شرح حال کوتاهش در منابع آمده است. شیخ حر او را «فاضل، صالح، ادیب، و شاعر» خوانده و گفته است که وی در مکه سکونت دارد (امل الامل: 1/160).

فرزند این نویسنده اثری سترگ در باره دولت حسنی در مکه دارد که تاکنون به زیور طبع آراسته نشده و ضمن آن شرح حالی از پدرش را آورده است. این اثر مفصل با نام تنضید العقود السنیة بتمهید الدولة الحسنیة نام دارد که دکتر عمار نصار از مورخان معاصر عراقی در حال نشر آن است. بخشی را که نویسنده در این اثر در باره پدرش آورده است، آقای رجایی در مقدمه تنبیه و سنی العین (ص 4-5) درج کرده است. بخشی از این مطالب انتخابی از نوشته های ادبی پدر اوست که از آن جمله نامه ای از وی به سید علی خان نویسنده سلافة‌ العصر است که در سال 1114 در طائف آن را نوشته است. همچنین شرحی از مؤلفات وی به دست داده و بنابرین بهترین مطالب در باره نویسنده همانهاست که در تنضید العقود السنیة آمده است.

سید عباس مکی، فرزند برادر مؤلف نیز شرح حال وی آورده است. (نزهة‌الجلیس:‌ 1/140) تأکید هر دو نویسنده، روی جنبه ادبی مؤلف و نثر و نظم اوست. شرح حال دیگری برای وی توسط شیخ عبدالله سماهیجی (الاجازة الکبیرة: 101) آمده و او نیز تخصص وی را در عربیه و کلام و نجوم و فلک ستوده است. سید عبدالله جزائری هم شرح حالی از وی آورده است. (الاجازة‌الکبیرة جزائری:‌ 86 – 98)‌ جمع بندی این شرح حال ها را با نکاتی تازه شیخ یوسف بحرانی به دست داده است. (لؤلؤة البحرین:‌103 – 105)

 

محتوای کتاب

گفتیم که هدف اصلی مؤلف انتقاد از ابن عنبه به خاطر موضع او در ترجیح بنی الحسن بر بنی الحسین است، نکته ای که منجر به انتقاد از برخی از چهره های موجه نیز شده است. به هر حال، در انساب عرب، وقتی یک انشعاب ایجاد می شد، به تدریج این دو طایفه رودرروی یکدیگر قرار می گرفتند، گرچه در برابر دیگران متحد بودند. این قاعده بعد از اسلام نیز ادامه داشت. نزاع میان عباسیان و علویان یک نمونه آن بود؛ چنان که نزاع میان حسنی ها و حسینی ها نیز بالطبع وجود داشت، هرچند کمتر و کم رنگ تر بود.

آنچه مؤلف ما در این نقد مورد توجه قرار داده، دقیقا همین نکته است، اما متأسفانه به دلیل آن که نسخه چاپی از ابتدا افتادگی دارد، نمی توان دقیقا مقصود مؤلف را از نگارش این اثر به دست آورد. از آغاز کتاب روشن است که بیش از یک مقدمه کوتاه افتاده و اساسا نمی توان حدس زد که چه مقدار از آغاز افتادگی دارد. نسخه چاپی صرفا بر اساس یک نسخه موجود در کتابخانه آیت الله مرعشی چاپ شده است. هرچند بر اساس یادداشت مرحوم مرعشی گفته شده است که وی آن را از روی نسخه ای که در خانه یکی از اعلام نجف بوده استکتاب کرده و سپس با نسخه ای دیگر که نزد میرزا محمد طهرانی بوده مقابله کرده است. با این حال بر اساس آنچه فرزند مؤلف در تنضید گفته است، اصل کتاب بر پایه سخنی از ابن عنبه بوده است که ضمن آن بنی الحسن را بر بنی الحسین ترجیح داده است (مقدمه تنبیه: 19). داستان این ترجیح از خبر مربوط به ازدواج امام حسین (ع) با شهربانو آغاز می شود. ابن عنبه با توجه به اخبار رسیده در باره شهربانو و انکار آن، مسأله را از روی انگیزه مذهبی زیدی و امامی بررسی تحلیل کرده و بر آن است که امامیه این مسأله را با انگیزه ترجیح بنی الحسین بر بنی الحسن مطرح کرده اند. وی با اشاره به این که این مطلب مورد انکار بسیاری از نسب شناسان و مورخان قرار گرفته عبارتی را نقل می کند که دقیقا همان عبارت موضوع اصلی این کتاب است. عبارت ابن عنبه این است:

