۳۶۱۶
۰
۱۳۸۴/۰۴/۰۵

در باره کتاب التراتيب الاداريه کتاني و بستر تاريخي تأليف آن

پدیدآور: رسول جعفريان

1 .  انحلال خلافت عثماني و بحران در فقه سياسي اسلام<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />

بحث از حکومت اسلامي يا جمهوري اسلامي در ميان انديشمندان مسلمان، طي يک صد سال اخير،  از زماني آغاز شد که خلافت عثماني ابتدا رو به ضعف و انحلال و سپس اضمحلال کامل رفت. به دنبال فروپاشي دولت عثماني، سرزمين هاي اسلامي که پيش از اين تحت لواي دولت عثماني به عنوان يک واحد سياسي شناخته مي شدند،  به استقلال رسيدند و هر کدام براي خود به صورت يک واحد سياسي در صفحه جغرافياي سياسي عالم ظاهر شدند.

با از ميان رفتن دولت عثماني، و ناکام ماندن تلاش ها براي باز گرداندن خلافت اسلامي،  اسلام گرايان در هر يک از کشورهاي استقلال يافته در مصر، سوريه و نيز عربستان و جز آن، اين پرسش را مطرح کردند که جايگزين خلافت اسلامي چه چيزي مي تواند باشد؟

منهاي کساني که مذبوحانه براي بازگرداندن خلافت اسلامي تلاش مي کردند، کساني از متفکران مسلمان که اميدشان براي بازگرداندن آن خلافت نااميد شده بود، به چاره انديشي هاي ديگري روي آوردند.

در اين مرحله به طور کلي دو پاسخ مطرح گرديد:

الف: پاسخ نخست اين بود که اساسا اسلام هيچ انديشه منظمي در باره حکومت و خلافت اسلامي در هيچ زماني  نداشته و اين تصور که اسلام و سياست از ابتدا هماهنگ بوده و دست در دست هم داشته اند تصوري نادرست و از افزوده هاي مسلمانان بعدي است. در اين نگاه چنين توصيه مي شد که اصولا مفهومي مانند خلافت اسلامي از ابتدا درست نبوده است.

مهم ترين نماينده اين طرز تفکر علي عبدالرازق بود که کتاب الاسلام و اصول الحکم را بلافاصله پس از سقوط عثماني نوشت و در اثبات اين نگرش نهايت آنچه را بايد، گفت. تفکر علي عبدالرازق بر پايه جدايي دين از سياست بنا نهاده شده بود، و اين چيزي است که در مقدمه کتاب التراتيب الاداريه سخت مورد انکار قرار گرفته است.#

ب: پاسخ دوم به اين چاره جويي آن بود که بعد از آن که خلافت عثماني به عنوان سمبل خلافت اسلامي از ميان رفته و راهي هم براي بازگرداندن آن وجود ندارد، مي توان نوعي خلافت محلي و منطقه اي را که پسوند اسلامي هم داشته باشد جايگزين آن کرد. اين بار اين خلافت محلي جاي خود را به حکومت اسلامي و بعدها جمهوري اسلامي داد و کلمه «خلافت» از آن برداشته شد. دليلش هم اين بود که تعبير خلافت با توجه به سابقه تاريخي آن، حکايت از نوعي اتحاد در جهان اسلام و به يک معنا امپراتوري اسلامي بود و خلافت هم  به اين معنا که چند خليفه در چند نقطه از جهان اسلام وجود داشته باشد، تعددبردار نبود. بدين نکته واقفيم که حتي زماني که دو سه خلافت در جهان اسلام وجود داشت، خلافت عباسي، اموي اندلس و فاطمي مصر، طرفداران هر يک از آنها، ديگري را نامشروع مي دانستند.

در اينجا بايسد گفت، به طور کلي تفاوت عمده حکومت اسلامي با خلافت اسلامي در دو چيز بود:

 نخست آن که در انديشه حکومت اسلامي، فکر تشکيل يک کشور واحد براي جهان اسلام تحت سلطه يک حاکم اسلامي، کنار گذاشته شد.

نکته دوم آن بود که در حکومت اسلامي بيش از آن که بحث بر سر حاکم باشد بحث بر سر قوانين اسلامي و لزوم اجراي آنها بود. يعني ممکن بود سيستم حاکم پادشاهي باشد يا رياست جمهوري ، اما آنچه اهميت داشت اجراي قوانين اسلامي بود.

