
پنج سفرنامه؛ ژاپنیهای دیدار کننده از ایران در دهه 1920 میلادی
خلاصه
این کتاب که گزارش پارسی پنج سفرنامه و خاطرات ایران را در بردارد، شرح زندگی و کار چهار تن از فرستادگان ژاپنی در ایران و نیز یادنامۀ یکی از این فرستادگان را ارائه می کند.معرفی کتاب
سفرنامهنویسی قالبی است که نویسنده در آن مشاهدات خود را در طول سفر از اوضاع شهر و سرزمینهایی که به آنجا مسافرت کرده مینویسد و گزارش میکند. در این آثار نویسنده اطلاعاتی مانند موقعیت جغرافیایی، اوضاع اجتماعی، دینی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی یک منطقه و همچنین اطلاعات فراوانی در مورد زبان، معماری، بناها، بازارها و آداب و رسوم اهالی مناطق مورد بازدید خود را در اختیار خواننده قرار میدهد.
يکی از کشورهايی که سنت ايرانشناسی و اسلامشناسی قابل توجهی دارد کشور ژاپن است. ژاپنیها بر اساس فرمان سال 1635 امپراتورشان از سفر به خارج از کشور منع شده بودند، اما از سال 1854 ارتباط با خارجیها از سر گرفته شد. دولت میجی، هیأتی ژاپنی را در سال 1880 به ایران و عثمانی فرستاد[1] که در واقع اولین گروه ژاپنیها در ایران بودند. در حقیقت ژاپن که در پی نهضت تجدد (1868م) به تلاشی همهسویه و پردامنه برای ساختن خود از درون برآمد، ناگزیر دید که در صحنۀ جهانی نیز حاضر و پویا باشد. این همه با هدف اعتلای مملکت و همسری یافتن با قدرتهای غربی و سرانجام برتری یافتن بر آنها بود؛ هدفی که بزرگمردان با عزم آن روزگار، پیش پای ملت نهاده و همه توش و توان کشور را برای رسیدن به آن بسیج کرده بودند. چنین بود که کمی بیش از یک دهه نگذشت که نخستین هیئت سفارت را به دربار قاجار فرستادند و پس از آن نیز کسانی به عنوان مأمور رسمی، سیاح و محقق به ایران آمدند. اما ژاپن نخستین سفارت خود در غرب آسیا را در استانبول پایتخت عثمانی گشود و تا بعد از جنگ جهانی اول در ایران نمایندگی دیپلماتیک نداشت.
رجب زاده در مقالهای دربارۀ نخستین ایرانیپژوهان ژاپنی نوشته است: شاید بتوان گفت که اولینبار دو عضو مقامدار هیأتی که در سال 1880م./1327ه-.ق. از سوی دولت ژاپن به ایران آمدند به این کار پرداختند و شرحی هرچند کوتاه در سفرنامههایشان آوردند. این دو یکی یوشیدو ماساهارو عضو وزارت خارجه و رئیس این هیأت و دیگری فوروکاوا نوبویوشی عضو لشکری این سفارت هرکدام سفرنامۀ مفصلی نوشتهاند که در آن به ادبیات فارسی اشاره دارند. بعدها مسافران دیگری که از ژاپن به ایران آمدند، بهخصوص در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، تجربههای تازهای پیدا کردند و جزئیات بیشتری نوشتند. با نزدیکشدن جنگ با روس (1905-1904) ژاپن علاقه و توجه بیشتری به ایران نشان میداد و مسافران بیشتری از سرزمین آفتاب به اینجا میآمدند که شماری از آنها در جامۀ جهانگرد و راهب بودایی و خبرنگار روزنامه به ایران میآمدند، اما پیداست که همه میخواستند شناخت بیشتر و بهتری برای ژاپن از ایران، همسایۀ جنوبی روسیه در دیگر سوی آسیا پیدا کنند؛ زیرا که زمامداران و دستاندرکاران سیاست میدانستند که دیر یا زود با همسایۀ شمالی درگیر خواهند شد.[2]
