۱۳۸۳۰
۰
۱۳۸۳/۱۲/۰۶

آش قل هو الله (مروري بر آداب مذهبي زنان قم)

پدیدآور: ع. قضاوي
بسم الله الرحمن الرحيم


آش قل هو الله
رسم بر اين است که از روز اول ماه مبارک رمضان، جمعي از زنان محل در مسجد يا در خانه شروع به خواندن قرآن مي کنند. و روزانه مجموع آنها يک جزء از قرآن را مي خوانند. به همين ترتيب کار ادامه مي يابد تا روز آخر که جزء سي ام قرآن خوانده مي شود. اين جزء اختصاصا به صورت سوره سوره توسط هر نفر خوانده مي شود. حتي افراد بيسواد هم حق دارند بخوانند و طبعا فردي که در کنار آنهاست برايشان مي خواند. همه در انتظار آن هستند تا سوره قل هو الله به نام آنها درآيد. آنان اين شانش را بسيار خوش يمن دانسته و کسي که قل هو الله به نام او درآيد در واقع شانس و اقبال او بلند خواهد بود. به همين دليل بايد بعد از ماه رمضان در اولين فرصت سفره اي براي آن جمع انداخته درآن آش و شيريني بگذارد. جمع افراد سر آن سفره جمع شده و ضمن خوردن از آن آش، براي صاحب قل هو الله دعاي خير براي سفر يا ازدواج دختر و پسر مي خوانند.

سفره امام حسن (ع)
اين سفره به اسم مبارک امام حسن مجتبي (ع) که در عرف مردم به کريم و بخشنده معروف است، مي باشد. کسي که حاجت خاصي دارد نذر مي کند که اين سفره را بيندازد. بسته به نذر ممکن است قبل از گرفتن حاجت باشد يا بعد از آن. سفره انداخته شده و از همسايگان و آشنايان دعوت مي شود. همان طور که سفره پهن است يک روحاني براي خواندن روضه امام حسن (ع) دعوت مي شود. پس از آن که روضه خوانده شده همه سر سفره نشسته از آن آنچه در آن است مي خورند. سفره امام حسن بسيار غريبانه چيده مي شود. شگفت آن که مردم بر اين اعتقادند که هرچه در سفره گذاشته مي شود از خود سفره گرفته تا ظروف و خوراکيها بايد به رنگ سبز باشد. مثلا سبزي، خيار، کوکو و غيره آنها مي باشد. در سر اين سفره غريبانه هيچ گونه پختني گذاشته نمي شود.#

سفره حضرت ابوالفضل (ع)
اين سفره هم با نذر شروع مي شود و ممکن است پيش از برآورده شدن حاجت يا بعد از آن باشد. سفره حضرت ابوالفضل به عکس سفره امام حسن (ع) بسيار مجلل و باشکوه مي باشد و بسته به توان شخص از انواع خوراکي ها و آجيل ها و ميوه جات در آن گذاشته مي شود. عدس پلو، آش ، حلوا، شله زرد ، شيريني و ميوه از جمله چيزهايي است که سر اين سفره گذاشته مي شود. وقتي سفره چيده شد و همسايگان و آشنايان جمع شدند روضه خوان روضه حضرت ابوالفضل (ع) را مي خواند و بعد از آن جماعت شروع به خوردن مي کنند. در پايان هم اگر چيزي در سفره ماند برخي از افراد براي تبرک آن را به خانه شان مي برند تا ساير افراد خانواده هم از آن استفاده کنند.

حجله حضرت قاسم (ع)
وسايل حجله حضرت قاسم از نوعي پارچه تور و سبز با چراغهاي سبز و شمع و غيره است که تنها برخي از افراد در اختيار دارند. اين وسائل به گونه اي چيده مي شود که مثل حجله دامادي است و افرادي که آن را در اختيار دارند به ديگران هم قرض داده و يا بابت آن پولي مي گيرند که باز آن را هزينه همه وسائل مي کنند. اين حجله داخل يک اتاق نصب شده و در داخل آن حنا، نقل، و شکلات و غيره گذاشته مي شود. چينش حجله به گونه است که مي توان داخل آن شد. زنان داخل آنجا شده دو رکعت نماز حاجت مي خوانند و بر اين باورند که حاجت آنها برآورده مي شود. در کنار اين حجله مراسم روضه خواني برپا مي شود. غذا دادن جزو برنامه رسمي نيست اما بسته به اوقات خاص ممکن است سفره اي هم پهن شود. طبعا روضه هم معمولا روضه حضرت قاسم يا روضه حضرت علي اکبر است. طي اين مراسم در اطراف حجله شادي هم مي شود و زناني هستند که بارها به دور آن مي چرخند.#

سفره حضرت رقيه
سفره حضرت رقيه بسيار ساده و بي آلايش بوده و حتي به طور معمول سفره هم پهن نمي شود بلکه نان و پنير و خرما به صورت ساندويچ در سيني گذاشته شده و ميان حاضرين توزيع مي شود. اين پس از آني است که روضه خوان روضه حضرت رقيه را مي خواند. باور مردم اين است که حضرت رقيه اين خانم کوچک با دستان کوچک خود مي تواند گره هاي بزرگ را بگشايد.