 

2  . علي عبدالرزاق و اصول الحکم

طرح اين تفکر مربوط به زماني بود که روشنفکران اسلامي و لائيک در جوامع اسلامي پس از مشاهده نابودي خلافت عثماني ، اين مساله را که اسلام براي خود سيستم حکومتي دارد، زير سأال بردند. همان گونه که گذشت نمونه بارز اين قبيل افکار علي عبدالرازق بود که کتاب الاسلام و اصول الحکم را نوشت. زمان تأليف اين اثر آوريل سال 1925 ميلادي / 1343 ق  يعني بلافاصله پس از انحلال خلافت عثماني و روي کار آمدن کمال آتاتورک بود. (مشخصات و افست چاپ اصلي آن از اين قرار است: قاهره، الهيئة العامة للکتاب، 1993؛ نيز براي ترجمه فارسي آن با نقد محمد عماره بنگريد: اسلام و مباني حکومت، محترم رحماني، محمد تقي محمدي، تهران، سرايي، 1382). اين آثار محصول مستقيم انديشه هاي اصلاح طلبانه و به عبارتي تجديدنظر طلبانه اي بود که سالها در ترکيه رواج داشت و طي بيانيه ها و شبنامه هايي که بر ضد خلافت منتشر مي شد، مطالب اصلي آن آمده بود.#

به دنبال انتشار اين کتاب موجي از مخالفت عليه نويسنده در مصر برپا شد و در پي آن علي عبدالرازق محاکمه و از کار قضاوت برکنار گرديد. متن محاکمه وي در کتابچه اي با عنوان محاکمة علي عبدالرازق (1992، بي جا و بي نا) به چاپ رسيده است .

پس از انشتار آن کتاب، شمار زيادي از متفکران جهان اسلام به نقد تفکر طرح شده در آن پرداختند که از آن جمله مي توان به کتاب نقض کتاب الاسلام و اصول الحکم از شيخ محمد الخضر حسين (قاهره ، 1926) اشاره کرد.

به جز آثاري که مستقيم در رد آن کتاب نوشته شد، بسياري نويسندگان مسلمان مصر و نقاط ديگر به نگارش آثاري در زمينه حکومت اسلامي پرداختند. در واقع بازتاب آن کتاب، پديد آمدن کتابهاي فراواني در اين موضوع بود که از آن جمله مي توان به آثار رشيد رضا و انديشه هاي وي در باره حکومت اسلامي اشاره کرد.  در اين باره، مرحوم حميد عنايت شرحي کافي در باره زمينه هاي فکري انحلال خلافت و طرح آراء و انديشه هاي سياسي جدي اسلامي از جمله انديشه هاي رشيد رضا در باب حکومت اسلامي به دست داده است (انديشه سياسي در اسلام معاصر، ترجمه بهاءالدين خرمشاهي، تهران، 1362، صص 99 - 196) . همچنين براي شناخت واکنش مسلمانان به اين قبيل افکار مي توان به کتاب الدولة و الخلافة في الخطاب العربي أبان الثورة الکمالية في ترکيا مراجعه کرد که مجموعه اي از نوشته هاي رشيد رضا، علي عبدالرازق و عبدالرحمن الشهبندر است (به کوشش وجيه کوثراني، بيروت، دارالطليعه، 1996).

از آن پس برخي از دانشمندان اسلامي که سخت به نظريه يگانگي دين و سياست معتقد بودند با نگارش آثار متنوعي تلاش کردند تا نشان دهند اسلام نه تنها يک دين سياسي است بلکه سيستم حکومتي نيز دارد. شايد مفصل ترين اين آثار که با رويکرد تاريخي به گذشته نوشته شد، همين کتاب التراتيب الاداريه از عبدالحي کتاني باشد که از عالمان بنام و سياستمداران مغرب بود. اين کتاب در سال 1346 يعني سه سال پس از تأليف کتاب الاسلام و اصول الحکم علي عبدالرازق نوشته شد.

علاوه بر اين بسياري از آثار گذشته اسلامي هم  که در باره حکومت اسلامي از ديدگاه فقهي نوشته شده بود تصحيح و منتشر شد. اينها کتابهايي بود که در طول خلافت عباسي، دوره مماليک و بعد عثماني در باره نظام حکومت اداري در اسلام نوشته شده بود#

از زمان شروع نهضت حکومت اسلامي نويسي تا انقلاب اسلامي ايران، اخواني ها و بسياري ديگر در مصر و قاهره و حتي عراق و پاکستان (به خصوص مودودي) کتابهاي فراواني در باره نظام حکومت اسلامي نوشتند که بيشتر آنها با اسامي نظام الحکم في الاسلام يا عناويني شبيه به آن نوشته شده است. اگر قرار باشد ليستي از اين آثار به دست داده شود طبعا بسيار طويل خواهد بود.

دامنه اين بحث به ميان شيعيان هم کشيده شده و بخشي از اين آثار در ايران و لبنان هم توسط نويسندگان شيعه توليد شد. نمونه اش کتاب محمد مهدي شمس الدين در لبنان در باره نظام اداري اسلام و  يا کتاب حکومت در اسلام از حيدرعلي قلمداران در قم،  در سال 1344 ش بود. همان سال يحيي نوري هم کتابي با عنوان سيستم حکومت اسلامي نوشت. ده سال پيش از آن صادق تقوي هم کتابي با عنوان مواد اساسي حکومت در اسلام نوشته بود. اين علاوه بر آن بود که کتابهاي امثال مودودي به فارسي هم ترجمه شد.