خداوند علی بن الحسین را که زاده رسول خداست، از این که بر اساس آنچه در تواریخ آمده است، مولود از غیر عقد باشد (یعنی ملک یمین) بی نیاز کرده است. عرب برای عجم فضیلتی را نمی پذیرد حتی اگر آنان ملوک باشند. اگر قرار بود پادشاهی را فضیلت بدانند باید عجم را بر عرب ترجیح می دادند، چنان که قحطان را بر عدنان. اما این مسأله ای قابل اعتنا برای آنان نیست. اما برخی از عوام و شماری از بنی الحسین این نسبت را مورد توجه قرار داده اند و گفته اند که علی بن الحسین بین نبوت و پادشاهی جمع کرده است. به عقیده من این طور نیست، حتی اگر آن مطلب ثابت باشد. به علاوه که فاطمه بنت الحسین مادر اولاد حسن مثنی است و گفته شده که مادر او و علی بن الحسین یکی است. بنابرین اگر ولادت کسری فضیلتی باشد این برای اولاد حسن نیز هست. به علاوه امام حسن، امام برادرش حسین نیز بوده در حالی که امام حسین، امام برادرش حسن نبوده است. این فضیلتی است که بنی الحسن مطرح می کنند اگر با این سخن امامیه در باره ولادت از کسری یا چیزهای دیگری که آنان ساخته‌اند، مواجه شوند. (عمدة‌الطالب: 235)

این مطلب سبب شده است تا مؤلف در نخستین بخش کتاب خود در باره اصل خبر ازدواج امام حسین (ع)‌ با شهربانو گزارشی را ارائه کرده و سپس به سراغ سایر استدلالهای مؤلف در باره عرب و عجم و ملوکیت برود. اما مهم آن است که دقیقا به زاویه دید او در طرح این قضیه توجه داشته و می‌نویسد: و یظهر من لوایح تصنیفه انه کان من الشیعة الزیدیة لا الامامیة (ص 47).

مؤلف ما به مناسبت آن که یکی از استدلالهای اصلی ابن عنبه چنین است که عرب، پادشاهی را فضیلت نمی‌شمرد، نادرستی آن را با ذکر برخی از نمونه ها برشمرده و رفتن به دنبال سلطنت را یک فضیلت دانسته است. به همین مناسبت شروع به نقل روایاتی در فضیلت سلطان از منابع مختلف کرده است. وی مصداق این روایت را نه تنها سلطان عادل متقی بلکه سلطان غیر اسلام را نیز از مصادیق آن روایات دانسته احترام به وی را لازم می‌شمرد. جالب است بدانیم که خود وی اشعاری در ستایش سلطان مراد عثمانی دارد.

نکته دیگر در کلام ابن عنبه آن است که گوید برخی از عوام بحث از اجتماع نبوت و ملک در علی بن الحسین (ع) کرده اند. مؤلف ما در اینجا نیز به پاسخگویی برخاسته و می‌گوید: ما اصراری در این باره از سوی بنی الحسین ندیده‌ایم. تنها اشارتی که در متون کهن آمده همان وصف «ابن الخیرتین» برای امام سجاد است که در ربیع الابرار (1/334)‌ زمخشری آمده است (ص 65).