در مقایسه با مسافران دیگر کشورها که از چند صد سال پیش به ایران آمده و سفرنامه نوشتهاند، ژاپنیها با شیوه و منش خاصِ ملاحظهاندیش و محافظهکار خود کمتر اظهار نظر صریح و روشن، بهویژه در انتقاد از احوال و رویدادها یا کار و کردار مردم کردهاند، اما چون از سویی بیشتر ژاپنیهای نسلهای پیش برای کار و مأموریت به ایران آمده و به هر روی میبایست گزارشی به دستگاه متبوع خود میدادهاند و از سوی دیگر هم سفرنامه یا خاطرهنویسی آنها به ژاپنی بوده (و احتمال نمی رفته است که ایرانیان، دستکم در آیندۀ نزدیک، از محتوای آن آگاه شوند) فکر و احساس واقعی خود را به قلم آوردهاند.[3]
کتاب پنج سفرنامه: ژاپنیهای دیدارکننده از ایران در دهۀ 1920 میلادی
این کتاب که گزارش پارسی پنج سفرنامه و خاطرات ایران را در بردارد، شرح زندگی و کار چهار تن از فرستادگان ژاپنی در ایران و نیز یادنامۀ یکی از این فرستادگان است. در اینجا این پنج سفرنامه را به اختصار معرفی میکنیم:
سفرنامۀ اول: دیدار ایران و بینالنهرین/ نوئیدا ئیشیرو (1923 - 1924 م)
نوئیدا ئیشیرو، مأمور وزارت خارجه ژاپن، در سال 1923 همراه گروهی برای بررسی مصلحت ایجاد دفتر نمایندگی و نیز انعقاد عهدنامۀ بازرگانی که گفتوگوی آن از سالها پیش میان نمایندگان سیاسی ایران و ژاپن در بعضی پایتختهای اروپایی در میان بود به ایران آمد. این رفت و برگشت او و همراهانش نُه ماه و نیم طول کشید و وی پس از برگشتن به ژاپن جریان سفر و دیدهها و یافتههایش را در بیست بخش، زیر عنوان اوضاع ایران و عراق در پنج شماره از مجلۀ چیری کیوءایکو منتشر کرد. منابع معاصر ایرانی شمار اعضای هیأت نوئیدا را به تفاوت شش تا دوازده تن نوشتهاند. سفر این گروه همزمان بود با ریاست وزرائی رضاخان و نوئیدا چند بار به دیدن این نخستوزیر مقتدر ایران رفت. وی و همراهانش حدود یکصد روز در تهران ماندند و بررسیهای گوناگونی کردند. او شناختن فکر و احساس ایرانیها نسبت به ژاپن و ژاپنیان را مهمترین هدف مأموریت خود یاد کرده و گفته است که برای یافتن حقیقت حال، سوای مقامها و مأموران کشوری و لشکری، با قشرهای گوناگون مردم از روزنامهنویس و نمایندۀ مجلس و دیگران پرسوجو کرده. نوئیدا هچنین شرحی دربارۀ شرکت نفت انگلیس و ایران، اقلیم و جغرافیا و اقوام ایران، جمعیت تهران، ضعف حکومت قاجار و احمد شاه، قدرتیافتن سردار سپه، گزارش آمار بازرگانی میان ایران و ژاپن و نیز فعالیت تجار آلمانی در ایران را نوشته است.
سفرنامۀ دوم: یاد تهران/ اُوچییاما ایواتاروء (1926-1927 م)
ایواتاروء اوچییاما (1967-1890) در دومین سال سلطنت رضاشاه برای افتتاح نمایندگی دیپلماتیک ژاپن به ایران آمد و یک سال (مهر 1305 تا مهر 1306) در تهران مقیم بود. وی در این مدت به عنوان دبیر سفارت ژاپن در استانبول و مأمور آن نمایندگی در تهران معرفی شده بود و در واقع سمت رسمی نداشت. پس از مرگ وی در 77 سالگی، انجمن بررسی تاریخی ایالت کاناگاوا یادنامهای به افتخار او منتشر کرد، با عنوان «یادگار 77 سال زندگی ایواتارو اوچییاما».