در اين ميان، رهبري انقلاب اسلامي ايران، انديشه حکومت اسلامي را به شکل نويني طرح کرد. اين شکل نوين،  طرح مباحث حکومتي در قالب نظريه ولايت فقيه بود که ريشه در فقه شيعه داشت. مهم ترين اثري که پيش از انقلاب نوشته شد کتاب حکومت اسلامي امام خميني بود. همان زمان جلال الدين فارسي هم در اين زمينه تلاش هايي داشت و کتاب انقلاب تکاملي اسلام او گرچه در قالب يک کتاب حکومت اسلامي نبود اما همان انديشه بر آن حاکم بود.

شکل گيري جمهوري اسلامي در پاکستان و سپس در ايران نشان داد که اين انديشه يعني انديشه حکومت اسلامي در حال تقويت است. شگفت آن که در کشورهاي عربي که خود را باني اصلي اسلام مي دانند تاکنون در هيچ مورد اين تعبير در نظام سياسي آن کشورها به کار نرفته است. علت آن هم بافت عشايري و قبيله اي اين کشورها است که نظام سلطنتي بيشتر با آن موافق است. اما به هر روي تلاش براي اجراي احکام اسلامي در بيشتر آنها در جريان بوده و هست.

به هر روي، کتابهاي مربوط به حکومت اسلامي يا به معناي دقيق تر آثاري که در صدد اجرايي نشان دادن احکام اسلامي در دنياي امروز نوشته مي شد به سرعت رو به ازدياد گذاشت و طي دو دهه اخير دهها بلکه صدها کتاب و پايان نامه در باره اين موضوع و ريز موضوعات آن در اقتصاد و بيعت و انتخابات و غيره نوشته شد#

اين توضيحات براي شرح زمينه کار عبدالحي کتاني يعني کتاب التراتيب الاداريه است و طبعا  داستان اخير بسيار در زمينه تدوين ادبيات سياسي جديد اسلامي در ايران و کشورهاي اسلامي ديگر طولاني است و بايد در جاي ديگري به آن پرداخت.

 

3  .  زندگينامه عبدالحي کتاني

علامه بزرگ و محدث عالي قدر سيد محمد عبدالحي کتاني فرزند عبدالکبير حسني ادريسي کتاني (1303 – 1886/ 1382 - 1962) ، از علما و رجال برجسته مغرب اسلامي در قرن چهاردهم هجري است. خاندان کتاني و طريقه کتانيه از جمله خاندان هاي شناخته شده در مغرب است که دهها بلکه صدها نفر از چهرگان آنان در طول قرون در زمره برجستگان و عالمان آن بلاد بوده اند. سلسله نسب سادات کتاني به امام محمد بن ادريس مي رسد که از سال 213 تا 221 امارت کرد. پدر او ادريس بن عبدالله بن حسن مثني بن حسن بن علي بن ابي طالب (ع) بود که سلسله ادارسه مغرب را بنيانگزاري کرد. شرحي از بزرگان خاندان کتاني را در گذشته و حال مي توان در کتاب الشرفاء الکتانيون في الماضي و الحاضر(نوشته دکتر علي المنتصر الکتاني، جمعية الشرفاء الکتانيين، 1999) ملاحظه کرد.

عبدالحي در دامان پدرش که از اکابر طريقت کتاني (تأسيس در نيمه هاي قرن نوزدهم ميلادي) و از علماي بنام بود پرورش يافت و بسياري از کتابهاي حديث و تفسير را نزد وي خواند. استاد ديگرش ابوالمواهب جعفر بن ادريس کتاني بود که دائيش نيز به شمار مي آمد و بسياري از کتابهاي درسي را در حديث و تاريخ و تصرف نزد او خواند. او که خود از مشاهير محدثان زمان است از بسياري از محدثان وقت مغرب بهره برده اجازه روايت گرفت. شرحي از اسامي استادان وي در مقدمه کتاب فهرس الفهارس و الاثبات (صص 7 – 9) آمده است. از نام اين استادان مي توان دريافت که عبدالحي براي درک محضر علما و محدثان بنام به کشورهاي مختلف از جمله مصر و شام و حجاز سفر کرده و در هر شهر محضر علماي آن جا را درک و از آنان اجازه روايتي دريافت کرده است. او همزمان به دليل فهم و درک عالي اش مورد اعتنا ديگران قرار گرفته و از همان سنين جواني، بسياري از علماي وقت از وي اجازه روايتي دريافت کردند.

عبدالحي در سال 1905 عازم مصر و حجاز شد. در مصر نزد عالماني چون عبدالرحمان الشربيني، سليم البشري، احمد الرفاعي، و در حجاز نزد حسين الحبشي، علباء العلوي و احمد بن اسماعيل البرزنجي، و در شام نزد عبدالله الکسري، محمد امين البيطار، و عبدالرزاق البيطار تحصيل کرده اجازه روايتي گرفت. در بيروت هم يوسف النبهاني با او اجازه به يکديگر دادند.#

عبدالحي در همين سفر در بقعه مالک بن انس در بقيع، کتاب الموطاء را تدريس کرد. در شهر رمله و بر مزار نسائي، سنن او را تدريس نمود و در دمشق بر مزار ابن عربي، فتوحات مکيه را تعليم داد و در قدس کتاب الفرج بعد الشده ابن ابي الدنيا را بر مزار وي (بنگريد: مدخل الکتاني، دايرالمعارف ترکي، 25/335) براي شاگردان خواند.