وی می‌گوید که بنی الحسین مفاخر زیادی دارند و او تمامی آنها را در ابیاتی که سروده در حاشیه عمدة الطالب نسخه خود درج کرده است. او البته در مقام مقایسه امام حسن و امام حسین نیست. چون طرح این بحث را در مقایسه آنان، ناروا می‌داند

سخن بعدی ابن عنبه این است که این مطلب یعنی شرافت یاد شده، حتی اگر درست باشد، چیزی نیست «لیس ذلک بشیء». اما مؤلف ما اصرار دارد که چرا چیزی نیست؟ همین لقب «شریف» که اکنون به شرفا به کار می رود، نشانگر آن است که ملک و پادشاهی فخری است و عرب هم به آن افتخار دارد و در هر زمان برای همه از حسنی و حسینی مطرح بوده است. کسی که مادرش از یک خاندان سلطنتی باشد، بر کسی که پدرش اهل بازار یا صعلوک باشد برتری دارد. شگفت آن که در اینجا به این نکته اشاره دارد که بنی الحسین، نه تنها به ولادت خود از یزدجرد یاد می کند که به ولادت خود از ابوبکر هم که خلیفه اول بوده یاد کرده اند. سپس شعر شریف رضی را به عنوان شاهد آورده است (ص 66). این اشاره به ام فروه مادر امام صادق (ع)‌ دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است.

در اینجا به سراغ نکته بعدی ابن عنبه می رود. او گفته بود:‌ اگر این امر فضیلت باشد، برای بنی الحسن هم هست؛ زیرا فاطمه بنت الحسین که گفته می شود با علی بن الحسین از یک مادر بوده‌اند، مادر اولاد حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب (ع) است. نویسنده ما می‌گوید: اکنون روشن شد که او نیز اصرار دارد تا اولاد حسن (ع) هم داخل در ولادت از کسری نماید. مگر همو نبود که می گفت این چه فضیلتی است که بگوییم از ولادت مجوس به غیر عقد نصیب بنی الحسین شده است؟

 

مفاضله میان حسنین (ع)

اما آخرین مطلب ابن عنبه، به گونه ای است که بحث مفاضله را به سوی امام حسن و امام حسین برده و گفت که حسن امام برادرش حسین بوده اما عکس آن نبوده است. مؤلف ما که یک شیعه امامی است و حد امامت را بسیار والا می داند می گوید: این مطالب در باره اولاد حسن و حسین رواست اما طرح آن، در باره خود آن دو بزرگوار، چه از سوی زیدی یا امامی، جسارت است. وی می‌نویسند: من تاکنون ندیده‌ام که کسی بحث از مفاضله را به سراغ حسنین ببرد، نه از شیعه زیدی و نه امامی؛ و ظاهر آن است که نویسنده عمده، از زیدی است. معتزله نیز چنین نکرده‌اند که با زیدیه از یک مذهب‌اند. چنان که اهل سنت و جماعت نیز چنین مفاضله ای را روا ندانسته‌اند.

مؤلف ما در اینجا که به شرح آخرین نکته ابن عنبه می‌رسد وارد بحث تازه‌ای می شود که اشاره به سخنی از ابن ابی الحدید در مقایسه میان رفتار امام حسن و امام حسین (ع) در قیام و عدم قیام است. ابن ابی الحدید می‌گوید که امام حسین به دلیل قیامش ولو بدون یاور، سبب شد تا قدرش نزد مردم بالا رفته و کسانی او را بر امام حسن ترجیح دهند. سپس خودش می‌افزاید: از نظر ما هر دو مساوی هستند. زیرا یکی به آیه «الا ان تتقوا منهم تقاة» عمل کرده و دیگری به «اعزاز دین» پرداخته است (ص 70) (شرح نهج البلاغه:‌16/65). مؤلف ما با اشاره به سخن ابن ابی الحدید اشاره به آن دارد که بسا کسانی، اگر مفاضله ای باشد، حسین را بر برادرش ترجیح دهند. حتی بعد از نقل استدلال ابن ابی الحدید در مساوات آن را مورد انتقاد هم قرار می‌دهد.

