منشآت سليماني
خلاصه
اثري است آموزشي که چگونگي نامه نگاري در سطوح مختلف و نيز ادبيات نگارش را در دوره صفوي آموزش مي دهد. اين کتاب يکي از نخستين آثار آموزشي است که با همين هدف در زمينه ادب فارسي نويسي نوشته شده است.معرفی کتاب
این مقدمه ای است که بنده برای این کتاب نوشتهام:مقدمه در پیشینه دانش انشاء
دانش ترسل و انشاء از دانشهای ریشهدار در زبان فارسی است و دست کم از قرن ششم آثاری مدوّن در این زمینه وجود دارد. نگارش ادیبانه که کار دبیران بود، هم به لحاظ شغلی و هم هنرنمایی ادبی ارج بلندی یافت و بسیاری از برجستگان میکوشیدند تا با نگارش نثرهای پخته، نگاشتههای خود را به عنوان سرمشق برای نسلهای بعدی عنوان کنند.
مکاتیب سنائی (تصحیح نذیر احمد، تهران، 1362) که شامل هفده مکتوب بوده و شماری از آن مکاتیب دیوانی است یکی از نخستین آثار برجای مانده در علم الانشاء در ادب فارسی است.
نامههای رشید الدین وطواط و همین طور عتبة الکتبة دو مجموعه قرن ششمی است که از دوره سلجوقیان و خوارزمشاهیان برجای مانده است. عتبة الکتبة (چاپ محمد قزوینی) یکی از بینظیرترین آثار انشائی است که افزون بر نشان دادن مرتبه و پایه زبان فارسی، اخلاق سیاسی و آداب حکومت کردن را نیز به ما میآموزد. دستور دبیری اثر دیگری است که از قرن ششم برجای مانده و با ارائه نمونههای انشاءات، به آموزش نگارش و تنظیم اسناد و متون میپردازد. این اثر توسط عدنان ارزی در سال 1962 در استانبول چاپ شده است.
از کهن ترین آثار انشائی از همین قرن ششم التوسل الی الترسل است که توسط بهاءالدین محمد بن محمد بغدادی منشی علاءالدین تکش خوارزمشاه (م 594) فراهم آمده است.
در قرن هفتم و هشتم، ادبیات فارسی وارد مرحله تازهای شد که انشاءات به عنوان بهترین نثرها، شاهد این تحول تازه است. نمونه مهم این قبیل انشاءهای فارسی را در سوانح الافکار رشیدی می بینیم که نامههای رشید الدین فضل الله به عنوان یکی از زبدهترین دبیران این دوره به حکام و ولایات است.
در همین قرن هشتم هندوشاه نخجوانی از تربیت یافتگان مکتب ادبی دوره مغول اثر سترگ دستورالکاتب فی تعیین المراتب را نوشت که نشانی از رشد علم الانشاء بود. کمتر کتابی است که در علم انشاء بتوان با این اثر مقایسه کرد. در همین دوره مصباح الرسائل و مفتاح الفضائل اثری دیگری بود که موفق بن محمد مجدی در علم انشاء نوشت. تحفة جلالیه یا جلالیه در علم مکاتبه نیز نشانی از ظهور علم انشاء به عنوان یک دانش مستقل در نیمه قرن هشتم هجری است. (دربارة متون اخیر و فهارس آنها بنگرید: ریوکو واتابه، «پژوهشی در ساختار مجموعههای منشآت دبیری و تحول آیینهای نگارش در دوره مغول»، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 32، صص 28 ـ 41). فرائد غیاثی از جلالالدین یوسف اهل (قرن نهم) اثر دیگر انشائی است که حاوی 650 نامه بوده و مفصلترین اثر در این زمینه به شمار می آید.
ادامه نگارش در این زمینه منجر بدان شد که علم انشاء نه تنها عبارت از متنهای آماده انشائی، بلکه به صورت یک علم مدون با اصول مشخص درآید. در واقع کسانی از دبیران معروف، نامههای خود را گردآوری کرده و مجموعهای زیبا فراهم میآوردند. این کار، گاه توسط شاگردان و علاقهمندان آنان انجام میشد. در موارد دیگری، کسانی بودند که صرفا برای سرمشق دانش آموزان، انشاءهای فرضی مینوشتند. اما از اینها مهمتر تبدیل شدن علم انشاء به علم بود، این که اصول آن به صورت علمی در کتاب یا رسالهای فراهم آید.