ختم امام جواد (ع)
اين مراسم معمولا عصر چهارشنبه که باور اين است که روز ياد شده متعلق به امام جواد (ع) است برگزار مي شود. زنان معمول در خانه اي دعوت شده و شروع به خواندن دعاي توسل مي کنند. وقتي به امام جواد (ع) رسيدند 114 يا 140 بار مي گويند يا جواد الائمه ادرکني. ختم اين ذکر که تمام شد، بقيه دعاي توسل خوانده مي شود. بعد از آن ذکر مصيبت حضرت جواد الائمه خوانده شده و مردم حاجات و دعاهاي خود را بر زبان مي آوردند. معمولا بعد از ختم مراسم پذيرايي مختصري بسته به نظر صاحب خانه ا ز ميهمانان به عمل مي آيد.
ختم امام جواد (ع) در برخي از محلات قم چندان معمول شده که هر هفته به نوبت در خانه هاي مختلف محله برگزار مي شود و تقريبا بي وقفه ادامه دارد.#

ختم صلوات
مراسم ختم صلوات که يک پديده عمومي در بسياري از شهرهاي ايران است در قم نيز به طور گسترده وجود دارد. اصل آن با نذر آغاز مي شود و هر کسي ممکن است به گونه اي و به شکلي خاص تعدادي صلوات نذر کند. معمولا اعداد نذري، به عدد برخي از اعداد و ارقام مطرح شده در فرهنگ ديني عمومي مي باشد. مثلا پنچ هزار صلوات به نيت پنج تن آل عبا (ع) . چهارده هزار صلوات به نيت چهارده معصوم (ع). اخيرا به عدد سالهاي زندگي پيغمبر و ائمه هم ختم هايي برگزار مي شود. مثلا شصت و سه هزار صلوات به نيت 63 سال زندگي پيامبر(ص) . برخي نذر مي کنند که خودشان به شخصه در طول مدتي آن مقدار صلوات را بفرستند. اين نياز به مجلس آرايي ندارد. اما برخي نذرشان چنان است که زنان همسايه و آشنا را دعوت مي کنند تا با کمک هم در يک زمان کوتاه مثلا يک ساعت آن ختم به جاي آورده شود. در پايان از افراد حاضر پذيرايي مي شود. معمولا در اين کار همکاري خوبي انجام شده و اين ختم ها به سرعت به انجام مي رسد.

مراسم 27 رمضان در مسجد امام حسن (ع) و مسجد جامع
خانم هاي قمي در ماه رمضان بر اين باورند که دست کم در طول اين ماه مبارک مي بايد در هفت مسجد نماز جماعت بخوانند. اين مساجد معمولا از ميان مساجد بزرگ مانند مسجد جامع، مسجد امام حسن عسکري (ع) مسجد جمکران، مسجد اعظم و برخي مساجد ديگر انتخاب مي شود. تاکيد آنها اين است که در روز 27 رمضان نماز جماعت را در مسجد امام حسن عسکري (ع) واقع در چهار راه بازار يا مسجد جامع واقع در ميدان کهنه در خيابان آذر بخوانند. به دنبال هجوم زنان در اين روز به دو مسجد ياد شده هيچ مردي در شبستان هاي مسجد نمي تواند وارد شود و جمعيت به قدري زياد است که گاه دو بار نماز جماعت خوانده مي شود. در اين روز برخي از افراد بر اساس نذري که دارند حنا به مسجد آورده و حناي آماده را اندک اندک کف دست ديگران مي گذارند. باور آنها اين است که در اين روز ابن ملجم کشته شده و آنها براي اين مساله با بستن حنا اظهار شادي مي کنند. در اين روز در مسجد هر کسي هر کاري که به نظرش آمده باشد و شايد از جايي شنيده يا سابقه اي دارد انجام مي دهد. مثلا ديده شده که کسي تسبيحي مي آورد و خودش با يک دانه آن قل هو الله مي خواند و بعد از سادات مي خواهد تا هر کدام با يک دانه آن، يک قل هو الله بخواند. اين شخص معتقد است که به اين ترتيب به حاجت خود خواهد رسيد. برخي از افراد در مسجد نشسته مشغول بريدن و دوختن با سوزن و نخ هستند و چيزي مي دوزند. اينها در پاسخ به اين که چرا اين کار را مي کنند گفتند که فرزند اعم از پسر يا دختر ندارند و مشغول دوختن لباس دخترانه يا پسرانه هستند و از خداوند مي خواهند به آنها اولاد عنايت کند. در اين روز ولوله عجيبي در مسجد برپاست و با اين که منبري مشغول سخنراني است اما هيچ کس به او گوش نمي دهد و هر کسي در حال انجام کار خودش مي باشد.#