بدين ترتيب عبدالحي در دانش حديث و تاريخ با توجه به زبدگي که به دست آورد به سرعت شناخته شد و نامش در زمره علماي بزرگ مغرب ثبت گرديد.

در همان مقدمه کتاب فهرس الفهارس و الاثبات (صص12 - 17)   از شماري از کساني از علما و بزرگان که از او ستايش کرده اند ياد شده و عين عبارات آنان درج گرديده است. در جاي هاي ديگري هم از وي با تعابيري مانند «العالم الاوحد» يا «عالم الدنيا الشهير» ياد شده است.

تخصص ويژه در دانش حديث و شناخت مسائل جرح و تعديل و صحت و سقم آنهاست. در اين زمينه همه بالاتفاق او را به عنوان يک عالم زبده مي شناسند.

علاوه بر آن، آگاهي وي در علم تاريخ بسيار برجسته بوده و وي احاطه جامعي بر متون تاريخي دارد. تصوف نيز يکي ديگر از حوزه هاي علمي اوست که در آن باره هم آگاهي هاي ممتع و قابل توجه دارد.

از نکات قابل توجه در زندگي او توجه به کتاب به خصوص آثار خطي است. وي داراي کتابخانه اي بسيار عالي بود که افزون بر آثار چاپي مشتمل بر شمار زيادي کتب خطي بود. در واقع کتابخانه او را بايد يکي از مشهورترين کتابخانه هاي مغرب اسلامي دانست که بسياري از آثار نادر خطي در آن وجود داشت. او بيشتر اين کتابها را در همين سفرهايي که به نقاط مختلف جهان اسلام داشت فراهم آورده بود.

استاد کتاني آثار فراواني از خود برجاي گذاشت که به طور عمده در همان رشته تحصيلي او دانش حديث و رجال و تاريخ است. براي وي از 130 عنوان کتاب و رساله ياد شده است که بسياري از آنها به چاپ رسيده است. برخي تأليف و برخي در تلخيص و شرح آثار پيشينيان است.

برخي از آثار وي عبارتند از:

رفع الاصر، استجلاب شفاعة الرسول، مولد شريف، جزء فيما ورد من الاخبار النبوية عن اسباب استيلاء الفرنج علي بلاد الاسلام في آخر الزمان، الاجازة الي معرفة احکام الاجازة، المسالک المتبوعة في الاحاديث الموضوعه، تاريخ جامع القرويين، البنذة اليسيرة في تاريخ الدولة العلوية الشهيرة، رسالة في رئاسة الطريقة الکتانية، الرحمة المرسلة في شأن حديث البسملة، تبليغ الامانة في مضار الاسراف و التبرج وا لکهانة، الافادات و الانشادات، و بسياري ديگر. کتاب اخير که گويا هنوز به چاپ نرسيده حاوي مطالب متنوع در نظم و نثر بوده که وي در طول حيات خود آنها را از ديگران شنيده و گردآوري کرده است.#

يکي از آثار جاودان او کتاب فهرس الفهارس و الاثبات و معجم المعاجم و المشيخات (سه جلد با تصحيح احسان عباس ، بيروت 1982) و کتاب التراتيب الاداريه که همين کتاب حاضر است.  کتاب فهرس الفهارس در موضوع خود يکي از مهم ترين و سودمندترين آثاري است که نوشته شده و در آن شرح حال صدها نفر از محدثان و مورخان و سيره نويسان و ... از قرن هشتم به اين سو آمده است. همچنين اثر ياد شده در زمينه کتابشناسي يکي از آثار بسيار سودمند به شمار مي آيد.

از وي مقالات فراواني هم در باره تاريخ مغرب برجاي مانده که فهرستي از برخي از آنها را مي توان در کتاب المصادر العربية لتاريخ المغرب، محمد المنوني، دانشگاه محمد خامس، 1989، ج 2، ص 392 ملاحظه کرد.

 

4  .  عبدالحي کتاني و لغزش در سياست

بعد ديگر شخصيت عبدالحي در زمينه هاي اجتماعي و سياسي است. در باره او گفت شده است که از پس از بازگشت از سفر شرق که براي تحصيل به آن ديار سفر رفته بود، يعني به سال 1323 ق به سرعت به کار انتشار انديشه هاي اصلاحي خود در کشور مغرب پرداخت. آن زمان مولي عبدالحفيظ که در فاس بر کرسي سلطنت تکيه زده بود، به نام دين و اصلاح اوضاع، حکومتش را آغاز کرده بود. با روي کار آمدن عبدالحفيظ ، عبدالحي به او دل بست وبا نگارش رساله المفاکهه به بيان انديشه هاي اصلاحي خود در عرصه هاي مختلف اجتماعي و اداري و فرهنگي پرداخت. در واقع، او يکي از نخستين کساني بود که در اين زمينه قلم زد. مدتي بعد از عبدالحفيظ و اقدامات او در ايجاد اصلاحات نااميد شد و با اين حال همچنان به اشاعه انديشه هاي اصلاحي خود پرداخت.