غالب آنچه در دوره سلجوقیان و خوارزمشاهیان نوشته میشد در قالب فرمانهایی برای واگذاری مناصب عالی اداری و کشوری و لشکری و دینی به افراد بود. اما به تدریج نوشتن فتحنامهها و حتی آرام آرام متنهایی در حوزههای دیگر از جمله وصف نوروز و بهار و غیر آن نیز رواج یافت. از این دست اخوانیات بود که باید به آنها عنوان نامههای دوستانه را داد.
پیشرفت این علم و استفاده از انواع و اقسام عبارات بدیع همراه با آیات و اخبار و اشعار کاری بود که به سرعت و قوت ادامه یافت.
اشاره کردیم که مهم ترین شغلی که با این علم سروکار داشت، شغل دبیری بود. دبیر میبایست تمامی فنون بلاغت و بیان و بدیع را یاد میگرفت و به علاوه از قرآن و حدیث و به خصوص شعر سهمی وافر داشت تا بتواند با ترکیب اینها، متنهای زیبایی فراهم آورد. در متون کهن ادبی مانند چهار مقالة عروضی یا حتی قابوس نامه، از این رشته علمی با عنوان آداب و دبیری و کاتبی کردن یاد شده و اصول آن به صورت مختصر، درج شده است.
در چهار مقاله آمده است:
دبیری صناعتی است مشتمل بر قیاسات خطابی و بلاغی منتفع در مخاطباتی که در میان مردم است بر سبیل محاورت و مشاورت و مخاصمت، در مدح وذم وحیلت و استعطاف و اغراء و بزرگ گردانیدن اعمال و خرد گردانیدن اشغال و ساختن وجود عذر و عتاب و احکام وثائق و اذکار سوابق» «پس دبیر باید که کریم الاصل ، شریف العرض، دقیق النظر ، عمیق الفکر ، ثاقب الرای باشد و از آداب و ثمرات آن قسم اکبر و خط اوفر نصیب او رسیده باشد و از قیاسات منطقی بعید و بیگانه نباشد و مراتب ابناء زمانه شناسد و مقادیر اصل روزگار داند... (صص 19ـ20).
در قرن نهم پارسینویسان هند در این زمینه، پیشرفت چشمگیری داشتند چنان که اثر بلندپایهای مانند ریاض الانشاء از محمود گاوان ملقب به صدر جهان (م 886) درآمد که عبارت از شمار زیادی متن انشائی قابل تأمل و تقلید بود (بنگرید به مقالة دکتر محمد باقر وثوقی با عنوان «تاریخ ایران و هند قرن نهم در کتاب ریاض الانشاء» : کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ش 51 – 52، صص 4 ـ 14). اما به جز آن عبدالرحمان جامی رساله مستقلی با عنوان رساله در منشآت در دستور نامه نگاری نوشت. چنان که ملاحسین کاشفی نیز کتاب مخزن الانشاء را تألیف کرد.
علم انشاء در دوران متزلزل تاریخ ایران تیموری و ترکمانان نیز ابهت خود را داشت و منشآت میبدی (تهران، 1376) یکی از آثار جاودان در علم الانشاء از دورة ترکمانان است.
این میراث در حالی به دوره صفوی رسید که معالاسف زبان فارسی، تحول نامیمونی یافت و از خلوص آن به شدت کاسته شد. با این حال، سنت نیرومندی که به عنوان انشاء وجود داشت، و نیز ضرورتی که برای درباریان در جهت حفظ مقام و منزلت احکام و فرامین و نامه های شاهانه در کار بود، تا حدودی سطح کار نگارش را حفظ کرد.
میراث یاد شده بخشی در ایران و بخش دیگری در هند و ماوراءالنهر (همانند نامه ها و منشآت جامی (تهران، 1378) و عثمانی (مانند منشآت فریدون بیک ـ تألیف 982 ـ م 991) امتداد یافت و یادگار آن هزاران متن منشیانهای است که به صورت اسناد رسمی یا برای آموزش حرفه انشاء به تحریر درآمده است. در این زمینه آثار متفرق و پراکنده زیادی بر جای مانده است که برخی معرفی و برخی نیز به تدریج در فهارس نسخ خطی معرفی میشود. یکی از آخرین این قبیل آثار نورس چمن است که توسط محمد مسیح عذاری در میانه قرن یازدهم در پنج باب نوشته شده: باب اول: در آنچه محرران باید از رسوم و آداب این فن بدانند. باب دوم: در معرفت مراتب خطـاب و عرایـض پـادشاهان و وزراء و خوانین و علما، باب سوم: احوال زمان و اماثل و اقران به انواع مکاتبات ومخاطبات، باب چهارم: در شکایت زمانه و اهل زمان و تهانی و تعازی، باب پنجم: در چند امثله و تعلیقه و فتح نامه و مکاتب.
