برچسب ها: حاج محمد کریمخان

۲ مقاله

مقالات

خلاصه

این متن نسبتا طولانی، مقدمه ای است که برای کتاب سفرنامه سرمایه سعادت نوشته ام. نویسنده ی آن، طلبه ای جوان است که سال 1302 از کربلا به طهران می آید. او متعلق به یکی از خاندان های روحانی آذربایجان با تعلق خاطر به شیخ احمد احسایی است. وی در این سفرنامه می کوشد تا دیدگاه های خود را در باره تمدن و تدین، سازگاری ها و ناسازگاری های آن نشان دهد. در بخش اول، مروری بر خاندان وی، شرح حال او، و در ادامه گزارشی از چند اثر او و از جمله سفرنامه سرمایه سعادت خواهم داشت.

خلاصه

چطور می شود حمام را اسلامی کرد؟ آیا می توان توصیه هایی را در باره حمام مطرح کرد که در این مورد مشخص، نوعی زیست متفاوت با آنچه که مثلا در غرب یا شرق هست، تعریف شود؟ اگر عبادات را منها کنیم، در امری مثل حمام، چه تفاوتی میان زیستی که در مدنیت اسلامی هست، با آنچه میان یهود و نصارا یا غرب هست وجود دارد؟ رساله دلاکیه، با این انگیزه نوشته شده است تا نظر اسلام در باره شغل دلاکی و آنچه در حمام می گذرد معلوم شود. البته حاج محمد کریمخان شیخی که آن را نوشته، از معلومات خود در طب سنتی و فیزیک یونانی هم استفاده کرده و یکجا در باره دلاکی از نظر عقل و شرع و عرف و حتی به اعتبار یک صنعت از آن سخن گفته است. نوشتن در این باره، این یک تجربه تاریخی است، تجربه ای که هنوز بسیاری به آن فکر می کنند.