به مرور اختلافات ميان خاندان کتاني با دولت علوي عبدالحفيظ به جاهاي باريک کشيده شد و او به همراه پدر و برادر بزرگش به زندان افتاد. در زندان  برادرش زير شکنجه کشته شد و در همان سال يعني 1909 وي را آزاد کردند. در اين وقت وي در دانشگاه قرويين تدريس مي کرد و همزمان کار مديريت کتابخانه آنجا را نيز بر عهده داشت. زماني که پدرش در سال 1915 درگذشت او رياست طريقت کتانيه را عهده دار شد. اين زمان برادرزادگانش بر سر رياست فرقه با او درگير شدند که حکومت هم جانب آنان را گرفت و اين بار هم از ناحيه حکومت فشارهايي بر وي وارد شد.

عبدالحي در سال 1921 به الجزائر و تونس و قيروان سفر کرد و براي مدتي کارهاي علمي و حديثي خود را در آنجا دنبال کرد.

فشارهاي سياسي حکومت بر وي سبب شد تا او به فرانسويان که مغرب مستعمره آنان بود نزديک شود. به خصوص که سلطان، به خاطر تحت فشار گذاشتن وي دستور داده بود تا زاويه هاي طريقت کتانيه را تعطيل کنند. نزديکي او با فرانسويان از سال 1920 آغاز شد و و بيش از سه دهه ادامه يافت.#

فشار هاي سياسي بر وي سبب شد تا در جريان درگير شدن مليون مغرب با استعمار فرانسه او از سياست هاي فرانسه حمايت کرده و به اين ترتيب در ميان مليون مغربي به عنوان يک عالم نامطلوب شناخته شود. در واقع مغرب از دهها سال تحت سلطه استعماري مغرب بود و اين زمان بيداري مردم اين کشور همراه با تغييراتي که در اوضاع سياسي دنيا در حال رخ دادن بود، اين کشور به سمت استقلال پيش مي رفت.

عبدالحي کتاني با موضع مخالفي که عليه سلطان و مليون گرفت، چاره اي جز رفتن زير چتر فرانسه نداشت. زماني که مقاومت ملي ها به در سال 1953 به اوج خود رسيد، وي جانب جلاوي را گرفت که او هم در ميان بربرها و با حمايت فرانسوي ها بر ضد سلطان محمد خامس فعاليت مي کرد.  آنان در تبعيد سلطان محمد خامس نقش داشتند و زماني که او از تبعيد بازگشت ديگر مغرب جاي کتاني نبود.

کتاني طي مبارزاتش بر ضد سلطان، تلاش کرد تا با تشکيل اجتماعي از طريقت هاي صوفيه مشروعيت ديني سلطان را از بين ببرد که با مخالفت شمار زيادي از علما روبرو شد (التطورات السياسية في المملکة المغربية، دوجلاس اي. اشفورد، تعريب، عائدة سليمان عارف، احمد ابومصطفي ابوحاکمة، بيروت، 163، ص 99) .

به طور کلي بايد گفت، حرکت عبدالحي به عنوان يک حرکت دشمنانه با ملت تلقي شد و از اين جهت اين عالم برجسته به لحاظ سياسي سخت آسيب ديده منفور ملتش گرديد (وثبة المغرب، عمر فروخ، بيروت، 1961، ص 146).

 اين اقدام او سبب شد تا وي را از مغرب تبعيد به ايتاليا و فرانسه کردند. (تاريخ المغرب في القرن العشرين، روم لاندو، تعريب نقولا زياده، بيروت 1980، ص 144 تفصيلات بيشتر در اين باره را بنگريد همان، صص 376 – 377، 380 – 381، 385) .

پس از تبعيد وي و استقلال مغرب کتابهاي کتابخانه معظم او که حاوي نسخه هاي خطي نادر و چاپي هاي بسيار رازشمند بود به کتابخانه عمومي رباط انتقال يافت (جولات تاريخيه، محمد حجيي، بيروت 1995، ج 1، ص 123) و جاي ويژه اي به آن اختصاص يافت. محمد بن عبدالله التليدي در کتاب تراث المغاربه في الحديث النبوي بخشي را به شرح اين کتابخانه اختصاص داده است.