نویسنده ما این نکته ابن عنبه را که گفته بود امام حسن، امام برادرش حسین بوده نه به عکس، با استفاده از مطلبی از البحر الزخار در باره یکی از امامان زیدی و برادرش، چنین توجیه می کند که تقدم زمانی امامت امام حسن (ع) دلیل بر فضل نیست. (ص 71). طبعا در اینجا بحث های دیگری هم مطرح شده که به صرف این که در مباحث کلامی داخل شیعه تازه است، اهمیت دارد و برای تفصیل باید اصل کتاب را مطالعه کرد.

مؤلف از این که ابن عنبه در آخرین عبارتش جمله «مما تقوّله الامامیة» را آورده ناراحت شده و به مناسبت مقایسه ای میان دیدگاه های امامیه و زیدیه در باره حسنین (ع) آورده است. به نظر وی امامیه با توجه به دیدگاه خود در باره عصمت هر دو امام، از اصل در پی مفاضله میان آنها نبوده است.

در اینجا به مناسبت ستایشی از شیعیان نخستین دارد که در برخورد با صحابه و عترت روشی معتدل دارند. افرادی که انتخاب می‌کند، مانند عبدالرزاق بن همام، از شیعیانی هستند که میانه رو بوده و بیشتر متشیع‌اند تا شیعه.  وی در باره آنان عباراتی را از ذهبی، ابن عبدالبر در استیعاب و منابع دیگر نقل می کند و می کوشد تا نشان دهد که مواضع آنان تا چه اندازه عاقلانه و معتدل است. وی فهرستی نسبتا مفصل از این قبیل شیعیان که در میان صحابه و تابعین هستند، به دست داده است.(ص 85 – 95).

اما برای تأیید عقیده خود که به زیدیه نشان دهد که امامیه کمترین مفاضله ای میان حسنین نداشته و به هیچ صورتی امام حسن (ع) را کمتر از امام حسین نمی دانند به بیان مطالبی که سید مرتضی در تنزیه الانبیاء و الائمه در باره امام مجتبی آورده پرداخته است. پیش از آن شرح حالی کوتاه از سید مرتضی با استفاده از خود کتاب عمدة‌الطالب به دست داده است.

فصل بعدی کتاب او به همین مناسبت، اثبات امامت امام مجتبی (ع) است که طی صفحات طولانی با استفاده از مآخذ تاریخی و غیره، در این باره بحث می‌کند. همین طور بحثی طولانی در باره عصمت امام حسن علیه السلام آورده است (ص 99 – 120). علت صلح امام حسن با معاویه در ادامه آمده و در اینجا نیز مقایسه ای میان آنچه سید مرتضی در التنزیه آورده با مطالب تاریخ الاسلام ذهبی انجام داده است. تکیه عمده وی روی نقاط ضعف سپاه امام و مردم عراق است (121 – 146).

 

علت قیام امام حسین (ع)

بحث بعدی وی در باره قیام امام حسین و علت این قیام است. اشاره شد که اصل این بحث به خاطر نکته ای بود که ابن ابی الحدید گفته بود و آن این که هر دو امام یاوری نداشتند. یکی قیام کرد و دیگری نکرد. مؤلف ما که قائل به عصمت است در بخش قبل کوشید تا علت صلح را نشان دهد. در این بحث که آن هم طولانی است علت قیام امام حسین را شرح می دهد. وی بحث را با عبارات سید مرتضی در «تنزیه الانبیاء و الائمة» در باره علت قیام امام حسین آغاز می کند و سپس می کوشد با استفاده از مآخذ تاریخی، دیدگاه خود را اثبات کند.