سفرنامه و خاطرات وی که شرح داستانی اقامت یک سالۀ او در تهران و مقدمات این مأموریت است با ترجمۀ فارسی هاشم رجبزاده زیر عنوان یادِ تهران در ماهنامۀ کلک منتشر شد. این سفرنامه با آنکه از نظر تحقیق تاریخی و شناختن احوال سیاسی آن روزگار ارزش چندان ندارد، تصویری از حال و هوای آن سالها و وضع تازۀ ایران پس از تغییر سلطنت به دست میدهد. اوچییاما به تمایل و تلاش مقامهای ایرانی برای بهرهمندشدن از اصل برابری در مناسبات خود با دولتهای قوی اشاره دارد، اما دربارۀ مردم ایران و زندگی ایرانیان جز دو سه نکتۀ پیرامون رفتار خدمۀ ایرانی خود که برآمده از معتقدات آنها بوده، سخنی نگفته است.
سفرنامۀ سوم: سفرنامۀ ایران/ کوروئیتا کاتسومی (1928 م)
کوروئیتا کاتسومی (1946-1874) دانشمند تاریخ ژاپن و استاد دانشگاه امپراتوری توکیو و تخصص او در اسناد کهن تاریخی بود. وی رسالۀ دکتری خود را در موضوع «گونههای اسناد تاریخی ژاپن» گذراند و از سال 1936 به بررسی آثار تاریخی پرداخت و به ظاهر سفر ایران او هم در پیجویی همین رشتۀ تحقیق بود. کوروئیتا شرح سفر ایران خود را در سخنرانیای که به دعوت انجمن کِیمِی ترتیب یافته بود گفته و متن آمادهشدۀ این سخنرانی تحت عنوان گفتار دربارۀ سفر به ایران منتشر شده است.
وی گفته که در سفرش به ایران مأموریت رسمی نداشته و از سوی دستگاهی حمایت نمیشده است و فقط به توصیۀ معاون وزیر خارجۀ ژاپن سفر انگلیس در توکیو، سفارشنامهای به عنوانِ مقامهای حکومت انگلیسی هند به او داد که با نشاندادن آن و سفارشی که سرکنسول ژاپنی در بمبئی کرد توانست در اینجا رویداد ورود به عراق را بگیرد. او گفته است که در سفر ایران گروهی سه نفره بودند که هیچ کدام فارسی نمیدانسته و مترجمی هم نگرفته بودند. از بختِ نیک، کنسول ایران در بمبئی که به مرخّصی به ایران میرفت در کشتی از کراچی تا بوشهر همسفرشان بوده و راهنمایی و یاری فراوان کرده است.
وی وصفی از دیدنیها و فراوردههای ایران و جلوههایی مانند کاریز در بیابان و باغهای شیراز و پارچه و مخملبافی در کاشان آورده، اما از دیدار با مقامها و مردم ایران یاد نکرده است. وی در تحسین زیبایی و گیرایی کوه دماوند گفته است: اگر همۀ حاصل سفرم به ایران دیدن دماوند بوده باشد، این سفر به رنج و دشواریهایش میارزد.
سفرنامۀ چهارم: آرمیده در خاک ایران (یادنامۀ ناروسه شونسوکه)/ تایرا تیزوء (1929م)
تایرا تیزؤ (1978-1894) اندیشمند و نویسندّۀ ژاپنی مقالهای را به یاد دوست جوانمرگش ناروسه شونسوکه نگاشته و گزارش فارسی آن در این کتاب آمده است.
در بخش 21 خاطرات اوچییاما از مأموریتش در ایران که گزارش فارسی آن در این کتاب آمده، از ناروسه چنین یاد شده: شنیدم که چندی پس از رفتن ما از تهران دیپلمات جوانی با آیندۀ امیدبخش، به نام ناروسه که مقام دبیری در ردۀ دیپلماتیک داشت، در دنبالۀ ماموریتش در مسکو به تهران آمد و جانشین آقای «ن» شد، اما از بخت بد بر اثر کمبود مواد غذایی تازه (و ویتامیندار) تحمل ناخوشی را نداشت. او در تهران درگذشت، و جسدش را (به رسم ژاپن) در کوهی در حومۀ تهران در کورۀ موقتی که برای این کار ساخته بودند، سوزاندند.