کتاني پس از عمري تحقيق و تتبع و نوشتن آثار بيشمار و تربيت شاگردان فراوان، به سال 1382 ق / 1962 در فرانسه و به حال تبعيد درگذشت (بنگريد: التأليف و نهضته بالمغرب في القرن العشرين، عبدالله بن العباس الجزائري، 1406 ، صص 161 – 164).#

استاد ارجمند ما جناب حاج سيد محمد علي روضاتي تنها دانشمند ايراني است که در دوران جواني با اين عالم برجسته مغربي، آن هم زماني که در مغرب بوده ، تماس داشته است. ايشان در مجلد هشتم کتاب مکارم الاثار با اشاره به اين که سيد محمد عبدالحي حسني حسيني معروف به شريف عبدالحي کتاني، شخصيت نامدار علمي، سياسي و اجتماعي بلاد مغرب بود، مي نويسد: در سال 1373 – 1374 ق با اين حقير مکاتبه داشت و مصنفات ممتازش، مانند فهرس الفهارس و الاثبات و التراتيب الاداريه را به هديت فرستاد و به اجازه روايت نيز در ثبت مطبوع خود «منح المنة» نائل فرمود (تصوير آن اجازه روي همان کتاب در منبع پيشگفته آمده است).... شريف از حدود سال 1375 ق تا پايان عمر در پاريس بسر برد و عاقبت به سال 1382 در همانجا وفات يافت. استاد در پايان اشاره به اين سخن زرکلي در الاعلام (6/188) دارد که مي گويد: او گرچه در خط سياسي خود انحرافي داشت اما : صدرا من صدور المغرب و مرجعا للمستشرقين خاصة. (مکارم الاثار،  اصفهان، 1381ج 8، ص 3097). استاد تصويري از نامه عبدالحي را به ايشان در ص 3098 کتاب مکارم درج کرده اند.

 

5  .  در باره کتاب «التراتيب الاداريه»

يکي از آثار مهم عبدالحي کتاني کتاب نظام الحکومة النبوية المسمي التراتيب الادارية است که وي قدرت خود را در احاطه بر آثار و متون اسلامي به خصوص در حديث و تاريخ در آن به نمايش گذاشته است. اين کتاب براي نخستين بار در سال 1346 – 1349 ق توسط المکتبة الاهلية در رباط انتشار يافت.

کتاني در مقدمه ممتع و مفصل خود بر التراتيب الاداريه که بالغ بر هفتاد صفحه است، بحث را با يگانگي دين و سياست در اسلام آغاز کرده از همان ابتدا تأکيد مي کند که در سيره نبوي تمامي آنچه که مي توان از آنها به عنوان اجزاء حکومت ياد کرده به اجمال يا تفصيل وجود دارد، هرچند مورد غفلت کساني قرار گرفته است که به گردآوري مسائل حکومتي از دوره خلفاي اموي و عباسي اشتغال داشته اند. وي کساني را که ادعا کرده اند اين قبيل مسائل در آن عهد و روزگار نبوده است متهم کرده است که به خواندن برخي از کتابهاي سيره از متأخرين اکتفا کرده و به منابع کهن توجه نکرده اند. وي همچنين برخي از نوشته هايي که در دوران معاصر وي در باره تمدن اسلامي نوشته شده متهم کرده است که به مواد و نصوص تمدني موجود در عهد رسول توجه نکرده و صرفا به بيان آنچه از دوره خلفاي اموي و عباسي است پرداخته اند. به نظر وي ، هدف بخشي از اين افراد آن بود ه است تا بگويند آنچه ميان مسلمانان رواج يافته نشأت گرفته از يونان و فرس بوده و ربطي به آيين مقدس اسلام نداشته است. هدف عبدالحي کتاني آن است که نشان دهد ريشه هاي اين تمدن در خود سيره نبوي بوده و بسياري از مسائلي که بعدها رشد کرده و باليده ريشه در خود فرهنگ نبوي داشته است. کتاني در تلاش است که ريشه اين تمدن را به آنچه در خود عالم عربي و اسلامي بوده باز گرداند و به همين دليل مطالعه و تحقيق در اين زمينه را واجب کفايي بلکه عيني مي داند (مقدمه التراتيب الاداريه، ص 13).

کتاني در ادامه تأکيد مي کند که آنچه سبب تأليف اين اثر شده آن است که تمامي آنچه مربوط به نظامات زندگي و حکومتي و اداري بوده و در روزگار تأسيس تمدن اسلامي نبوي در مدينه وجود داشته از دل متون تاريخي و سيره اي استخراج شده و در دسترس قرار گيرد تا فرزندان اين امت بدانند که اين پيامبر عربي، ملتها را با تمدن آشنا کرد و مباني عمران و آبادي را ميان آنان بسط داد و نظامات زندگي را به آنان آموخت (همان، ص 18).#

کتاني با نقل اين سخن غزالي که از امتيازات رسول خدا (ص) را آن مي داند که ميان نبوت و سلطنت جمع کرده تلاش مي کند تا نشان دهد که البته مقصود از سلطنت، نوعي نظام ملوکي استبدادي نيست بلکه اصل حکومت کردن است. در اين جا براي نشان دادن معناي حکومت نبوي مروري بر اقوال علماي گذشته در باره امامت رسول (ص) ، کيفيت تصرف او در امور همزمان با مقام نبوت دارد که نقلهاي بديع و قابله ملاحظه اي در باره مفهوم رهبري و امامت در فرهنگ اسلامي است (همان، صص 19 – 21).