عمده منبع این بخش به لحاظ دیدگاهی، نظرات سید مرتضی و به لحاظ تاریخی مطالبی است که ذهبی یا ابن حجر در باره وقایعی که منجر به قیام کربلا شد آورده‌اند. در لابلای این مباحث می توان دیدگاه های تازه ای را که متفاوت با برخی از نگاه های رایج در این زمینه در ایران صفوی بودف ملاحظه کرد. به خصوص از زاویه تمسک به منابع عمومی تاریخی و نگاه معتدل نویسنده، این بحث می‌تواند دیدگاه جالبی را در باره واقعه عاشورا به دست دهد. وی برای قانع کردن مخالفان، از قیام حره و قیام عبدالله بن زبیر و این که شورش علیه یزید جایز بوده استفاده کرده و بدین ترتیب دیدگاه ابن عربی مالکی ناصبی را که گفته بود که امام حسین با شمشیر جدش کشته شد، نقد کرده است (148 – 153).

وی تأکید دارد که حرکت امام حسین به کوفه، از زاویه دید اهل عقل و دین، کاملا توجیه شده بوده و اساس آن روی مکاتباتی بود که در این باره صورت گرفته بود. شرح وی در این زمینه کاملا ستودنی وتازه است. به وی در کار سیاست این امر طبیعی است که فردی بر اساس قرائن و شواهدی که خود می شناسد تصمیمی اتخاذ کند، در حالی که دیگران برخی از آن مصلحت ها را در نمی‌یابند یا آن شواهد و قرائن را نمی‌شناسند. برای امام حسین همین کافی است که در رفتن به کوفه، با اتکای به نامه های نوشته شده به این ظن غالب رسید که با این اقدام می تواند منکر را از بین ببرد و استیلای بر امر امامت پیدا کند (ص 162). تازه در میان مؤمنین برخی در مقایسه با دیگران برای انجام کارهای خوب جدی تر هستند. وی غالب این مطالب را در شرح دیدگاه های سید مرتضی بیان می‌کند.

تحلیل وی از کوفیان و تفاوت گذاشتن میان گروه های مختلف موجود در این شهر نیز با زبان عالمانه ای بیان شده است (ص 181 – 182). آنچه در این تحلیل ها تازگی دارد همین است که به نظر وی تمامی شواهد موجود در تاریخ نشانگر انتخاب درست امام حسین (ع) از دیدگاه یک فرد عاقل و آشنای به حرفه سیاست و خطر کردن است. وی دانش ماوراءی را در این تصمیم گیری مداخل نمی دهد و عبارتش را با تعبیر «فالحسین علیه السلام لما غلب علی ظنه» آغاز کرده و درک او را از این که مردم متابعت از من خواهند کرد و خواهم توانست بر امور فائق شوم ملاک قیام امام حسین قرار داده است. وی شواهد دیگری را هم نقل کرده و باز هم تأکید می کند که: و هذا ایضا من دلائل صدق ذلک الظن. (ص 183).

وی در ادامه با اشاره دولت فاطمی‌ها در مصر، صاحب الزنج، زیدیه طبرستان و حتی دولت عباسی تأکید می کند که آنان هم در شروع کار روی همین «ظن و گمان» به پیروزی کار خود را آغاز کردند. «هل نشأت تلک الدول و أمثالها الا من غلبة الظن» (ص 185). وی حتی اصل اسلام و پیروزی و مشکلات سر راه را نیز بر اساس همین تحلیل ارزیابی می کند.

این بحث ادامه می یابد تا آن که وی در نقل عبارات سید مرتضی به بحث تهلکه می رسد و این که امام حسین با اقدام بر قیام مصداق آیه و لاتلقوا بایدیکم الی التهلکة نیست. این بحث تا صفحه 206 ادامه دارد.