سفرنامۀ پنجم: دیدارم با رضاشاه: شرح باریابی نخستین وزیرمختار ژاپن نزد رضا شاه/ کاساما آکیئو (1929 م)
کاساما آکیئو نخستین وزیر مختار ژاپن در ایران بود که با استوارنامۀ رسمی در تاریخ 10 دسامبر 1929 برابر با 19 آذر 1308 به تهران رسید و تا 23 اکتبر 1932 برابر با 1 آبان 1311 در ایران مأمور و مقیم بود. او مردی اهل فضل، محقق، تاریخدان، هنرشناس، و صاحب قلم بود و پس از پایان مأموریتش در ایران خاطرهها و یافتههای خود را در کتابی با عنوان سرزمینهای بیابان: ایران؛ عربستان؛ ترکیه منتشر کرد که مجموعهای پر محتوا در معرفی تاریخ، تمدن، فرهنگ و جامعۀ ایران است.
وی در سفرنامۀ خود نوشته است: از فراموش ناشدنیترین تجربههایم در سالهای زندگی در خارج از ژاپن، دیدار و گفتگو با رضا شاه در کاخ گلستان است. او همچون اژدهایی که ]در افسانههای چین و ژاپن[ بر بال ابر و باد در آسمانها اوج میگیرد، بر شهباز اقبال نشسته و بخت یار و قهرمان شده بود. تهران، پایتخت ایران، در جلگهای به بلندی چهار هزار پا افتاده و هوایش همیشه خشک و آفتابی است. تقدیم استوارنامهام در یک روز ابری در ماه دسامبر سال 1929 (دی ماه 1308) انجام گرفت. کوه دماوند که ما ژاپنیها آن را «فوجی ایران» مینامیم، با بر و دوش برف پوشیده بروشنی پیدا بود ... رضا شاه در میانۀ تالار و نزدیک به درِ ورودی ایستاده بود. او مردی بلند قامت، به بالای حدود شش پا، و خوش اندام مینمود، و وقار شاهانه داشت. او آن روز لباس رسمی با نوار آبی پوشیده، و بالاترین نشانهای ایران را به سینه زده بود. کنار رضا شاه، تیمورتاش، وزیر دربار و گردانندۀ واقعی دستگاه حکومت در آن روزها، و (محمدعلی) فرزین وزیر خارجه که پس از چندی وزیرمختار ایران در آلمان شد، ایستاده و به من چشم دوخته بودند.
پایان کلام اینکه کتاب «پنج سفرنامه: ژاپنیهای دیدارکننده از ایران در دهه 1920 میلادی» با ترجمۀ هاشم رجبزاده و کینجی ئهاورا از سوی نشر طهوری در سال 1394 در پانصد نسخه و 170 صفحه منتشر شده است.
الهام بادینلو
پربازدید ها بیشتر ...

اسناد دیپلماتیک ایران دوران شاه صفی اول؛ از مجموعه آرشیو اسناد کهن دولتی روسیه (فارسی - ترکی - روسی)
آرتیوم آلکسیویچ آندرییف و دیگراناسناد دیپلماتیک ایران دوران شاه صفی اول؛ از مجموعه

پنجاه سال با ورزش زورخانه و کشتی پهلوانی قم
مهدی عباسیسیزدهمین اثر از تالیفات ورزشی آقای مهدی عباسی با نام «پنجاه سال با ورزش زورخانه و کشتی پهلوانی قم» چ
منابع مشابه بیشتر ...

شهرهای مرزی ایران و بیزانس در دوره ساسانی
پرویز حسین طلائی و علی اکبر مسگردر این کتاب هشت شهر که در ارمنستان، آسیای صغیر، بین النهرین و سوریه واقع شده اند، مورد بررسی قرار گر

جزیره در دوره اسلامی، تاریخ محلی و جغرافیای تاریخی جزیره
محمدرضا شهیدی پاککتاب حاضر ابتدا تاریخچه جزیره را ارائه میکند و سپس دولتهایی که در جزیره پس از فتح تا دوره عثمانی ر
نظری یافت نشد.