کتاني با منابع حديثي و تاريخي و رجالي آشناست. به همين دليل در همين جا تأکيد مي کند که مواد اين کتاب را ابتدا بر اساس کتابهاي حديثي ششگانه اهل سنت و پس از آن از شروح آنها و نيز ديگر آثار حديثي که در اطراف آن آثار نوشته شده برگرفته است. اسامي اين کتابها غالبا ناشناخته است و کتاني با غور فراوان در اين آثار تلاش کرده است تا اگر نکته اي، تفسيري و شرحي در باره برخي از نصوص مورد استفاده بوده از آنها استخراج کرده و در اين کتاب بياورد. خواننده ما به خصوص خواننده ايراني با بسياري از اين آثار که کتاني هم بيشتر از نسخه هاي خطي آنها بهره برده آشنايي نخواهد داشت. علاوه بر اين که برخي از اين قبيل آثار در حوزه هاي علمي – ديني مغرب عربي شهرت داشته و در نواحي شرق شناخته شده نبوده و حتي الان هم نيست.

نکته اي که بايد مورد توجه قرار گيرد اين است که سيره نويسي در قرن هفتم بيشتر به صورت موضوعي درآمد. به همين دليل، مؤلفان آنها هر اندازه که ممکن بود تلاش مي کردند تا نصوص رسيده را در قالب موضوعات متنوع دسته بندي کنند. اين امر، زمينه را براي پرداختن به حوزه سياست و حکومت و اداره در ميان نصوص وارده فراهم کرد. اين روشي است که تا قرن يازدهم ادامه يافت. برخي از آثاري که کتاني از آنها بهره برده، از اين قبيل است و در واقع يکي از مهم ترين آنها مبناي تأليف کتاب نظام الحکومة النبوية المسمي التراتيب الادارية شده است که شرحش خواهد آمد.

کتاني بعد از شرح کتابهاي حديثي و شروح آنها و نيز آثار موجود در سيره نبوي که در اين کتاب از آنها بهره برده شرحي از کتابهاي طبقات و تراجم به دست مي دهد که در رأس آنها کتاب بي مانند طبقات ابن سعد است. به همين قياس از ديگر آثاري که در باره صحابه نوشته شده ياد کرده که اين فهرست گرچه قديمي اما همچنان بحثي کتابشناسانه و جالب در اين زمينه است. در واقع فهرستي که وي از منابع خود به دست داده بسيار طولاني است (مقده التراتيب، صص 21 – 32).

اما کتابي که مبناي اصلي تأليف کتاب کتاني است، کتابي است از ابوالحسن علي بن محمد معروف به خزاعي تلمساني (م 789) با نام تخريج الدلالات السمعيه علي ما کان في عهد رسول الله (ص) من الحرف و الصنائع و العمالات الشرعيه.#

اين کتاب در زمان نگارش التراتيب هنوز به چاپ نرسيده و نسخه خطي آن در اختيار عبدالحي کتاني بوده است. کتاب ياد شده بعدها در سال1995 ميلادي توسط وزارت اوقاف مصر انتشار يافت.

کتاني مي گويد بيشترين اعتماد من در تأليف اين اثر بر همين کتاب است. من تلاش کردم آن را مبنا قرار داده و مطالبي را که يافته ام بر آن ضميمه سازم. وي تأکيد مي کند که کتاب تخريج الدلالات السمعيه اثر بي مانندي است که من سالها به دنبال آن بودم تا آن که در سال 1331 در کتابخانه الزاهره تونس نسخه آن را به دست آوردم و با ديدن آن، بر شگفتي من افزوده شد.
کتاني به دنبال آن شرحي از کتاب و نيز گزارشي تفصيلي از زندگي مؤلف به دست داده و شرح حال مفصل و کاملي براي او نوشته است (همان، ص 33 – 41).

تأليف کتاب الدلالات در سال 786 به اتمام رسيده و خزاعي در مقدمه اشاره به هدف خود از نگارش کرده که عين آن مطالب را کتاني نقل کرده است. وي همچنين فهرست کاملي را که خزاعي براي کتابش آورده و مطالب را در ده بخش دسته بندي کرده، در اين مقدمه نقل کرده است. آن فهرست، مبناي کار کتاني در اين کتاب يعني التراتيب قرار گرفته و وي پس از هر نقل از آن کتاب در بخش مربوطه استدراکات و اضافات خود را از منابع بيشماري که در اختيار داشته آورده است. طبعا مطالبي را  که مکرر بوده و يا نيازي به نقل آنها نبوده در اين کتاب حذف کرده است. بايد گفت، خزاعي چندان خوش شانس بوده است که چنين مؤلف و محققي جستجوگري کار تکميل اثر او را به اين وسعت در دستور کار خود قرار داده است.