روضه ماهانه
رسم ديگر برگزاري روضه ماهانه است که آن هم ويژه زنان مي باشد. بيشتر خانواده ها روز خاصي از ماه را که معمولا همسايگان ديگر آن روز روضه ندارند انتخاب کرده يک روحاني را که معمولا مسن هستند براي روضه در آن روز دعوت مي کنند. صاحب خانه از ساعاتي قبل به همسايگان خبر داده آنان را دعوت مي کند. برخي هم از قبل مي دانند که همسايه آنها چه روزي روضه دارد. معمولا چندين نفر به اين خانه آمده و پس از استماع روضه پذيرايي مختصري از آنها شده و مي روند. صاحب خانه بعد از تمام شدن روضه، مبلغ خاصي که در اين ايام هزار تا دوهزار تومان است در پاکت يا ظرفي گذاشته همراه با چايي جلوي روضه خوان مي گذارند. اگر صاحب خانه مشکلي داشته باشد پيش از آن به روضه خوان اطلاع مي دهد که اين ماه استثنائا روضه تعطيل است. عامه زنان قمي و مردانشان هم به اين روضه و اهميت آن در زندگي شان باور دارند و مراقب اجراي درست و مرتب آن هستند.

سفره بي بي سه شنبه
سفره اي فقيرانه که وسائل را با تهيه از هفت خانه که فاطمه نام در آنها باشد تهيه مي کنند. اين سفره براي گرفتن حاجات مهم نذر مي شود. برگزاري آن به اين ترتيب است که سه سه شنبه مي بايد اين سفره پهن شود. دو عدد آن قبل از برآوردن شدن حاجت و سومي بعد از برآورده شدن پهن مي شود. با آردي که از خانه هاي ياد شده گرفته اند حلواي کم رنگي پخته شده و در بشقاب مي گذارند. در کنار آن بشقاب ها که در سفره گذاشته مي شود مقداري هم نان گذاشته مي شود. بر سر اين سفره دعايي مانند دعاي توسل خوانده مي شود. بعد از آن داستاني که مربوط به بي بي سه شنبه است گفته مي شود. داستان اين است:#
دختري در خانه نامادري زندگي مي کرد. نامادري هم هر روز صبح گاو و گوسفند را به او مي سپرد تا آنها را به چرا ببرد. يک روز، يکي از گوسنفدان او از گله دور مي شوند. اين دختر به دنبال آن مي رود تا آن که به خيمه اي مي رسد. در آنجا پيرزني بوده که آشي پخته بوده و قدري هم به او مي دهد. اسم آش را مي پرسد. آن پيرزن مي گويد اين آش بي بي سه شنبه است که مشکلات را حل مي کند. وي طريقه جمع کردن آن را از هفت خانه که فاطمه دارند به او ياد داده و مي گويد که سه بار بايد آن را نذر کني. دوبار را انجام دهي و سومي را گرو نگاه داري. دختر باز مي گردد و متوجه مي شود که گله او گم شده است. از ترس نامادري آن شب را به خانه نرفته و بالاي درخت مي رود. پسر پادشاه که از آنجا مي گذشت او را مي بيند و به پدرش مي گويد که فقط همين دختر را براي همسري خود مي پسندد. مادر پسر با او مخالفت مي کند اما او هم اصرار مي کند و با دختر ازدواج مي کند. يک روز دختر ياد آن پيرزن افتاده و مي خواهد آن آش را درست کند. از اين که آرد را از هفت خانه بگيرد خجالت مي کشد. برا ي همين قدري آرد را در هفت طاقچه مي ريزد و به هر يک از آنها مي گويد: يا مشکل گشا يا فاطمه. در اين وقت مادر شوهرش مي بيند و از اين کار عروس ناراحت شده و به پسرش مي گويد که من گفتم که اين دختر گدازاده است و شايسته عروس ما شدن را ندارد. اين قدر ناز و نعمت داريم، او اين آش را درست کرده است. پسر به سمت ديگ رفته و آن را واژگون مي کند. همان وقت پسر پادشاه متهم مي شود که سه نفر را کشته است. شاهدش هم آن که سه سر آدم در خورجين اسب او پيدا مي شود. اين پسر دستگير و زنداني مي شود. مادرش فکر مي کند که اين مصيبت حتما به خاطر همان آش است. از عروسش در اين باره مي پرسد و او هم قصه را مي گويد. زن پادشاه راه افتاده از هفت خانه که فاطمه دارند يک پيمانه ارد گرفته و اش را مي پزد. وقتي ديگ را بار مي گذارند خبر مي رسد که قاتل آن سه نفر دستگير شده و پسر پادشاه آزاد مي شود. به جاي آن سه سر هم سه خربزه در خورچين پيدا مي شود.
اين داستاني است که هر گاه سفره پهن مي شود آن را شرح مي دهند.
لازم به يادآوري است که حلواي ياد شده را تنها دختران حق دارند بخورند نه پسران، مگر آن که با آردي غير از آردي باشد که از خانه هايي که فاطمه در آنهاست گرفته باشند. #