 

فضائل اهل بیت و تاریخ برخی از سادات

از اینجا به بعد مروری بر فضائل اهل بیت (ع) و یاد برخی از اعلام آنان از جمله امامان اثناعشر (ع) است. این بخش این کتاب، بیش از همه منقول از الصواعق المحرقه و افزوده هایی است که مؤلف از منابع دیگر در این زمینه دارد. منهای آنچه که از مآخذ مشهور در این باره نقل کرده است، و یکی از آنها ارشاد شیخ مفید است، گهگاه اشاراتی به شخصیت های معروف علوی و تاریخ زندگی آنان دارد که باید آنها را مطالب تازه این بخش دانست. برای مثال فهرستی از برجستگان خاندان بنی الحسن را به دست می دهد (221 – 225). اینجا و در موارد دیگر مرتب بر تفاوت باور شیعه زیدی و امامی تأکید دارد.

 

امیرانی از نسل امام حسین (ع)

پس از اشارت کوتاهی که به امیرانی از نسل سادات حسنی دارد، در ادامه به معرفی شخصیت هایی از بنی الحسین می پردازد. قسم اول آنان که به شهادت رسیده‌اند و  سپس شخصیت هایی از بنی الحسین که دولتی به دست آورده‌اند. مأخذ این بخش‌ها عمدة الطالب، البحر الزخار و آثار دیگر است. 

یکی از آنها جعفر الحجه یعنی جعفر بن عبیدالله اعرج بن حسین اصغر بن علی بن الحسین علیه السلام است که در نیشابور بود و اولاد او دولتی در بلخ داشتند. این مطالب از عمدة الطالب است؛ اما بلافاصله پس از آن از دولت بنی الحسین در مدینه یاد می کند و وصفی و شرحی از آنان به دست می‌دهد که تازگی دارد (ص 233 – 234).

نسلی از امیران و حاکمان از طریق عمر الاشرف بن علی بن الحسین هستند که از ملوک مازندران هستند. البته مأخذ نویسنده کتاب النفحه العنبریه است که اطلاعات نسب شناسانه آن بسیار مغلوط است. این مسأله را هم مؤلف و هم مصحح که خود کتاب النفحه را چاپ کرده، مکرر بیان کرده اند.

از دیگر دولتهای بنی الحسین، یکی هم همین دولت صفوی است که به قول وی دیرزمانی است که از سال 906 به این سمت با تصرف بلاد مختلف این دولت را تشکیل دادند. (235).

از دیگر دولتهای بنی الحسین، دولت مشعشعی است. منبع همان النفحه و باز یادآوری این نکته است که نویسنده آن کتاب دچار خبط شده و مؤلف ما می گوید که این خبطها را در حواشی که خود بر کتاب عمدة‌الطالب نوشته آورده است. (ص 236). وی سپس خود از ملوک مشعشعی یاد کرده و می افزاید که در زمان ما ملوک آن ناحیه تحت سلطه ملوک عجم یعنی سادات صفوی هستند. وی این خبر را از قول سیدعلی خان که در مکه از وی شنیده، نقل کرده است (ص 236).

سپس با نقل عبارتی از النفحه، فصلی در باره برخی از ملوک هند که به زعم او از سادات بوده‌اند آورده و سپس توضیحاتی بر آن افزوده است.

از دیگر امرای حسینی در عالم اسلام، دولت فاطمیان مصر و مغرب است. در این باره مطالبی به نقل از خطط مصر مقریزی که نام دقیق آن یعنی المواعظ و الاعتبار فی ذکر الخطط و الاثار را آورده نقل کرده است.

جالب است که در پایان این بخش، اشاره به ملوک باطنی از بنی الحسین دارد. آنان که پیش از این گفت ملوک ظاهر بودند، اما بسیاری از برجستگان از سادات از ملوک باطن هستند. (ص 240 – 243).