انشاء نویسی در دوره قاجاری نیز ادامه یافت و در این روزگار نیز آثار فراوانی در عرصه ادبیات فارسی پدید آمد. نمونه آن منشآت فاضل جمی، منشآت فرهاد میرزا، و همین طور نوشته های قائم مقام فراهانی است.
این روند در دوره مشروطه، همزمان با ساده نویسی فارسی و سپس در دوره پهلوی از دست رفت و به تدریج این علم ناپدید شد.
درباره این کتاب
تاکنون در باره منشآت فارسی مطالب چندی انتشار یافته است. یکی از نخستین آنها مقاله مفصل دبیری و نویسندگی از مرحوم دانش پژوه است که در مجله هنر و مردم منتشر شده و به صورت نامنظم اما مفصل و دقیق اطلاعات فراوانی را در باره آنچه در باره منشآت نوشده شده به دست داد.
ذبیحالله صفا هم به طور پراکنده و در صفحاتی بسیار اندک در تاریخ ادبیات ایران، و به مناسبت هر دوره تاریخی، اشارتی به منشآت دارد. این اطلاعات برگرفته از برخی از فهارس نسخ خطی مربوط به کتابخانههای اروپاست (تاریخ ادبیات: 1/5، صص 405 – 406).
در سالهای اخیر دو شماره از کتاب ماه تاریخ و جغرافیا (شماره 32 و شمارة 51 – 52) شرحی از منشآت فارسی و معرفی کوتاهی از آثار چاپ شده به دست داده است که برای به دست آوردن شناخت کلی نسبت به آثار مشهور این رشته علمی بسیار سودمند است. در همین شماره چندین کتابشناسی نیز در این باره درج شده است که ما را از هرگونه اظهار نظر در این باره، مستغنی میکند.
کتاب حاضر و مؤلّفان آن
منشآت سلیمانی اثری است که از جهاتی منحصر بفرد است، شاید عمدهترین آن این است که اثری است درسی و آموزشی. البته بسیاری از منشآت دیگر هم آموزشی است، اما این منشآت، دقیقا آموزشیتر نگاشته شده است. نکته دوم آن است که این اثر مختصر و مروری است و این هم البته به دلیل جنبه آموزشی آن است. در واقع، در این کتاب، به همه آنچه که برای نگارش نامه، به لحاظ محتوایی و صوری مورد نیاز است، گریزی زده شده و نکاتی را یاد آور شده است. بیشتر آنچه در باره منشآت است، آموزش محتوایی، کاربرد مفاهیم و البته تا حدودی شکل نگارش و جنبه های صوری است. این اثر، نه تنها به لحاظ صوری، توضیحاتی اشاره وار اما در همه بخشها به دست داده، بلکه به لحاظ نگارشی و املائی نیز دقیقا با معیارهای آموزشی و متناسب با زمان مطالبی را طرح کرده است. فرضا آگاهیم که یک انشای خوب در آن دوره، مشتمل بر کلمات فارسی، عربی و ترکی است و به همین دلیل، نویسندگان این اثر، املای کلمات را در همه این بخشها تعلیم دادهاند و به تناسب گستردگی استفاده از هر کدام از این زبانها، و این که مثلا فارسی بیش از عربی و ترکی و عربی بیش از ترکی است، نکاتی را در باره هر یک از آنها یادآور شدهاند.
در مقدمه کتاب میتوان با فهرست فصول پانزدهگانه کتاب آشنا شد. این فصول در بخش منشآت و آنچه که به تنوع آنها مربوط است، برای نمونه، در مقایسه با آنچه در دستورالکاتب آمده، چندان گسترده نیست، اما دامنه کتاب ما، به لحاظ اشتمال بر کلیات مورد نیاز در علم الانشاء از جامعیت ویژهای برخوردار است.
بخش قابل توجهی از کتاب مربوط به دانش بلاغت و اصطلاحات خاص آن است، البته به مقداری که در آیین نگارش انشاء به کار آید.
در این میان، فصل پانزدهم کتاب با عنوان در باب املاء (درست نویسی) و قواعد سخنوری و خط، به تنهایی بیش از یک سوم کتاب را به خود اختصاص داده و تواند که کتاب مستقلی باشد.