ختم حضرت زينب
معمولا بعد از برگزاري مراسم دعا و يا روضه اين ختم برگزار مي شود. تقريبا شبيه «امن يجيب»، نه آن که چيز مستقلي باشد. هدف از آن رفع گرفتاري يا اجابت حاجت است و دسته جمعي خوانده مي شود که در آن صورت وقتي جمعيت هر کدام پنج بار بگويند عدد کلي آن زياد مي شود. ذکري که همه زنان حاضران دسته جمعي و به فارسي مي خوانند اين است:

شفيعه هر دو سرا، بانوي حيا زينب، جهان عفت و ناموس کبريا زينب، تو به حق جد و پدر و مادر خود، به پاره هاي جگر مجتبي برادر خود، به دست هاي قلم شده عباست، به آن وداع حسينت، به ظهر عاشورا، بخواه تو حاجات ما از خدا زينب.

معمولا زنان اين ذکر را بسيار مجرب مي دانند. معمولا خواندن آن با درخواست کسي است که از خانم يعني زن روضه خوان مي خواهد آن را بخوانند.

آش دندان
اين آش زماني پخته مي شود که طفلي در حال دندان درآورده است. تصور عمومي بر آن است که طفل در وقت دندان درآوردن رنج مي برد و اين آش را براي آسان ساختن آن مي پزند. آش ياد شده از نخود و لوبيا و ماش و عدس بوده و بيسار درهم و برهم و سفت است و چندان هم خوشمزه نيست. از اين آش سهمي براي همسايه ها مي فرستند.
#
روضه مسلم
اين روضه معمولا به خاطر غريب بودن مسلم براي امور و حاجت هاي خاصي است. مثلا وقتي کسي گم شده يا کسي زنداني مي شود اين روضه را برگزار مي کنند. معمولا نذر مي کنند که در هفت شنبه مي بايد برگزار شود. روضه خوان دعوت شده و طي هفت شنبه با حضور زنان همسايه و آشنا برگزار مي شود. در اين مراسم روضه مسلم را مي خواند. معمولا حاضران با آش يا ميوه پذيرايي مي شوند و اين بسته به نظر صاحب خانه است و قاعده خاصي ندارد.

آش زين العابدين
اين آش که نوي شورباست از آن روي اهميت دارد که در دوران بيماري امام سجاد (ع) براي ايشان آش مي پخته اند. طبعا اين آش که از مواد بسيار ساده اي است که بسيار ساده و کم ماده بوده و به دليل استفاده از سبزي رنگ آن اندکي به سبزي مي گرايد. افراد براي رسيدن به حاجات خود پختن اين آش را نذر مي کنند و آن را براي همسايگان مي فرستند.
نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

رساله در ردّ بر تناسخ از ملا علی نوری (م 1246)

به کوشش رسول جعفریان

یکی از شاگردان ملاعلی نوری (م 1246ق) با نام میرزا رفیع نوری (م 1250ق) که به هند رفته است، پرسشی در

مکتب درفرایند تکامل: نقد و پاسخ آن

آنچه در ذیل خواهد آمد ابتدا نقد دوست عزیز جناب آقای مهندس طارمی بر کتاب مکتب در فرایند تکامل و سپس پ

منابع مشابه بیشتر ...

مروری بر افکار ابوالفتوح رازی در کتاب رَوح الاحباب و رُوح الالباب

رسول جعفریان

کتاب روح الاحباب و روح الالباب اثر ابوالفتوح رازی ـ صاحب تفسیر روض الجنان «480 ـ 552» ـ به تازگی در

برهان المسلمین در توحید و فلسفه احکام و قوانین اسلام

رسول جعفریان

نویسنده کتاب برهان المسلمین که در سال 1307 خورشیدی نوشته و منتشر شده است، می کوشد تصویری از اسلام ار