از اینجا به بعد، ذیل عنوان «فی تراجم الصدر الاول من بنی السبطین» ابتدا به بیان شرح حال هشت امام شیعه از امام چهارم تا یازدهم پرداخته و در ادامه شرح حال زید و یحیی و شماری دیگر را آورده است. منبع وی در این بخش، الصواعق المحرقه است که او نیز مطالبش را از چند کتاب مانند الفصول المهمه، مطالب السؤول، تذکرة الخواص گرفته است. وی می گوید که من مطالب همو را با افزون برخی از نکات آورده ام. پس از آن هم با استفاده از همان کتاب مطالبی که وی در باره زید و اسحاق بن جعفر الصادق دارد، بر آن خواهم افزود. مطالب افزوده خود او ذیل شرح حال هر شخصیت، با کلمه «اقولي» آغاز می‌شود. در مجموع می توان گفت که شرح حال خوبی از این هشت امام را بر اساس کتاب صواعق و منابع دیگر در این بخش (صص 243 – 307) آورده است.

 

منبع شناسی مؤلف

یکی از ویژگی این اثر بهره گیری مؤلف از کتابها و رساله‌هایی است که تنها به دلیل زندگی وی در مکه و دسترسی او به آثار موجود در آنجا، به آنها دستیابی داشته است. این کتابها به طور معمول در اختیار علمای ایران نبوده است.

برخی از این آثار عبارتند از:

الطراز المنقوش فی محاسن الحبوش / ابوالمعالی علاءالدین محمد بن عبدالباقی بخاری مکی خطیب مدینه (تألیف 991).

تاریخ الاسلام ذهبی (در جای جای کتاب از آن استفاده شده و روشن است که بخشی از کتاب در اختیار وی بوده است).

المغانم المطابه فی معالم طابه (از آن با نام تاریخ المدینه فیروزآبادی یاد کرده و مصحح هم در پاورقی نوشته که آن را نیافته است).

اتحاف مولانا الشریف حسن بتاریخ خلفاء الزمن و ولاته و ملوکه السالکین احسن سنن / سید محمد بن حسین سمرقندی

وسیلة المآل فی عد مناقب الال / شیخ احمد بن الفضل باکثیر (م 1047). (از این کتاب فراوان نقل کرده است).

شرح نهج البلاغه / ابن ابی الحدید

تاریخ بغداد

مستدرک حاکم نیشابوری

دلائل النبوه بیهقی

رسالة فی السلطان  / جلال الدین سیوطی (به احتمال موارد قبلی از این رساله گرفته شده است).

الجامع الکبیر / جلال الدین السیوطی

المتمثل و المحاضرة بالابیات المفردة النادرة / قطب الدین النهروالی.

شرح التجرید

الشفاء / قاضی عیاض

وفیات الاعیان /  ابن خلکان

الریحانه / شهاب الدین الخفاجی (شرح حال شیخ بهایی را از این کتاب نقل کرده و اشعاری از او آورده است).

الاستیعاب / ابن عبدالبر

صواعق المحرقه / ابن حجر الهیتمی

شرح الهمزیه / ابن حجر الهیتمی

الاغانی / ابوالفرج اصفهانی

جواهر العقدین / سید علی سمهودی

سمط النجوم العوالی / عبدالملک العصامی

ریاض النضره / محب الدین طبری

النفحه العنبریه / ابوفضیل محمد بن ابی الفتوح الشهیر بصدرالعالم (چاپ شده توسط سید مهدی رجایی در سال 1419).

 الفصول المهمه / ابوالحسن علی السفاقسی مکی مالکی

الفتاوی الحدیثیه / ابن حجر الهیتمی

نهایة الارب / قلقشندی

الاعلام بأعلام البلد الحرام / قطب الدین النهروالی (اطلاعاتی در باره برآمدن صفویه از آن نقل کرده است).