اما دربارة نویسنده یا نویسندگان این اثر، باید گفت، نام کسی در متن کتاب نیامده است. آنچه در مقدمه به آن تصریح شده این است که کتاب به امر شاه سلیمان و توسط دبیران دبیرخانه دربار صفوی تنظیم شده است. عبارت مقدمه این است:
و چون درگاه خلایق پناه، مرجع طوایف امم و اصناف بنی آدم بوده و میباشد، و نوشتجات به انحاء مختلف از ین سُدّه سنیّه به اطراف و اکناف عزّ صدور مييابد، و منشیان عطارد نشان درگاه معلّی احکام و ارقام، و نوشتجات جهانگرد پادشاهی و آداب و متعلّقات آن را منشآت متعدّد پرداخته و کتابهای متفرّق ساخته، مجتمع نبود، کلب آستان علیّ بن ابی طالب، سلیمان الصفوی الموسوی الحسینی بهادر خان، کُتّاب سرکار عالم مدار را مقرّر و مأمور فرموديم که آن را در یک مجلّد به ترتیب مناسب مجتمع سازند، که همگی در نظر اکسیر نظیر بوده، هر مطلبی از مطالب آن به سرعت و سهولت جلوهنمای دیدة خورشید خاصیت گردد؛ و آن را منشآت سلیمانی نام نهاده، به پانزده باب، مبوّب و مرتّب فرموده.
بدین ترتیب دبیران کار تهیه این متن آموزشی را بر عهده داشتهاند. منبع مهم آنان تجربه های شخصی و در انتخاب نمونههای انشاء از میراثی که در اختیارشان بوده استفاده کردهاند. یک نمونه که گواه این مطلب است، عنوان باب هفتم کتاب است به این شرح: باب هفتم در مکاتیب سایر الناس که عارف به آداب نوشتجات نیستند و القاب دستور باب ششم نیز مناسب ایشان که فقرایند، نیست و در میان یکدیگر به نحوی معمول داشتهاند، و از ترسّل سرکار خاصه شریفه نقل شد.
در عنوان باب چهاردهم کتاب نیز آمده است: باب چهاردهم در نوشتجات شرعیه که از ترسل خاصه شریفه نقل شده.
این کتاب به جز موضوع اصلی آن که علم الانشاء است، و ضمن آن که بسیاری از مباحث بلاغت و بیان و بدیع را هم آورده، فوائد ادبی حاشیهای فراوانی دارد که از آن جمله نقل اشعار فراوانی از شعرای مختلف از قدما و اندکی هم از معاصران است. در بخش معاصران اندک است که ضمن آن اشارتی است که به کتاب تذکره شعرای میرزا احمد قمی صاحب خلاصة التواریخ. طبیعی است که اصحاب تاریخ ادبیات را امکان استفاده شایسته از این اثر هست. در همین زمینه، شرحی که در باره تاریخ خط و به ویژه برخی از خطاطان بنام دوره صفوی دارد، باید از مباحث ارزشمند آن به حساب آورد که در عین کوتاهی و آموزشی بودن، میتواند حاوی نکات تازه در زمینه تاریخ هنر خطاطی و شناسائی خطاطان هم باشد.
تلاش من ارائه متنی کم غلط از این کتاب بوده است. ضمن آن که روشن نیست در این کار چه اندازه موفق بودهام، از لطف جناب آقای بهروز ایمانی در مرور بر کتاب و تصحیح آنچه به نظرشان نادرست میآمده، سپاسگزارم.
نسخة خطّي منشآت سليماني به شمارة 8895 در كتابخانة مجلس شوراي اسلامي محفوظ است.
رسول جعفریان
13 رجب 1430
15 تیرماه 1388
پربازدید ها بیشتر ...
دانشنامه ی هزاره (جلد اول)
زیر نظر شورای علمیدانشنامه یا دایرة المعارف، به کتابی گفته می شود که به ترتیب الفبایی یا موضوعی، درباره ی رشته یا رشته
منابع مشابه بیشتر ...
تاریخ جهان: دیدگاه رادیکالی - مارکسیستی از نئاندرتال ها تا نئولیبرال ها
نیل فالکنردر این کتاب، تاریخ جهان مورد بحث است و ما برای فهم بیشتر جامعۀ امروز و آینده، تاریخ را یک سلاح می دا
موسیقی هزارساله؛ تاریخ جدید سنت های موسیقایی ایران
ان ایی. لوکاساین کتاب، که بازنویسی مهمی از تاریخ موسیقی ایرانی ارائه می دهد، نخستین اثری است که برداشت های موجود
نظری یافت نشد.