کتاب التراتيب الاداريه که اثري پايه اي و منبعي نه تنها براي شناخت حکومت در اسلام بلکه منبعي براي شناخت تاريخ اسلام است، توسط احمد اوزل به ترکي استانبولي ترجمه شده است. اين چاپ يک چاپ انتقادي است و مترجم منابع نقلها را در پاورقي آورده است. نام ترکي کتاب چنين است:

Hz. Peygamber in Yonetiminde Sosual Hayat ve Kurumlar,   <?xml:namespace prefix = st1 ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:smarttags" />Istanbul, 1990 (در سه جلد)

 #

6 .  در باره ترجمه فارسي آن

کتاب التراتيب الاداريه را از سالها پيش نامش را در ميان ارجاعات فراوان استاد ارجمند سيد جعفر مرتضي ملاحظه کرده بودم. از همان زمان شيفته اين کتاب شده و مکرر در مکرر آن را مرور کردم. حسن مهم اين کتاب در ارائه نصوص بيمشار در زمينه ها و عرصه هاي مختلفي بود که به نوعي مي توانست يک فهمي حکومتي از زندگي و سيره نبوي (ص) به دست دهد.

يک اشکال مهم در اين کتاب آن بود که سيره نبوي را با سيره خلفا در هم آميخته بود. دليلش هم آن بود که مؤلف کتاب بر اساس رويه اهل سنت، سيره خلفا و صحابه را هم در کنار سيره نبوي قرار داده و از مجموع آنها فقه و اخلاق خود را استخراج مي کنند.

طبعا براي ما آن نمونه ها ، منهاي آنچه که برگرفته از سيره علوي بود، اهميت ديني نداشت اما به لحاظ تاريخي مي توانست مورد استفاده باشد.

بنابرين تصميم گرفته شد تا اين اثر مهم به فارسي ترجمه شود. کار ترجمه را استاد ارجمند جناب آقاي عليرضا ذکاوتي عهده دار شدند که الحق و الانصاف يکي از مترجمان و محققان شايسته کشورمان هستند.

ايشان از همان ابتدا فرمودند که ترجمه کامل متن کتاب به دليل داشتن مطالب تکراري سود چنداني ندارد. بنابرين مقرر شد که خود ايشان افزون بر ترجمه، تهذيبي هم در کار آماده سازي کتاب داشته باشند.

مجددا پس از ترجمه، از ناحيه پژوهشگاه، چنين مقرر شد تا برخي از موارد کتاب نيز که نياز به شرح و توضيح داشت و در حال حاضر امکان نوشتن اين توضيحات نبود حذف شود. طبعا اصل کتاب مکرر چاپ شده و افرادي که علاقمند به مطالعه کامل همه کتاب هستند مي توانند از آن استفاده کنند.

بدين ترتيب متني که فراهم شده بيش از آن که متن کامل باشد، گزيده اي است که شايد بتوان گفت چيزي کمتر از پنج صد مطالب کتاب در آن نيامده است.

شايد لازم باشد زماني ديگر افزون بر ارائه متن کامل، استخراج منابع هم شده و به علاوه افزوده هايي هم از آثار تاريخي و حديثي شيعه بر آن افزوده شود. کتاب در باره ارائه نصوص برگرفته از سيره علوي هم نقص فراوان دارد و به علاوه، اکنون که بيش از هشتاد سال از تأليف کتاب مي

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

رساله در ردّ بر تناسخ از ملا علی نوری (م 1246)

به کوشش رسول جعفریان

یکی از شاگردان ملاعلی نوری (م 1246ق) با نام میرزا رفیع نوری (م 1250ق) که به هند رفته است، پرسشی در

مکتب درفرایند تکامل: نقد و پاسخ آن

آنچه در ذیل خواهد آمد ابتدا نقد دوست عزیز جناب آقای مهندس طارمی بر کتاب مکتب در فرایند تکامل و سپس پ

منابع مشابه بیشتر ...

مروری بر افکار ابوالفتوح رازی در کتاب رَوح الاحباب و رُوح الالباب

رسول جعفریان

کتاب روح الاحباب و روح الالباب اثر ابوالفتوح رازی ـ صاحب تفسیر روض الجنان «480 ـ 552» ـ به تازگی در

برهان المسلمین در توحید و فلسفه احکام و قوانین اسلام

رسول جعفریان

نویسنده کتاب برهان المسلمین که در سال 1307 خورشیدی نوشته و منتشر شده است، می کوشد تصویری از اسلام ار

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

اندر تعریف صحیفه پنجم از کتاب صحائف العالم

رسول جعفريان

گزارش و معرفی کوتاهی است از بخشی از کتاب صحائف العالم، اثری که تاکنون منتشر نشده است. در این فصل، اط

يک گزارش و سه سند در باره حجاج ايراني در راه جبل

رسول جعفريان

یش از یک هزار و سیصد سال، ایرانیانی که عازم حج بودند از راه جبل، به مکه می رفتند. این راه، حد فاصل ک