المواعظ و الاعتبار فی ذکر الخطط و الاثار / تقی الدین احمد بن علی بن عبدالقادر مقریزی

 

نتیجه گیری

یکی از اصول تفاوت بینش میان زیدیه و امامیه، نگاهی است که امامیه بر اساس نظریه عصمت به امامان خود دارد و بر این اساس، قالب خاصی را برای گزارش های تاریخی و هم تحلیلها ارائه می دهد. این در حالی است که زیدیه به رغم احترامی که برای حسنین قائل هستند، در این باره، نگره متفاوتی دارند. علاوه بر این، جریان زیدیه، بعدها بیشتر در نسل امام حسن بود نه امام حسین(ع). این امر سبب شد تا بحث های اندکی در زمینه مفاضله میان این دو برادر پیش آید که از نظر شیعه امامی، غیر معتبر و برخلاف دیدگاه رسمی آنان در باب عصمت بود. با این همه، نویسنده ما در تحلیل قیام امام حسین در مقایسه با صلح امام حسن، تلاش می کند براساس متون تاریخی معمول، یک تفسیر و تحلیل معقول تاریخی ارائه دهد. این بخش از کتاب «تنبیه وسنی العین» یکی از بهترین بخش های این کتاب است. به طور کلی در دایره ارتباط علم کلام و تاریخ، در حوزه فکری شیعه، می توان شاخه کوچکی را هم در چهارچوب معتقدات زیدی و امامی و مناسبات آنان در نظر داشت. هرچند ابعاد آن به خصوص به لحاظ تاریخی، بسیار گسترده تر و پردامنه تر از آن چیزی است که در اینجا آورده‌ایم.

 

منابع مقاله:

تنبیه وسنی العین بتنزیه الحسن و الحسین (ع)، السید محمد بن علی بن حیدر جبل عاملی، تصحیح سید مهدی رجائی، قم، مرعشی، 1429ق.

امل الامل، محمد بن الحسن الحر عاملی، تصحیح السید احمد الحسینی، بغداد، مکتبة الاندلس، 1385ق

نزهة الجلیس و منیة الادیب الانیس، السید عباس بن علی بن نورالدین، النجف، مکتبة الحیدریة، 1375ق

شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، تصحیح محمد ابرالفضل ابراهیم، قاهره، 1392ق.

الاجازة الکبیرة سماهیجی

الاجازة الکبیره، السید عبدالله الموسوی الجزائری التستری، تصحیح محمد السمامی الحائری، قم، مرعشی، 1414ق.

عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب، ابن عنبه، تصحیح سید مهدی رجایی، قم، کتابخانه مرعشی، 1383ش

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

شیخ محمد خالصی و افکار انقلابی او در سال 1301 ش

رسول جعفریان

زمانی که علمای عراق از جمله محمد مهدی خالصی ـ پدر شیخ محمد ـ به ایران تبعید شدند، مرحوم خالصی با پدر

مرز غلو و اعتدال در عقاید شیعه از دید یک دانشمند عصر صفوی «محمد یوسف بیک»

رسول جعفریان

نوشته حاضر، مقدمه این بنده خدا برای کتاب «معرفة الابرار و نور الانوار فی معرفة الائمة الاخیار ع (تأل

منابع مشابه بیشتر ...

ریاض الجنه زنوزی اثری دایرة المعارفی در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی

رسول جعفریان

در زمستان سال 1402 موفق شدیم یک چاپ عکسی از کتاب ریاض الجنه زنوزی که اثری دایره المعرافی در حوزه فره

مرز غلو و اعتدال در عقاید شیعه از دید یک دانشمند عصر صفوی «محمد یوسف بیک»

رسول جعفریان

نوشته حاضر، مقدمه این بنده خدا برای کتاب «معرفة الابرار و نور الانوار فی معرفة الائمة الاخیار ع (تأل

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

اندر تعریف صحیفه پنجم از کتاب صحائف العالم

رسول جعفريان

گزارش و معرفی کوتاهی است از بخشی از کتاب صحائف العالم، اثری که تاکنون منتشر نشده است. در این فصل، اط

يک گزارش و سه سند در باره حجاج ايراني در راه جبل

رسول جعفريان

یش از یک هزار و سیصد سال، ایرانیانی که عازم حج بودند از راه جبل، به مکه می رفتند. این راه، حد فاصل ک